ما کارگران در چند دهه گذشته بی وقفه برای کسب خواسته ها و مطالبات خود اعتراض، اعتصاب و تجمع سازمان داده ایم و جنگیده ایم.
ما کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل خود مبارزه کرده و موفقیت هایی بدست آورده ایم. کارگران بابت ایجاد تشکل یابی هزینه داده اند، والبته این روند با زندانی کردن کارگران وفعالین کارگری همچنان ادامه دارد، اما هیچگاه طبقه حاکمه و صاحبان سرمایه موفق نشده اند که کارگران را به سکوت بکشانند .
بیشمارانی از کارگران، دانش آموزان،دانشجویان،خبرنگاران، معلمان، بازنشستگان، زنان، جوانان و … در زندانها اسیر و در شرایط سختی قرار دارند.
تشکل های معلمان و بازنشستگان و دیگر تشکلهای اجتماعی همراه با تشکل های کارگری کماکان برای تامین معیشت و داشتن زندگی انسانی و شایسته، کاهش ساعت کار، دسترسی به تحصیل و آموزش رایگان، بهداشت و درمان رایگان، امنیت شغلی، تامین مسکن مناسب و داشتن بیمه های تامین اجتماعی،آزادی بیان و اندیشه، آزادی تجمع ، تشکل، تحزب و اعتصاب مبارزه می کنند و همچنین خواستار آزادی تمامی جوانان ، زنان و مردان، کارگر، معلمان، دانشجویان و دیگر زندانیان سیاسی هستند که در جریان اعتراضات سراسری جاری، بازداشت و زندانی شده اند.
کارگران خواهان برابری و دسترسی به تمامی نعمات مادی و معنوی تولید شده در تمامی شئونات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اجتماعی فرهنگی برای تمامی احاد و ملیت ها و اقلیت های مذهبی و جنسیتی هستند؛ کارگران علیه هر گونه ستم، تبعیض ، استثمار و نابرابری بوده و خواهان برابری جنسیتی و انتخابی بودن پوشش میباشند.
هر روز مطالبات و خواسته های کارگران در زمینه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وسیعتر میشود.
در این ارتباط ما شاهد اعتراضات سراسری هستیم که نشان می دهد، زنان، بیکاران ، دانشجویان ، دانش آموزان، کارگران، رانندگان، معلمان، پرستاران، زحمتکشان ، فرودستان و دیگر اقشار مزد بگیر جامعه، دیگر تحمل شرایط کنونی را ندارند.
اگرچه جواب خواست و مطالبات تاکنونی اعتراض کنندگان به شرایط موجود از سوی حاکمان خشونت افسارگسیخته بوده است و جانهای عزیز بیشماری گرفته شده است، هزاران نفر انسان مبارز و آزادیخواه دستگیر و بازداشت شده اند و مورد انواع اذیت و آزار قرار گرفته اند و صد ها سر و بدن با باتوم، گاز اشک آور، گلوله های جنگی و ساچمه ای سوراخ سوراخ شده اند، اما ما شاهد آن هستیم که کماکان معترضین در کف خیابان مصمم تر از همیشه مبارزات و اعتراضات خود را ادامه می دهند.
تغییرات بنیادی و اساسی در شرایط حاضر نیاز به مبارزات متشکل و سازمانیافته تر دارد.
ایجاد تشکل های خود ساخته کارگران و دیگر بخشهای اجتماعی ضروری و امر عاجلی است تا بتوان تشکل های سراسری را متحدانه ایجاد نمود.
کارگران نیاز به تشکل های پایه ای و ادامه دار در محیط کار را دارند تا بتوانند به خواسته ها و مطالبات خود دست یابند.
خواست کارگران، خواست اکثریت احاد مردم است.
ما توده های ستم دیده نیاز به رهبر، شخصیت ها و نخبگان و افراد خود خوانده و بالاسر نداریم.
دوران رهبر سازی و شخصیت تراشی برای کارگران و مردم ستم دیده به پایان رسیده است. تمام افراد ،شخصیت ها، سازمان و احزاب، در داخل و در خارج کشور بدانند که نقشه های آنها برای حاکم شدن بر سرنوشت ما و به دست گرفتن قدرت، خیالی است که شتر در خواب می بیند!
میلیون ها کارگر در بخش های مختلف اداری،تولیدی صنعتی، خدماتی، درمانی، آموزشی و… هم اکنون مشغول به کار هستند و تمام تولیدات مادی و معنوی حاصل کار آنهاست، پس اگر اینچنین است چه نیازی به آقا بالا سر است؟
ستمگر خوب و بد ندارد، استاد دانشگاه یا پرفسور باشد و یا شش کلاس سواد، کراواتی باشد یا یقه آخوندی، ما مخالف تمام ستم ها هستیم، دوران ارباب رعیتی به پایان رسیده است.
میلیون های انسان متشکل در تشکل های محیط کار و زندگی می توانند برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند و بر اساس منافع عمومی و اکثریت افراد جامعه، آزادی را همراه با زندگی شایسته و پر از رفاه را تامین کنند.
باید زنجیرها را بشکنیم و در مقابل زور و اجحافات حاکمان و سران ریزو درشت، با قدرت بایستیم.
منافع ما کارگران و مزد بگیران و تمامی توده های تحت ستم که اکثریت جامعه را تشکیل می دهیم را هیچ نیرو و قهرمانی، جز خودمان نمی تواند تامین نماید.
ما کارگران باید از پراکندگی جلوگیری کنیم و متحدانه، قوی و یکپارچه برای جدال های طبقاتی فشرده تر شویم.
نگذاریم که دستهای سیاه پشت پرده، آینده ما و فرزندان مان را تحت عناوین پرطمطراق و با وعده های پوچ و توخالی دوباره به تباهی بکشانند.
شرط پیروزی ما اتحاد، همبستگی ، متشکل شدن و سازماندهی است، سازماندهی!