مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنهی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آنهاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامهی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کار بسیار ساده و بیسروصدا انجام شد؛ نمود بیرونی قضیه فقط دو خط خبر است. بیست و ششم مرداد، رسانهها در بخشی از گزارش خروجی نشست هیات دولت نوشتند: «هیات وزیران در اجرای مصوبه شورای حقوق و دستمزد درخصوص تغییر سقف پرداختی کارانه به پزشکان، سقف دریافتی کارانه پزشکان شاغل در مناطق برخوردار را در سال ۱۴۰۱ و صرفاً به مدت یک سال، مبلغ ۱۲۰۰ میلیون ریال تعیین کرد.»
این چند خط خبر یعنی سقف کارانه پزشکان در این شرایط بیپولی و تحریم، در سراسر کشور به جز مناطق محروم به یکباره با یک حکم ساده، از ۶۰ میلیون تومان به ۱۲۰ میلیون تومان افزایش یافته است؛ به عبارتی ۶۰ میلیون تومان عایدی ماهانهی بیشتر برای پزشکان سراسر کشور.
این حکم تکملهای هم دارد: «همچنین به موجب این مصوبه، در موارد خاص و ضروری برای برخی از پزشکانی که خدمات برجسته ارایه مینمایند، با نظر وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سقف مذکور قابل افزایش است. فهرست این افراد باید توسط وزارت مذکور برای سازمان اداری و استخدامی کشور ارسال شود.» در واقع با این تکمله، دست وزارت بهداشت برای افزایش کارانه حتی بالاتر از سقف تعیینی باز گذاشته شده، پزشکان میتوانند حتی بیشتر از ۱۲۰ میلیون تومان در هر ماه کارانه بگیرند.
البته به این بخششِ دست و دلبازانه باید «برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق مرحوم» را بیفزاییم؛ دولت چند ماه قبل از مرداد اعلام کرده است: «به منظور ایجاد انگیزه خدمترسانی در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته (شهرهای الف و ب) کارانه پزشکان در این مناطق فاقد سقف خواهد بود.»
چراغ خاموش درآمدِ میلیاردی بازتولید میشود!
با این حساب، پزشکی که به منطقهای محروم مثلاً شهر کوچکی مثل سرباز در سیستان و بلوچستان میرود، میتواند الیماشالله یعنی تا بینهایت درآمد داشته باشد، آنهم از جیب مردم محرومی که نان خالی به زحمت برای خوردن دارند؛ فلسفهی برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم، از سوی وزارت بهداشت و حامیان پزشکان در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، «انگیزهزایی برای پزشکان در جهت خدمت در مناطق محروم» عنوان شده است؛ یعنی پزشکی که قسم پزشکی خورده و باید به مردم خدمت کند، اگر چند صد میلیون تومانِ ناقابل! کارانه نگیرد، انگیزه ندارد به کردستان یا سیستان و بلوچستان برود و به درمان مردم بپردازد. به گفتهی محمد شریفی مقدم (دبیرکل خانه پرستار) «قبل از گذاشتن سقف برای کارانه پزشکان در دههی نود شمسی، از فیش حقوقی پزشکی در سرباز سیستان و بلوچستان رونمایی شد که ۶۰۰ میلیون تومان دریافتی به عنوان کارانه داشت، دقیقاً در همان منطقهای که بچهها کفش برای رفتن به مدرسه ندارند و کتابهای درسی را در نایلونهای دستهدار حمل میکنند و حالا بعد از چند سال به یمن لابیگریهای قدرتمندشان میخواهند همان شرایط را بازتکرار کنند، البته بسیار چراغ خاموش و آهسته!»
