اخیرا در برنامههای تلویزیون جمهوری اسلامی استفادهی بعضی حکومتیان از عبارت «دولت اسلامی» به دفعات تکرار شده و در نتیجه، سوال برانگیز شده است. علاقه به ذکر دولت اسلامی بجای جمهوری اسلامی، میتواند نشان از تمایل گویندگان به نوعی الگو برداری از دولت اسلامی عراق و شام (داعش) باشد. گویا مشی ارتجاعی این مسئولان و عشق و توهم بازگشت به صدر اسلام، باعث شده که آرزوی اداره شدن حکومت توسط یک «امیرالمومنین» را در سر بپرورانند و علاوه بر محتوا، در شکل هم امارت اسلامی را برقرار و یا به عبارتی تثبیت کنند.
البته گرایش به امارت و دولت ناب اسلامی در بسیاری از تندروهای شیعی وجود دارد و آنها حتی حضور تشریفاتی کلمهی «جمهوری» در نام نظام را هم برنمیتابند. فرد شاخص این باور هم مرجع تقلید صریحاللهجه ای بود که حدود دو سال پیش مرد. او اعلام کرده بود جمهوری و رای مردم، مشروعیت و تعیینکنندگی ندارد و حاکم اسلامی به تنهایی میتواند برای کشور تصمیم بگیرد.
در جامعه هم اقلیتی که توهم متصل بودن حاکم اسلامی به خداوند را باور کردهاند، توسط نهادهایی خاص و یا افرادی که میوهچینان و کاسبان تحریم اقتصادی هستند سازماندهی میشوند تا در قالب گروههای فشار که اخیرا هم فعالتر شدهاند و بخشی از نیروهای سرکوب، یکه سالاری اسلامی را تثبیت و مردمسالاری و قانونمداری را روز به روز تضعیف کنند.
گروهی از حکومتیان برای تثبیت سلطنت اسلامی و رسیدن به این هدف اسلامی که اوجب واجبات میدانند، معتقدند مجاز به استفاده از هر وسیله و روشی ناپاک هستند. آنان تاکنون علاوه بر دست کردن در جیب مردم و تضییع حقالناس، حتی از سرکوب و قتل برای حفظ اقتدارشان استفاده کرده و اکنون نابود کردن استقلال کشور و فروختن آن به روسیه را هم آغاز کردهاند.
والیان و امیران امارت اسلامی ایران با ریشهی همان تفکر داعشی، ظاهری اما کمی مدرنتر دارند و در آرزوی دولت اسلامی شبیه به دولت عثمانی هستند ولی از آنجا که در جهان سرمایهسالاری با یک نیروی سلطهجوی دیگر و بسیار قویتر از خود مواجه شدهاند، ناچارند برای بقای خود که اوجب واجباتشان است به حکومت مافیایی روسیه پناه ببرند.
امیران قدرت پرست یا داعشیان شیعی متوهم پس از اینکه در دهههای اخیر، آزادی و عدالت را اعدام کردند اکنون دست اندرکار نابودی استقلال هم شدهاند تا ارزشهای انقلاب ۵۷ را به کلی دفن کنند و حکومت زر و زور و تزویر را به کمال برسانند.
خیل دموکراسی خواهان عدالتطلب اما، با تکیه بر نیروی لایزال مردم و در ارتباط تنگاتنگ با جنبشهای مطالبهگر صنفی، اجتماعی، سیاسی و با گسترش همافزایی در جبهه نجات ملی نخواهند گذاشت شجرهی استبداد به اهداف نئوغارتگرایانهی خود در ایران ما دست یابد.
*کانال نویسنده | از سلسله یادداشتهای “جنبش اجتماعی” (۳۱)
*بازنشر: کانال تلگرام کلمه