(حاکمیت که)همچنان بر طبل حجاب میکوبد اکنون با جامعهایی روبروست که بدون توجه به قوانین و مجازات، اصرار دارد همانگونه که میخواهد و میپسندد زندگی کند. شکاف حکومت از مردم آنقدر زیاد شده است که برای اجرای قوانین مجازات اسلامی ناگزیر است، این بار با بخش عظیمی از زنان رودررو شود که درخواستهایشان برای آزادی پوشش به غایت افزایش یافته است.
چهار دهه است که بر سر پوشش زنان جدال وجود دارد. قانون حجاب در سال ۱۳۶۲ توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و سرپیچی از آن جرم تلقی شد. در دهه شصت، مرزهای کشور درگیر جنگ بود و به شهرهای مرزی آسیب شدیدی وارد شد. در چنین شرایطی، تمرکز جامعه برای حفظ تمامیت ارضی فضایی یکدست اجتماعی فراهم آورد و فرصتی به حکومت داد تا طرح اسلامیزه کردن قوانین را در دستور کار خود قرار دهد. محدودیتهای اجتماعی بسیاری ایجاد شد که حجاب اجباری یکی از آنها بود. از یک طرف، تغییر نظام سیاسی شوکی به جامعه وارد کرد و از سوی دیگر تمامیت ارضی کشور در خطر بود. در چنین شرایطی مخالفان وضعیت تازه، نمیتوانستند در عرصه عمومی عقاید خود را آشکار کنند. اما در عرصه خصوصی سعی میکردند آزادیهای فردی خود را حفظ کنند. هرچند، گاهی عرصهی خصوصی مردم نیز از گزند نیروهای قدرت حاکم در امان نبود، ولی جامعهایی که خیابان را از دست داده بود نمیخواست خانه را هم از دست بدهند. برای حفظ حریم حوزه خصوصی مقاومتهایی شکل گرفت. آنچه که نمیتوانست در خیابانها اتفاق بیافتد به خانه ها انتقال یافت.
دهه شصت و بحرانهای موجود باعث شد صدای زنان شنیده نشود. در آن دوره مردان با زنان همدلی نداشتند و قوانینی که به نفع آنها تمام شد را پذیرفتند. این باعث شد که زنان مطالباتشان را بصورت فردی پیگیری کنند.
دهه هفتاد ایجاد انجمنهای زنان تشکیل شد و خواستهای زنان شکل تازهایی یافت و گفتمانهایی را در سطح جامعه ایجاد کرد. آنها از محدودیتهایی میگفتند که بعد از انقلاب برای زنان ایجاد شد. اما تمرکزشان عمده بر تغییر قوانین تبعیض آمیز بود. در این بخش هم جنبش زنان سرکوب شد و به خواستههایشان توجهی نشد. در ادامه اعتراضات به خیابانها کشیده شد و با سرکوب تغییر ماهیت داد. بیان مطالبات خانهها را پایگاه مراودات زنان کرد. زنان برای آنکه بتوانند چراغ جنبش را روشن نگه دارند مجبور شدند گاهی از عرصه عمومی عقب نشینی کنند.
دهه هشتاد، جامعه با نسلی رو به رو بود که در دوران بعد از انقلاب به دنیا آمدند و تحت آموزشهای مستقیم نهادهای ایدئولوژیک حکومت بودند. با این همه این نسل، درخواست بیشتری برای حقوقی داشت که سی سال از مردم سلب شده بود که با جنبش ۸۸ پیوند خورد. نتیجهی آن حرکت مدنی گستردهای بود که موجب پیوند خواستهای طبقهی متوسط با زنان و جوانان شد، و این بخش از جامعه برای مطالبات مدنیشان به خیابان آمدند. زنان نیز در این دوره کف مطالباتشان را مطرح کردند.
دهه نود، زنان در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری که فضای بازتری بود بار دیگر مطالبات خود را مطرح کردند. اگر چه حق آزادی در پوشش زنان همچنان در سایه ماند. سوال تکراری که با توجه به معوق ماندن کف مطالبات زنان آیا جایی برای اعتراض به پوشش اجباری هست و آزادی پوشش جزو اولیتهای زنان است؟
ویدا موحد در سال ۹۶ به این سوال پاسخ داد. زنی در چشم حیرت زده مردم روسریش را پرچم کرد تا بگویید مطالبات انسانی زمانمند نیست بلکه حقی است که باید به زنان داد. این واکنش فردی به پوشش نشان داد جوانان میخواهند در عرصه عمومی پوشش آزادانه داشته باشند. نه آنچه که به آنها تحمیل میشود.
شبکههای اجتماعی نقش بسیار موثری بر حضور زنان در فضای مجازی داشت. زنان توانستند بدون سانسور در شبکههای مجازی حضور داشته باشند. از نیازهایشان بگویند قصه زندگیشان را تعریف کنند و آنگونه که دوست دارند بپوشند، بخوانند، برقصند و آنگونه که هستند خودشان را نشان دهند. زنان نشان دادند که میخواهند خودشان باشند. نه آن چیزی که سالها برآنها تحمیل شده است. گفتمانهایی که در شبکههای اجتماعی شکل گرفت کمک کرد، تجربه زنان در مبارزه برای حضور اجتماعی بیشتر افزایش یابد و عزم و استدلال قویتری برای بیان مطالباتشان دست یابند. جناح محافظه کار که دولت را در دست دارد، همچنان بر طبل حجاب میکوبد اکنون با جامعهایی روبروست که بدون توجه به قوانین و مجازات، اصرار دارد همانگونه که میخواهد و میپسندد زندگی کند. شکاف حکومت از مردم آنقدر زیاد شده است که برای اجرای قوانین مجازات اسلامی ناگزیر است، این بار با بخش عظیمی از زنان رودررو شود که درخواستهایشان برای آزادی پوشش به غایت افزایش یافته است.
فتانه عبدالحسینی_عضو گروه مطالعات زنان_تیر ۱۴۰۱