گزارش تحصن امروز یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱ در یکی از مدارس متوسطه سنندج
امروز از ساعت ۸ همه همکاران به مدیر و معاونین اعلام کردیم که پیرو بیانیه شورای هماهنگی، در اعتراض به جو امنیتی مدارس تحصن کرده و به کلاس نمی رویم.
با توجه به خاص بودن مدرسه، ساعت دوم اکیپی از نیروهای ستادی ناحیه به دبیرستان آمدند و شروع به تهدید همکاران بوسیله کسر حقوق کردند. ابتدا یکی از همکاران به شدت با آنها برخورد کرد و دیگر دبیران قاطعانه در مقابل آنها ایستادند. اکیپ ارسالی از ناحیه ۲ آموزش وپرورش، سریع مدرسه را ترک کردند، و با توجه به گزارشی که به اداره کل آموزش و پرورش داده بودند، اکیپ ستادی آنها هم با ظاهری آشفته و پریشان به مدرسه آمدند.
این بار با خواهش و تمنا می خواستند که دبیران را به کلاس بفرستند که دوباره با مقاومت همکاران مواجه شدند و آنها نیز دست خالی و شمست خورده از مدرسه رفتند.
ما برای اعتراض به عدم امنیت دانش آموزان در مدرسه و جلوگیری از ورود امنیتی ها فردا هم تحصن خواهیم کرد.
ارسالی از معلمان همراه کانال
امروز یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱، دبیران مدارس کرج، در اعتراض به پادگانی شدن مدارس، حمله به دانش آموزان و هتک حرمت به ساحت مدرسه، علیرغم همه فشارها از طرف مدیر و ایجاد جو ترس و ارعاب و عدم همراهی بعضی همکاران در ساعات اولیه روز، در دفتر دبیرستان در تحصن سراسری شرکت کردیم؛ سپس به کلاس رانده شدیم و بعضی از ما به دانش آموزان مان گوش سپردیم و بدون آن که حتی اندکی از دردی بکاهیم برای سقف های کوتاه آرزوهایشان گریستیم.
بعد از زنگ تفریح دوم آماده رفتن به کلاس بودیم که غریو «معلم باغیرت، حمایت حمایت» بار دیگر مسئولین دبیرستان را برآشفت و از دبیران با تحکم و تهدید خواسته شد که هر چه سریعتر در کلاس ها حاضر شده و به امر مقدس تدریس مشغول شوند و در تعلیم و تربیت دختران ذره ای قصور نکرده و عرصه ی دانش را خالی نگذارند و تجربیات ارزنده ی خود را و امید را و نیرو را و نوید آینده درخشان را و این که علم بهتر است یا ثروت را به ایشان بیاموزانند.
اما، فریاد دخترکانمان از حنجره های تازه نفس که حاضر به رفتن در کلاس های بی محتوا نبودند، حدیث دیگر بود که گوش ها را به هر ندایی از در دلسوزی مدیر و معاونان مهربانتر از مادر را کر کرده بود و ترس و مصلحت اندیشی را بیسلاح گذاشته بود. دست هایشان را خالی کرد تا نتوانند فریاد آزادی خواهی را در حنجره های چکاوک هایمان خاموش کنند. بایدهایی که بی اثر شدند تا نخواستن ها و نباید را فریاد کنند.
امروز مدرسه برای ما کلاسی است به وسعت همه ی تاریخ …
در لبه ی تحولی عظیم ایستاده ایم و جهان نیز ما را به نظاره نشسته است. کلاسی که شاگردش معلم است و نوید آمدن، آزادی می دهد.
قدر بدانیم این روزها را …
برای دخترم برای دخترت و برای …
تحصن اعتراضی معلمان در شهرهای کردنشین
ه گزارش منتشر شدە در رسانە ها، صبح امروز یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱، معلمان در چند شهر کشور از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند. این کنش اعتراضی پس از انتشار فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان با درخواست تحصن سراسری معلمان در اعتراض به کشتار و بازداشت معترضان و بویژه نوجوانان و دانشآموزان در جریان اعتراضات مردمی اخیر انجام شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در راستای همدردی با خانوادههای جانباختگان اعتراضات اخیر روزهای پنجشنبه ۲۸، جمعه ۲۹ و شنبه۳۰ مهر را عزای عمومی اعلام کرده بود و از معلمان سراسر کشور خواسته بود
در روزهای یکشنبه ۱ و دوشنبه ۲ آبان با حضور در مدارس، از تشکیل کلاسهای درس خودداری کرده و تحصن کنند.
این شورا در عین حال از والدین دانشآموزان خواسته بود در زمان ذکر شده، فرزندان خود را به مدرسه نفرستند و یا به همراه آنان در مدارس حضور پیدا کنند.
گزارشها و تصاویر منتشر شده در کانال تلگرامی این شورا نشان میدهد معلمان عمدتا در شهرهای کردنشینی چون مریوان، سقز، کامیاران، سنندج، بانه، مهاباد و جوانرود به فراخوان شورا پاسخ مثبت دادهاند. در عین حال تصاویری نیز از شیراز، کرمانشاه، نیشابور، همدان، لاهیجان، بندرانزلی نیز منتشر شده که نشان میدهد در تعدادی دیگر از شهرها نیز از فراخوان شورای هماهنگی استقبال نسبی شده است.
این سومین فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برای برگزاری تحصن در یک ماه گذشته از شروع اعتراضات مردمی در ایران است که بیش از همه در شهرهای کردنشین مورد استقبال قرار گرفته است. با وجود تجربیات مشابه شورا در برگزاری تحصنهای صنفی برای پیگیری مطالباتی چون رتبهبندی شاغلان و همسانسازی حقوق بازنشستگان، به نظر میرسد سازماندهی کنش اعتراضی اخیر با چالشهایی جدی ناشی از سلطه فضای امنیتی و عدم همراهی بخش بزرگی از بدنه صنفی معلمان مواجه است.
منبع: وب سایت داوطلب
گزارش تحصن مدرسه ای در مهرشهر کرج به نقل از یک همکار:
ساعت دوم تحصن را شروع کردیم و کلاس نرفتیم بچه ها شروع کردند به شعار دادن و خوندن آهنگ «برای» شروین مدرسه غوغا بود. معلم ها هم در کنار بچه ها بودند.
زمان زیادی نگذشته بود که از اداره ناحیه ۴، آقایان حسینی، محبی و خانم جعفری به مدرسه اومدند. شروع به تهدید معلمان کرده و گفتند اسامی تون رو به اطلاعات می فرستیم اطلاعات، چون شما با کلاس نرفتن باعث تحریک بچه ها شدید.
به هر حال بچه ها و معلم ها کلاس نرفتند تا مدرسه تعطیل شد.
دو نفر از همکاران رو خیلی بیشتر از سایرین در معرض تهدیدات آنان بودند.