افزایش صد درصدی کارانهی ۶۰ میلیون تومانی پزشکان در تمام کشور از جمله پایتخت و پیش از آن برداشتن سقف کارانه پزشکان در مناطق محروم، به راستی چراغ خاموش و بیسروصدا اتفاق افتاده است؛ قیاس کنید با پذیرش مصوبات شورایعالی کار برای بازنشستگان کارگری بعد از پنج ماه تمام و آنهمه هیاهو که بر سر اجرای قانون حداقلی ایجاد شد؛ دولت و فرادستان بارها در رسانهها اعلام کردند «متعهد به بهبود معیشت بازنشستگان هستیم» و این در حالیست که با افزایش ۳۸ درصدی نهایت یکی دو میلیون یا شاید سه میلیون تومان به دریافتی هر بازنشستهی کارگری بعد از سی سال جان کندن و پای خطوط تولید ایستادن اضافه شده است؛ اما ۶۰ میلیون تومان به دریافتی پزشکان سراسر کشور افزودهاند و از هیچ سو صدایی بلند نشده است، کاملاً چراغ خاموش!
جایی که اتفاقاً منابع هست!
چرا در حالیکه تورم بالای صد درصد است، تن به ترمیم دستمزد کارگران حداقل بگیری که زیر هفت میلیون تومان درآمد دارند نمیدهند و تازه حق مسکن ۶۵۰ هزار تومانی ماهها بلااجرا مانده است، چرا قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری ۱۵ سال معطل و بلاتکلیف ماند حالا هم که قرار است اجرا شود سقف تعرفهی یک پرستار فقط ۳ میلیون تومان است؛ چرا برای همسانسازی و افزایش حقوق بازنشستگان مدام در بوق و کرنا میدمند اما اتفاق ملموسی نمیافتد؟
پاسخ همهی این چراها مشخص نیست اما یک چیز مشخص است، شریفی مقدم میگوید: «خاصیت نئولیبرالیسم و تمرکز سیاستگذاری بر بهبود وضع صاحبان ثروت، همین است؛ وقتی میخواهند منافع خواص و نجومیبگیران را افزایش دهند، با یک نامهی ساده و یک تصویب آنی، کار به سرانجام میرسد مشابه همین افزایش ۶۰ میلیون تومانی کارانه پزشکان؛ اما برای دهکهای فرودست، ماهها باید اعتراض کنند، تشکلها مطالبهگری کنند، بعد از نشستهای متعدد و خون دل خوردنهای بسیار، به اندک افزایش ناچیز و کمتر از قانون رضایت دهند؛ شما همین افزایش حقوق بازنشستگان را ببینید، چقدر اعتراض کردند، چند بار نشست برگزار شد، آخر کار با این تورم بیش از صد درصدی، افزایش حقوق شد ۳۸ درصد یا در مورد پرستاران، بعد ۱۵ سال مطالبهگری، از ابتدای امسال مدام در رسانهها تبلیغ کردند که حق و حقوق پرستاران اعاده شد و تعرفهگذاری اجرایی میشود حالا سازمان نظام پرستاری میگوید سقف عایدی تعرفهگذاری فقط ۳ میلیون تومان است!»
وقتی قرار است تعرفهگذاری پرستاران اجرا شود، میگویند منابع نیست، وقتی قرار است ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی برای کارگران بازنشسته اجرا شود، میگویند منابع تعهدی باید به ریالی تبدیل شود و ریال نداریم؛ اما برای کارانهی نامحدود پزشکان در مناطق محروم، لابد نقدینگی هست، نقدینگی و پولی که از جیب مردمان محروم همان مناطق قرار است پرداخت شود؛ برای ۱۲۰ میلیون تومان کارانه پزشکان در سراسر کشور از جمله همین تهران نیز مردم عادی باید هزینه بپردازند!
به هر حال، با دو برابر کردن سقف کارانه پزشکان، تلاشهای حامیان عدالتِ درمانی که بعد از اجرای طرح تحول سلامت، منتج به سقفگذاری برای کارانه دریافتی پزشکان شد، نقش برآب گردیده است. حالا دوباره نقطه سر خط، دوباره پزشکانِ عموماً نجومیبگیر، نجومیبگیرتر میشوند!
