▫️در طول سالهای گذشته، اوین شاهد این تعداد زندانی سیاسی زن نبود. تعداد زندانیان به بیش از ۵۵ نفر رسیده است. سرعت و شدت افزایش شمار زندانیان نشاندهنده وسعت و شدت سرکوب در جامعه است.
▫️از سویی دیگر شرایط تحمیلی بر زندانیان نشان از افزایش فشار بر زندانیان دارد. سالها پیش، پس از مطالبه پیگیر مادران در بند اوین، موفق شدیم تا هفتهای یک روز کودکان بتوانند با مادران زندانیشان ملاقات و خلوت کوچکی داشته باشند، نقاشی بکشند، بازی بکنند، خوراکی بخورند و دور از هیاهو و هیجان سالن ملاقات و بزرگترها، سهم چند دقیقهای از مهر و آغوش و نوازش و نگاه مادر بگیرند و در جان کوچکشان تا دیدار بعد نگه دارند، شبها با خیالش بخوابند و روزها در تنهاییشان، بازی و شادی را تداوم بخشند.
▫️وقتی به اوین برگشتم ملاقات مادران و کودکان جزء اولین دغدغههایم بود، اما متاسفانه آن ملاقاتها دیگر وجود ندارند. یادم میآید وقتی آزیتا رفیعزاده را به بند زنان آوردند، فاران، مریم، فاطمه و زهرا هم در بند بودند، مادرانی که کودکانشان را پشت دیوار سرد و سیاه اوین جای گذاشته و دردی مشترک داشتیم. پسر آزیتا هنوز مدرسه نمیرفت اما خیلی باهوش بود و اعداد را بلد بود. در اولین ملاقات به آزیتا گفته بود مامان من حساب کردم باید ۱۴۵۶ شب تنها بخوابم تا تو برگردی. نمیدانم این جمله هر شب با مادر چه کرد؛ اما هنوز تلخی صدای آزیتا در گوش من باقی است.
▫️شبهای بیمادری، رنج کودکان این سرزمینِ تحت سلطهی حکومت استبدادی است و همین برای درک ویرانگری استبداد کافی است. همواره در خلال تمام رنجها و سرکوبها و خشونتهای حکومت علیه زندانیان زن، سرکوب کودکان و رنج آنها به واسطه زندان مادرانشان غیرقابل تحملترین رنجها برایم بوده است. اکنون در این زندان مادرانی هستند که کودکانشان فقط ماهی یک بار در ملاقات حضوری و در شلوغی ملاقاتهای عمومی میتوانند مادرانشان را به آغوش گیرند. این شدت بیرحمی و سنگدلی حکومتی است که نه تنها کمترین حق و آزادی را برای ما به رسمیت نشناخت بلکه در اعمال محرومیت و محدودیت علیه زنان زندانی، دنیای کودکان را نیز ویران کرد.
*اینستاگرام نویسنده