دکتر حسین راغفر:
مساله اصلی اقتصاد ما ادامه سیاستهای نئولیبرالی است که از دوران بعد از جنگ تحمیلی بر کشور حاکم شدهاست. قطعا اگر بحرانی در کشور وجود دارد محصول حاکمیت همین سیاستها است
قطعا یکی از این گروهها الیگارشیای است که منافعش با افزایش قیمتها و خروج ارز در کشور گره خورده و به همین دلیل هم دولتها عملا در تسخیر این الیگارشی است؛ گروههایی که از درون قدرت بیرون آمدهاند و امروز صاحبان سرمایههای اصلی در کشور هستند.
امروز هم این سیاستی که در حال اجرا است و مباحثی که در مورد مبالغ کمکهای معیشتی مطرح میشود برای منحرف کردن افکار عمومی از یک مساله بزرگتر یعنی خروج ارز از کشور است.
بخش قابل توجهی از این انتقال ارز و مثلا خرید مسکن توسط صاحبان سرمایه صورت میگیرد تا اگر ناآرامی در اثر سیاستهای ضدمردمی پیش بیاید، بتوانند به سهولت از کشور خارج شوند.
میتوان گفت فارغ از این که شیوه انجام این سیاست اقتصادی چه باشد، با شکست روبهرو خواهد شد.
پیامدهای اجتماعی این سیاستها را هم شاهد هستیم. امروز میبینیم که حتی زیرساختهای درون شهری مورد سرقت قرار میگیرد. دلیلش هم نبود شغل و افزایش بیکاری است. به دلیل افزایش قیمت ارز بسیاری از کالاهایی که از فلز هستند و زیر ساختهای شهری هستند –مثل درپوشهای بسیاری از کانالهای شهری، کانالهای ارتباط مخابراتی یا فاضلاب و آب، کابلهای فشار قوی شهری، پایه دوربینهای راهنمایی و رانندگی و …- دزدیده میشوند.
در این شرایط اصلا اقتصاد قادر به تولید شغل نیست. رشد اعتیاد، سرخوردگی و ناامیدی، خودکشی، طلاق، مهاجرت و … همه اینها بخشی از پیامدهای این سیاستها هستند.
همین امسال هم تورم نسبت به سال گذشته قطعا افزایش پیدا خواهد کرد چون همین الان منبع تامین این یارانه از خلق پول است و این یعنی تورم.
به نظر من میتوان دو تفسیر از شرایط پیش رو داشت. اول اینکه اقتصاد ایران به سمت سائوپائولویی شدن پیش میرود. اقتصادی که منجر به شکلگیری دو طبقه کاملا متمایز از هم، به عنوان نوعی از ناهنجاریها و پیامدهای نامیمون اقتصادی این شرایط میشود. طبقهای که در مناطق مسکونی با گیت و گارد حفاظتی زندگی میکنند و گروه دیگر دوزخیان زمین هستند که مافیایی و مسلح هستند. این دو طبقه به جان هم افتاده و رقابتهایی برای فروش اعضای بدن، قاچاق مواد مخدر، اسلحه و بسیاری از پدیدههای نامیمون دیگر انجام میدهند.
این میتواند یک تصویر از آینده ایران حتی آینده خیلی نزدیک باشد که بخشهایی از آن متجلی شدهاست. خفتگیریها و زورگیریها که به وضوح و در روز روشن انجام میشود، پدیده سائوپائولویی شدن یا آمریکای لاتینی شدن اقتصاد ایران است.
شکل دیگری که امروز هم تجربه میکنیم، اعتراضهای مردمی است. گاهی این اعتراضات خیابانی است اما گاهی به اشکال دیگری این اعتراض به جامعه نشان داده میشود. اعتیاد نوعی اعتراض است. خودکشی نوعی اعتراض است. فرار و مهاجرت از کشور نوعی اعتراض است. خشونت و خفتگیری و زورگیری هم نوعی اعتراض است. منتها همه اعتراضها در این اشکال باقی نخواهند ماند و میتوانند یک زمانی هم سرریز شود./امتداد