نظام استبداد دینی به ریاست علی خامنهای خودکامهی امروز ایران هر چه بیشتر در میان مردم رسواتر و زوال مشروعیتش اشکارتر میشود به همان نسبت به هراس و وحشتش افزوده میشود؛ مخصوصا وحشت از جنبش سراسری ملت ایران او را به شدت مضطرب میکند. به هر طرف که مینگرد راه گریزی نمییابد ناگزیر به تنها هنر خود پناه میبرد که آن هم چیزی جز تشدید سرکوب و تنگتر کردن حلقهی اختناق نیست. چون به علت فساد ساختاری و نفوذ فساد تا مغز استخوان نظام چنان ناکارامد و فشل شده که توان حل هیچ یک از بحرانهای موجود کشور را ندارد.
چند روز پیش در یک دادگاه فرمایشی و غیر قانونی پنج دقیقهای حکم ۸ سال و دو ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق برای نرگس محمدی صادر شده است. این حکم علاوه بر حکم دوسال ونیم زندان و ۸۰ ضربه شلاق است که چند ماه قبل برایش صادر شده بود. خستگی ناپذیری و سرسختی و مقاومتش در برابر استبداد حس انتقامجویی دستگاه سرکوب را برانگیخته است؛ احکامی که برایش صادر کردهاند آشکارا این انتقامجویی را بیان میکند .تبعید وی به زندان قرچک که یکی از بدترین زندانهای ایران است آن هم به بند ۸ آن زندان که باز بدترین بند زندان قرچک محسوب میشود.
محمدی چند روز بعد طی نامه ای از زندان قرچک توضیح داده که چگونه تنها در میان ماموران وزارت اطلاعات بدون مطالعه پرونده و حضور وکیل ظرف مدت پنج دقیقه محاکمه شده است. پس از ابلاغ رأی هم نوشته که آن را به رسمیت نمیشناسد .
کیوان صمیمی را با ۷۳ سال سن با برخوردی خشونتبار و اهانت آمیز از زندان اوین به زندان مرکزی کرج تبعید میکنند؛ چرا که کیوان از حقوق مردم دفاع و از جنبشهای اعتراضی آنان حمایت میکند لذا در صدد انتقامجویی از وی بر آمدهاند. پس از چند روز اعلام شد که به زندان اوین باز گردانده شده و مجدداً طبق گفتهٔ وکیلش به قرنطینه زندان رجاییشهر منتقل شده است. چند روز پیش مصطفی نیلی، وکیلش اعلام کرد که کیوان صمیمی به زندان سمنان تبعید شده است. تبعید کیوان صمیمی به زندان سمنان فقط رنج و آزاری نیست که به صمیمی وارد میکنند بلکه رنج و آزاری است که به خانواده او هم وارد میکنند.
عالیه مطلبزاده، عکاس و فعال حقوق زنان به خاطر برگزاری مراسم یادبود برای بکتاش آبتین به زندان قرچک تبعید میشود. عدهای از زندانیان در اعتراض به قتل بکتاش آبتین در زندان دست به اعتصاب غذا زدهاند که مکرر از طرف نیروهای امنیتی مورد تهدید و برخورد قرار گرفتهاند. این تهدیدها و ایجاد انواع مضایق و مشکلات نسبت به زندانیان سیاسی دائما وجود دارد. دستگاه سرکوب در این خیال است که با این تهاجمات و تهدیدها میتواند این عزیزان و دیگر عزیزان در بند را به انفعال وا دارد که البته خیال خامی است؛ چون به عیان دیده است که هر چه سرکوب را گستردهتر کرده مبارزه و مقاومت گستردهتر شده است و نتیجه برایش معکوس شده است.
در هر حال هر حادثهای که برای زندانیانِ در حبس مستبد امروز ایران رخ دهد تمامی دست اندرکاران سرکوب اعم از مسئولان زندان، نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی مسئولند و باید پاسخگو باشند اما مسئول و مقصر اصلی علی خامنهای جبار ایران است که باید پاسخگو باشد.