تاریخچهی مساله:
دوباره نقطه سر خط
محمد شریفی مقدم در ارتباط با تاریخچهی این مساله میگوید: قبل از طرح تحول سلامت در سال ۹۳، کارانه پزشکان سقف نداشت؛ در جریان اجرای طرح تحول سلامت، تعداد تعرفههای پزشکان دوبرابر شد و تا ۳۰۰ درصد افزایش نرخ تعرفه داشتند؛ آن زمان کارانه پزشکان به میلیارد رسید. پیگیریهای بسیار در آن زمان از طرف خانه پرستار صورت دادیم، موضوع حساس شد و دیوان محاسبات و سازمان بازرسی ورود کردند و در نهایت ماجرا، سقف ۶۰ میلیونی کارانه با تلاش بسیار گذاشته شد؛ همان زمان هم مطالبهگری بسیار کردیم وگرنه مایل به تعیین سقف نبودند؛ از آن سال تا هفت یا هشت ماه پیش موضوع کنار گذاشته شد تا اینکه وزارت بهداشت دستورالعملی تهیه کرد که سقف کارانه پزشکان برداشته شود. دولت موافقت نکرد اما آمدند در مناطق محروم سقف را برداشتند و حدود یک هفته پیش نیز سقف کارانه را در سراسر کشور به جز مناطق محروم دو برابر افزایش دادند و به ۱۲۰ میلیون تومان رساندند.
او ادامه میدهد: مساله لابی قدرتمند پزشکان و حمایت سنگین بدنهی مدیریتی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس از آنهاست؛ دوبرابر شدن سقف کارانه، محصول نامهی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به رئیس جمهور است؛ رئیس کمیسیون بهداشت، نماینده مردم زاهدان است و به جای اینکه حامی منافع درمانی و بهداشتی مردم محروم به خصوص در منطقه انتخابیهی خود باشد، برای پزشکان «کار صنفی» میکند؛ این نمایندگان، به جای نماینده مردم، نماینده پزشکان هستند؛ ایشان ابتدا تقاضا کردند سقف را بردارید حالا که برنمیدارید، دو برابر کنید!
به گفته وی، سلامت مردم در این نظام پزشکسالار اهمیتی ندارد و کاربدستان فقط مدافع پزشکان هستند؛ سازمان نظام پزشکی کارش همین است و باید مدافع منافع پزشکان باشد؛ اما وزارت بهداشت و نمایندگان عضو کمیسون بهداشت مجلس، چرا فقط و فقط حامی پزشکان هستند و برای مطالبات نجومی آنها، کار صنفی میکنند؟!
ماجرای یک نامه
مجلس چه باید بکند؟
در بیست و پنج مرداد ماه سال جاری، حسینعلی شهریاری (نماینده مردم زادهدان در مجلس و رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی) در نامهای به رئیس جمهور، درخواست افزایش کارانه پزشکان را مطرح کرد؛ در بخشی از این نامه میخوانیم: «یکی از مواردی که در حال حاضر موجب بروز اشکالات عمده در راستای تحقق اهداف عالیه حوزه سلامت و اخلال در تامین منابع کافی برای تولید خدمات سلامت شده است، عدم افزایش سقف پرداخت کارانه پزشکان در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ میباشد که با وجود افزایش سالانه تعرفهها و نرخ تورم علیرغم پیگیریهای متعدد وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، هیچ تغییری در سقف مذکور صورت نگرفته است و درصورت فعالیت ثابت پزشک تمام وقت از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱، مبالغ تعرفه خدمات ارائه شده (براساس نرخ تورم و افزایش حقوق کارکنان و …) ۸۶.۵ درصد افزایش یافته است….. محدودسازی عملکرد پزشکانی که کارکرد بالایی دارند (شامل متخصصین شاغل در مناطق محروم یا پزشکان مورد ارجاع از بیمارستانهای مرجع) و پزشکان عضو هیاتعلمی تمام وقت جغرافیایی که وظیفه ارائه خدمات درمانی همراه با آموزش دستیاران و نیروهای تخصصی آینده را به عهده دارند، منجر به کاهش کیفیت آموزش و تربیت نیروهای تخصصی، عدم تمایل پزشکان به خدمت در بخش دولتی، ارجاع بیماران به بخش خصوصی و درنتیجه سرگردانی بیماران خواهد شد.»
