برای راهروان اردوی جهانی کارگران و زحمتکشان
ای کارگر، ای برزگر، ای زحمتکش
ای نقش رُخت زیب سرای من و تو
دستان تو هم کارگشای من و تو
هر جاکه زر است نی تو مانی و نه من
هر جا که ستم، ماند از ان من و تو
***
ای کارگر، ای برزگر، ای زحمتکش!
کارت همه رویش است و فکرت پویش
ای نور دل شبزدگان قامت تو
برخیز و بفشان تو شراری سرکش
***
جز برتو امیدی نتوان بست به راه
جز از تو نویدی نرسد در بن چاه
با نام تو گام می زنم در دل شب
با یاد تو می شون به ظلمت همراه
***
ای کارگر، ای گزیده ی نوع بشر
از پتک تو آبادی دوران به ثمر
از دست تو جمله هستی بهره وران
سهم تو کجاست، ای فروزان اخگر
***
تو با من و من با تو در این راه دراز
خیزیم و رویم سوی فرداها باز
نی خسته و نی شکسته مانیم به راه
تا روز کنیم این شب یلدای دراز
علی رضا جباری (آذرنگ)
6/2/95 ( 2016/4/25)