این مطلب در روزنامه آلمانی دنیای جوان، در تاریخ 29 آوریل منتشر شده است
برگردان: بهمن فلاح
ناتو با مانورهایی همچون “مدافع-اروپا ۲۰۲۱” برای جنگ با روسیه آماده شده است. تعداد ۲۸ هزار سرباز از ۲۶ کشور به طور همزمان در ۱۲ کشور این رزمایش را انجام دادند.
ناتو در حال سازماندهی مجدد خود است- هویت دشمن یکسان با گذشته تعیین شده است. در تاریخ بیش از ۷۰ ساله ناتو، هفت مفهوم استراتژیک وجود داشته است که هر یک، تعیین کننده اتحاد نیروها و جهت جنگ برای دهه آینده است. در آخرین اجلاس سران کشورها و دولت ها در بروکسل (ژوئن ۲۰۲۱) تصمیم گرفته شده بود که مفهومی که از سال ۲۰۱۰ در دستور بود، بررسی و جایگزین گردد.
با توجه به درگیری اوکراین، شرح جزئیات مفهوم استراتژیک جدید، که تعیین کننده اهداف ناتو تا سال ۲۰۳۰ می باشد، شتاب بیشتری گرفته است. به موازات و در هماهنگی با مفهوم آتی ناتو، ستادهای فرماندهی سیاسی و نظامی اتحادیه اروپا در حال کار بر روی نسخه جدید “قطب نمای استراتژیک”، برای اجرای اهداف ناتو در سطح اروپا هستند. نایب رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، جوزپ بورل، آخرین طرح پیشنهادی کارگروه امور دفاعی اتحادیه اروپا را بدین ترتیب معرفی می کند: “اروپا باید یاد بگیرد که با زبان قدرت صحبت کند”.
صحبت از یک “گام عظیم” (یا جهش کوانتومی) در سیاست های نظامی و خارجی اتحادیه اروپا در پنج سال آینده است. نخستین نشانه های این امر از هم اکنون قابل مشاهده است: بودجه جنگی کشورهای عضوناتو، افزایش یافته است. علاوه بر این، قرار است که یک گردان جدید از نیروی های واکنش سریع، متشکل از ۵ هزار نظامی تا سال ۲۰۲۵ ، تحت رهبری آلمان، برای اتحادیه اروپا ایجاد شود.
اسناد “شورای آتلانتیک” در حال حاضر در دسترس می باشد. این اندیشکده ناتو، بیشترین ارتباط را با مجتمع های نظامی-صنعتی دارد و توسط شرکت های ایرباس، لاکهید، بلک راک، کراوس مافی، بوئینگ و کمیسیون اتحادیه اروپا تامین مالی می شود. بررسی اسناد شورای آتلانتیک، نشان دهنده دستورالعملهای زیر برای آینده ناتو است: بر اساس این تحلیل که جنگ در اوکراین منجر به از دست دادن سرزمینهایی در شرق رود دنیپر و جنوب اوکراین خواهد شد، ناتو در حال آمادهسازی خود برای یک شکاف جدید و پایدار میان شرق و غرب است.
روسیه از هم اکنون در سطح جهانی منزوی شده است. این انزوا باید در آینده نیز حفظ شود، توافقات به دست آمده بین ناتو و روسیه در سال ۱۹۹۷ مندرج در “قانون پایه گذاری روابط متقابل، همکاری و امنیت”، دیگر معتبر نخواهد بود. این امر منجر به افزایش همکاری بین چین و روسیه و “جناح اوراسیا” خواهد شد. بنابراین در غرب، ناتو باید با افزایش بودجه های نظامی اعضا، پذیرش فنلاند و سوئد و سپس گرجستان و اوکراین و گسترش حضور نظامی خود در تمام طول مرز های شرقی، به این امر پاسخ دهد. ایالات متحده به ویژه بر آلمان تکیه می کند که بهترین گزینه برای به دست گرفتن رهبری و هماهنگی این برنامه ها است، زیرا آلمان، برخلاف فرانسه، دارای ظرفیت تضمین ثبات ساختارهای ناتو در اروپا می باشد.
در مطالعات ناتو، از اتحادیه اروپا تنها به عنوان یک ابزار سیاسی و بازوی ناتو برای اجرای طرح های سلطه طلبانه واشنگتن استفاده می شود. در آینده، ایالات متحده نیروهای متحد خود را به طور فزاینده ای در منطقه عربی و هند و اقیانوس آرام متمرکز خواهد کرد تا بتواند منافع چین را در آنجا مهار نماید.
مطلب اختصاصی برای انتشار در اندیشه نو است.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.