خوانش این نامه نشان میدهد که چطور منافع نجومی پزشکان با قدرت تمام در لایههای بالایی پیگیری میشود؛ پزشکان تنها نیستند و از این نزدیکی به صاحبان قدرت و اشتراک منافع با آنها سود سرشار میبرند. در واقع سیستم حاکم، «پزشک سالار» است؛ این واقعیت را میتوان در تمام تصمیمسازیهای حوزهی بهداشت و درمان و تصمیمگیریهای مزدی دید؛ مطالبات درمانی و بهداشتیِ مردم محروم در استانهای کمبرخوردار، نادیده گرفته میشود، مطالبات مزدی فرودستان و دهکهای کمدرآمدتر از جمله پرستاران و سایر کادر درمان نادیده گرفته میشود، فقط منافع پزشکان دنبال میشود در هر شرایطی و به هر شیوهای که ممکن باشد.
در این رابطه، از علی اصغر عنابستانی (نماینده مردم سبزوار در مجلس) پرسیدیم که چرا مجلس شورا با بیعدالتی در نظام درمان کشور برخورد نمیکند؛ او گفت: متاسفانه سیستم مدیریتی وزارت بهداشت، پزشکسالار است و مدیران این وزارتخانه در همراهی با سازمان نظام پزشکی، دائماً در حال افزایش حقوق و مزایای پزشکان هستند؛ این در حالیست که پرستاران بیشترین زحمت را در سیستم بهداشت کشور میکشند و کمترین منافع را میبرند؛ عدالت باید برقرار باشد، نباید تمام مزایای درمان به جیب پزشکان برود.
او در پاسخ به اینکه چرا سقف کارانه پزشکان دوبرابر شد، به همراهی مسئولان وزارت بهداشت با پزشکان اشاره میکند و میگوید: در این رابطه حتماً به وزارت بهداشت تذکر خواهیم داد؛ فاصلهی دریافتی پزشکان و پرستاران از زمین تا آسمان است؛ افزایش تعرفه و کارانه پزشکان نه تنها عادلانه نیست بلکه در تضاد با منافع مردم است؛ هرچه تعرفهی پزشکان بیشتر شود، دسترسی اکثریت مردم به بهداشت و درمان کمتر میشود؛ مردم توان پرداخت تعرفههای نجومی پزشکان را ندارند، مخصوصاً در مناطق محروم. بنابراین برداشتن سقف کارانه پزشکان این مناطق اصلاً صحیح نیست.
مشخص نیست این تذکرات یا بهتر بگوییم انتقادات کلامی به کجا قرار است بینجامد؛ چرا مقامات وزارت بهداشت برای پاسخگویی به صحن مجلس فراخوانده نمیشود؛ آیا اشتراک منافع برخی نمایندگان با پزشکان، باید موجب شود که در هر شرایطی سود سرشار پزشکان سرشارتر شود، حتی در شرایط بیپولی و حتی از جیب مردم مناطق محروم؟
حرف آخر
پزشکی را تصور کنید که به امید چند صد میلیون تومان کارانه برای طبابت و درمان به سیستان و بلوچستان یا هر منطقهی محروم دیگری در کشور میرود، اینجا تعهد پزشکی چطور تعریف میشود، معنای عدالت کجا گم میشود؛ یا آن دیگری که میخواهد ۱۲۰ میلیون تومان کارانه از قِبَل درمان مردم در تهران داشته باشد. حامیان پزشکان در لایههای فرادستی، چند صد میلیون تومان کارانه را «حق مسلم پزشکان » میدانند اما حق مسلم یک پرستار تحصیلکرده که در صف مقدم بیماریها و خطر برای نجات جان مردم میجنگد، چقدر است، فقط ۳ میلیون تومان افزایشِ تعرفهگذاری؟ یا حق آن بازنشستهای که سی سال در معدن خدمت کرده و دستمزدش ۷ یا نهایت ۸ میلیون تومان است یا ……؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم