نائومی کلاین در فراز پایانی سخنان خود گفت که عده ی زیادی به او می گویند که تو زیادی خوشبین هستی، وی گفت هیچ راه دیگری ندارد و چون به هیچ عنوان گرایش نهیلیستی ندارد، معتقد به وجود آلترناتیو برای نظام سرمایه داری است و این یک ضرورت است برای سیاره ی زمیندر اولین روزهای بهار، بنیاد رزا لوکزامبورگ در شهر برلین میزبان سه روز بحث و نظر پیرامون مارکسیسم و فمینیسم در یک کنفرانس بین المللی با حضور تنی چند از برجسته ترین فعالان این عرصه در جهان بود. در این کنفرانس ،شهرزاد مجاب نویسنده و پژوهشگر ساکن تورنتو که گرداننده و سخنران چندین پنل بود،جدیدترین اثر خود «مارکسیسم و فمینیسم» را معرفی کرد . مجموعه ایی سترگ از کار تحقیقاتی و تحلیل رادیکال وضع موجود توسط کارشناسان مختلف، پیرامون امکان فرا رفتن از وضعیت موجود یا یک چشم انداز مارکسیستی، آن هنگام که فمینیسم نیز به ابزار دیگری برای سرمایه داری متاخر نئولیبرال بدل شده است. با مجاب پیرامون ضرورت فرا رفتن این بحث ها از چهارچوب های آکادمیک و بویژه رسیدن صدا به مخاطبان فارسی زبان زیر بمباران تبلیغاتی تئوکراسی نئولیبرال حاکم بر ایران و بوق های رقیب نئولیبرالش در «اپوزیسیون» پروغرب که جریان غالب رسانه ی فارسی را در انحصار خود گرفته اند می گویم. در لحظه ی حاضر که بنجل ترین محصولات فمنیسم و «ال.جی.بی.تی.کیو» جریان غالب را با مهر هیلری کلینتون و موج دوم فمنیسم («گاگا فمنیسم»)، در میان تشویق حضار بر بال زاکربرگ، «یواشکی» به خورد مردم در محاصره و و محروم از حقوق ابتدایی خود می دهند، آن هنگام که مقاومت و هستی اجتماعی یک مردم در پیوستار تاریخی خود، به ابزار دست ابتذال و مسابقه برای کسب شهرت بیشتر افراد، سوار بر جریان غالب رسانه در غرب و کارتون های فارسی زبان آن بدل شده است، و بخش بزرگی از «پروگرسیو» ها را نیز مشتری بازار خود می کند. و آن هنگام که دوگانه ی برساخته ی روابط تولید سرمایه داری در بربریت مسیحیت انباشت سرمایه، دوگانه ی «هترو/هومو» و ساده کردن پیچیدگی های جنسیت و گرایش جنسی با برچسب زدن به افرد بر اساس گرایش جنسی و عاطفی آنها و نیاز بازار به کالایی دیگر، به مشغولیت اصلی کارگزاران خرد صنعت حقوق بشر جریان غالب برای نهادینه کردن بنجل های غرب در کشورهای جنوب بدل شده است و تو گویی که آلترناتیوی جز صادرات هویت که ادوارد سعید به روشنی آن را از نمودهای بارز امپریالیسم خوانده است در این میانه و فصل گذار وجود ندارد. دربحث های کنفرانس مارکسیسم و فمینیسم، بویژه آن هنگام که خشونت علیه زنان از روایت جریان غالب فاصله می گرفت و به تبعات بحران انرژی حاکم بر وضعیت بخش بزرگی از نیروی کار و زنان، بویژه در شبه قاره ی هند و الگوهای «توسعه» آن می رسید، پژوهشگران بارها به اثر جدید کلاین نیز اشاره کردند. نئولیبرالیزیشن و کالایی سازی عرصه آکادمیک و تبعات سهمگین آن بر حیات اجتماعی انسان ها، بویژه در شمال سیاسی ار محور های دیگر این کنفرانس بود.
کلاین در برلین: جای میانه روی نیست؛ آلترناتیو وجود دارد
همزمان در برنامه ایی دیگر در برلین این نائومی کلاین، نویسنده ی اثر تحسین شده ی «دکترین شوک: ظهور سرمایهداری فاجعه» پس از مخاطب قرار دادن دهها هزار نفر در تظاهرات ضدسرمایه داری در برابر بانک مرکزی اروپا در فرانفکورت راهی برلین شد تا در «خانه فرهنگ های جهان در برلین» پیرامون جدیدترین اثر خود: «اینهمه چیز را تغییر میدهد، نظام سرمایهداری در مقابل آبوهوا» سخن بگوید. خانم کلاین که در برابر فلش انبوه دوربین های فرهنگ سلبریتی، با پسر خردسال خود و پارتنرش به کنفرانس آمده بود،با اذعان به اینکه این اولین بار است که فرزند کوچکشان در یک کنفرانس شرکت می کند، از سخن گفتن و داستان های رشد و نمو فرزند کوچکش گفت، وقتی موضوع جنجالی تحولات نفت خام ماسهای (تارسند) در کانادا که به گفته وی تاثیر مخربی بر افراد بومی و اراضی آنها گذاشته است، چشم انداز زیست بوم پسرک کوچک را بیش از همیشه در هاله ایی از ابهام فرو برده است.
کتاب جدید کلاین، بحث و گفتگوها پیرامون گرمایش جهانی را این بار با تمرکز بر اینکه چگونه این موضوع بطور اساسی به سیستم اقتصادی موجود در جهان مربوط است، بار دیگر به کانون توجه آورده است.
«این همه چیز را تغییر می دهد:سرمایه داری در مقابل آب و هوا» که توسط سیمون و شاستر متشر شده است، چالشی فراگیر برای آنهاییست که خواهان برخورداری از سیاره ایی قابل زندگی کردن هستند. نویسنده تصریح می کند که بحث محیط زیست موضوعی انتزاعی نیست و ما با فرا رفتن از راه حل های کوتاه مدت و رفرمیستی جریان های «سبز» و سوسیال دموکرات، نیاز به یافتن راه حلی رادیکال و ریشه ایی برای حرکت بسوی یک سیستم اقتصادی قابل زندگی کردن و یک چشم انداز پایدار داریم و آلترناتیو وجود دارد. با تحقیقی جامع و در قالب یک گزارش شخصی، سومین کتاب کلاین ما را با خود از تارسند آلبرتا («زمین، پوست زنده») به آب آلوده به نفت در خلیج مکزیک («سقط جنین») می برد.
هنوز در خاطره ثبت است که در پایان آن روز رسانه های دنیا خبر زیر را اعلام کردند:
«در اثر انفجار یک سکوی نفتی در جنوب شرقی خلیج مکزیک و به دنبال سهل انگاری شرکت نفتی عامل در این پروژه، سیاه ترین فاجعه زیست محیطی در تاریخ آمریکا شکل گرفت و خسارات جبران ناپذیری را برای ساکنان کره زمین به همراه آورد.».
کلاین تصدیق می کند که در مقطعی مشخص ممکن بود بتوان بحران زیست محیطی را با پاره ایی اصلاحات در اینجا، مالیات بر کربن در آنجا، متوقف کرد اما ما از چنین چیزی بسیار فاصله گرفته ایم و هیچ نوع تغییری در قالب اقتصاد کینزی و عقب گردهایی از این دست درمان تغییر بسرعت و رادیکال و زیست محیط را که محصول شیوه ی تولید سرمایه داری متاخر و انحصارات است نمی دهد. به گفته ی وی هیچ چیز جز یک تغییر اساسی در چگونگی ارتباط انسان با زمین و ارتباط ما با یکدیگر، نمی تواند ما را نجات دهد.
کلاین با اشاره به تحولات اخیر در یونان و شانس جریانی مشابه در اسپانیا و دیگر نقاط اروپا تصریح کرد که ما اکنون به پیوند حنبش ضد ریاضت اقتصادی با جنیش زیست محیطی و حضور انبوه مردم و مطالبتشان در خیابان نیاز داریم. وی گفت که توسط دوستی از تظاهرات بزرگ ضد سرمایه داری در برابر بانک مرکزی اروپا در فرانکفورت با خبر شده و به منظور تاکید بر اهمیت پیوند مبارزات جاری ضد ریاضت اقتصادی و مبارزه برای نجات سیاره ی زمین و روند تغییرات اقلیمی متقاعد شده است که به فرانکفورت برود. وی گفت که در برلین روزنامه نگاری آلمانی به وی گفته این که راه حل های «رادیکال» او را قبول ندارد. «به من گفت، که او دیگر «میانه رو» شده است و رادیکالیسم تجربه ی خود را در آلمان پس داده و برای همین مردم آلمان می خواهند میانه رو باشند.» کلاین تاکید کرد که جایی برای میانه روی وجود ندارد. خانه ی ما به گونه ایی بنیادین در حال تغییر کردن است و این همان چتر بزرگی است بر فراز سر همه ی ما. این با راه حل های کینزی و سوسیال دموکراسی های رسوا در شمال سیاسی علاج نخواهد یافت و تنها به تغییر شیوه تولید سرمایه دارانه مرتبط است.
این نویسنده و روزنامه نگار کانادایی که از شناخته شده ترین فعالان جنبش ضد جهانی سازی حال حاضر به شمار می رود، در بخش دیگری از سخنان خود ضمن رد راه حل های شخصی و خیریه ایی پیرامون محیط زیست که توسط جریان غالب رسانه برای بهبود وضعیت محیط زیست ارائه می شود، تاکید کرد که این رویکردها همه بیهوده است و بدون یک سیاست منسجم و بسیج کننده زیست محیطی در پیوند مستقیم با جنبش های دیگر برای عدالت اجتماعی، ما راه به جایی نخواهیم برد.
کلاین با اشاره ی به رژه ی زیست محیطی چند هزار نفره ی اخیر در شهر نیویورک، اندازه ی تظاهرات چندهزار نفره ی اخیر در پیوند با تغییرات اقلیمی در شهر نیویورک را بزرگ ترین تظاهراتی عنوان کرد که ایالات متحده پس از تجاوز امپریالیستی به عراق، به خود دیده است. وی این تظاهرات را نشانه ی یک دستاورد برای آغاز آگاهی از ضرورت جلوگیری از روندهای چبران ناپذیر جاری و آن را حاصل تلاش مستمر برای نهادینه کردن ضرورت مبارزه برای نجات محیط زیست در پیوند با جنبشی از پایین با دلایل قطعی چشم اندازی که سرمایه داری برای آینده ی حیات انسان تصویر کرده عنوان کرد. نائومی کلاین گفت که از خیلی جهات این کتاب در امتداد مستقیم «دکترین شوک» قرار می گیرد؛ در آنجا، کتاب با هاریکن “کاترینا” آغاز شده و پایان می گیرد و نیم نگاهی به آینده ایی که جهان ما را بیش از پیش فاجعه خیز کرده است دارد. یک شرایط اقلیمی ناپایدار در اقتصاد ناپایدار که هر شوک ما را بیش از پیش از یکدیگر پرت می کند. «این چشم انداز آینده ایی است که من گمان می کنم آن را در پیش گرفته ایم و در حال تکرار همان نظرگاه هستیم که در فیلم های تخیلی آخر الزمانی تصویر شده است. گروه کوچکی از برندگان وجود دارند و انبوهی از بازندگان در خودمانده».
کلاین گفت که بسیاری از افراد پس از انتشار «دکترین شوک» از وی می پرسیدند که آیا نباید پاسخی رو به جلو وجود داشته باشد؟ «من به خاطر می آورم اولین برنامه ایی را که برای «دکترین شوک» داشتم، پیش از آنکه درواقع در بیاید در نئواورلئان و اسکیت سونی، یک سازمانده بی نظیر (در مرکز ائتلاف کارگران مهمان و کارگران نئواورلئان،مرکز عدالت نژادی) ایستاد و گفت: «بسیار خب، آنها سرمایه داری فاجعه دارند،ما به تجمع فاجعه [جانانه] نیاز داریم.».
کلاین پیرامون اثر دیگرش «نه به لوگو» گفت که آن کتاب بیشتر پیرامون ردیابی برآمد زنجیره تولید جهانی بود، بخشی از آنچه [«این همه چیز را تغییر می دهد»] دارد می گوید این است که ما می دانستیم که آنها در حال زیر و رو کردن جهان برای ارزان ترین نیروی کار ممکن هستند، و ما تاثیرات آن را می دانیم. «من گمان می کنم آنچه در آن زمان کمتر نمودار بود، این بود که ارتباطی مستقیم میان نیروی کار ارزان و انرژی کثیف وجود دارد، زیرا اگر شما یک انحصار مالی بزرگ هستید و همه آنچه که برای شما اهمیت دارد زدن از قیمت محصولاتتان است، این همه ی آن چیزی است که دنبالش هستند، این ارزان می کند، کارگران مورد سو استفاده قرار گرفته که آزادی عملی برای سازماندهی ندارند سوی دیگر و این می رود که به زغال سنگ بدل شود، ارزان ترین و کثیف ترین سوخت های فسیلی. در نتیجه، انفجار به اصطلاح اقتصاد جهانی مصادف شده است با انفجار گازهای گلخانه ایی، و چه چیز ما را به تعجب وا می دارد در نگاهی به آنچه که بر ما گذشته است؟ اما من گمان می کنم زمانی که ما با آن معاملات تجارت آزاد می جنگیدیم، بسیاری از ما بعد اقلیمی نبرد را نفهمید. این خود یک داستان طولانی است…».
سبزهای سوسیال دموکرات و «کارآفرین»های حامی محیط زیست
خانم کلاین در بخش دیگری از سخنان خود نوک حمله را به «سبزها» و سیاست های مخرب آنها برد. وی گفت: «بخش بزرگی از جنبش زیست محیطی همواره بخشی از بازی درونی قدرت بوده است و زمانی که درون تغییر کرده است و نئولیبرالیسم قدرت گرفت، جنبش نیز خود را در جهت آن تنظیم کرد. این مساله به طور غریبی آن را بدون تجهیزات برای رودورویی با بحرانی مثل تغییرات آب هوایی به حال خود رها کرد. در نتیجه ما زمان زیادی را با تجارت کربن و متوازن کردن کربن هدر داده ایم و مشتری جور کردن برای گاز طبیعی به عنوان یک پل سوختی و اساسا انجام ندادن هیچ چیز جز رها کردن سوخت های فسیلی.»
ریچارد برانسون یکی از نمونه های بارز برای پرداختن به این پدیده توسط کلاین در کتاب جدید خود است. رئیس و موسس گروه شرکتهای ویرجین کمتر از یکدهم مبلغی را که برای توسعه سوختهایی با کربن کم تعهد کرده بود، پرداخت کرده است.
برانسون که «کارآفرین» و سرمایهگذار بریتانیایی است، پس از جلسه خصوصی با آل گور (فعال محیطزیست و نامزد پیشین حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری) در سال 2006 متعهد به اختصاص سهمی از سود فعالیت خطوط هوایی شرکت ویرجین برای کشف سوختی پاک شد.
بعدازآن برانسون یک جایزه 25 میلیون دلاری برای ابداع تکنولوژیای که بتواند سالانه یک میلیارد تن کربن موجود در اتمسفر زمین را به خود جذب و هوا را تمیز کند، اختصاص داد. او همچنین در سال 2009 «اتاق جنگ کربن» را که یک سازمان غیردولتی است و در زمینه رفع مشکلات آبوهوا فعالیت میکند، راهاندازی کرد.
کلاین گفت که شاید ماجراهای مختلف برانسون در مورد آبوهوا در واقع فقط یک شو و نمایش خندهدار باشد و برانسون در حال ایفای نقش خود بهعنوان ناجی سیاره زمین، البته باهدف مطرح کردن نام تجاری خود است.
کلاین در جدیدترین اثر خود، از برانسون و سایر میلیاردرهای محیط زیستی مانند مایکل بلومبرگ (شهردار سابق نیویورک) بهعنوان مطالعات موردی برای بحث خود استفاده کرده است. او معتقد است تکیه کردن بر تجارت برای یافتن راهحلهایی برای تغییر آبوهوا غیرواقعبینانه است. خانم کلاین در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: «مساله این است، که سرمایه داری احمق است؛ این روی جلد مجله هفتگی اقتصادی بلومبرگ، «این گرمایش جهانی است، احمق» را که دیده اید. خب این مساله ی گرمایش جهانی است، اما سرمایه داری احمق است که در این اصلا به آن فکر نکرده است. این نظام به دنبال حداکثر سود در کوتاه مدت است. من گمان می کنم مردم پیرامون این واقعیت اشتباه می کنند که بیلیونرها وجود دارند که درجاتی از معضل را فهمیده و واقعا کار مفیدی پیرامون حباب های کربن و خطر اقتصادی انجام می دهند، برای فکری که می رود به عمل در آید. جایی که مساله واقعا خطرناک می شود، جایی است که سازمان ملل متحد نیز چنین اعتقادی دارد. من بیانیه های مطبوعاتی سازمان ملل را دریافت می کنم پیرامون اینکه چگونه بهترین بخش نشست، شرکت بی نظیر چند ملیتی ها و مدیران ارشد اجرایی از بانک امریکا و والمارت و مک دونالد و آموکو بوده است. همچنان چنین دیدگاههایی است که افراد را دور یک میز جمع می کند با اطلاعات و مشوق های درست در محلی که آن را از بالا حل خواهد کرد و نیاز به هیچ گونه اصطکاکی نخواهد بود.
من گمان می کنم که تفاوت عمده این است که اکنون جنبشی در بیرون حضور دارد که می گوید نه، که می فهمد ضرورت های صنعت سوخت های فسیلی، اساسا در تعارض با آب و هوایی قابل زندگی کردن قرار دارد. این نکته ی پژوهش ردیابی کربن است که آغازگر جنبش تحریم سوخت های فسیلی بوده است برای اینکه دانشجویان به این آمار نگاه می کنند می گویند بسیار خب، دانشگاه من مشغول سرمایه گذاری در شرکت هایی است که آینده ی مرا تباه می کنند. شما می توانید تحریم سوخت های فسیلی را به عنوان تاکتیک به بحث بگذارید، اما من گمان می کنم این مهم است که بفهمیم که شما علیه چه چیزی هستید، و به نظرم در حال حاضر شفافیت بسیار بیشتری در جنبش نسبت به چیزی که دهه ها وجود داشت، وجود دارد».
در حالیکه در سالهای اخیر، جنبشی رو به رشد برای فشار بر موسسات و دانشگاه ها برای گسست از سوخت های فسیلی وجود داشته است، منتقدان استدلال می کنند که این رفتار موجب تغییر عملکرد شرکت های سوخت فسیلی نخواهد شد. در این کتاب، نویسنده پیرامون ارزش این جنبش بحث می کند و همچنین پیرامون «سرمایه گذاری مجدد» این پول در فن آوری های تمیز تر.
کلاین تصریح کرد که یکی از چیزهایی که در تجدید حیات و ظهور این مبارزه ی علیه استخراج معادن، علیه خط لوله نفتی پر رنگ بوده است، این است که افراد بیش و بیشتری به این نتیجه ی مشترک دارند می رسند که ما تنها نمی توانیم بگوییم نه. «ما همچنین باید به مردم یک بدیل واقعی از سیستم اقتصادی ارائه کنیم. ما تنها زمانی می توانیم علیه بدترین ایده های ممکن مبارزه کنیم که به مردم نشان دهیم که در واقع مدل اقتصادی دیگری وجود دارد که برای آنها کار می آورد و یک وضع بهتر زندگی. من این را بارها و بارها می شنوم، بارها و بارها این را می بینم که: فعالان خط مقدم می گویند: «ما نیاز داریم که یک بدیل اقتصادی را همین حالا بنا کنیم.» جوامعی در انگلستان که با استخراج مبارزه می کنند، تصمیم گرفتند که طرح انرژی تجدیدپذیر خود را به اجرا بگذارند. جوامع ملت های اول در کانادا، جایی که با تارسند مبارزه می کنند به طور همزمان مشغول راه انداختن پروژه های انرژی های تجدیدپذیر خود هستند زیرا که صنایع استخراجی در حال حاضر تنها صنایعی هستند که موقعیت کاری ارائه می کنند. این مهم است که نشان دهیم که سه آلترناتیو وجود دارد اگر ما نمی خواهیم تنها مرتب تقلا کنیم. مساله همواره، مساله مالی بوده است.»
نائومی کلاین در فراز پایانی سخنان خود گفت که عده ی زیادی به او می گویند که تو زیادی خوشبین هستی، وی گفت هیچ راه دیگری ندارد و چون به هیچ عنوان گرایش نهیلیستی ندارد، معتقد به وجود آلترناتیو برای نظام سرمایه داری است و این یک ضرورت است برای سیاره ی زمین.
کتاب جدید نائومی کلاین پیرامون مردمانی است در چهار قاره جهان که باور دارند می توانند سوژه ی تغییر باشند و در حال انجام آن هستند. کلاین تصریح کرد که این همه در برابر یک سیستم سیاسی و اقتصادی صورت می گیرد که به گفته ی وی تنها دو دهه ی پیش تر «پایان تاریخ و پیروزی سرمایه داری» را با فروپاشی دیوار برلین اعلام کرده بود و این خیال واهی را تقویت کرده بود که مردم را شکست داده است. او در این کتاب، اینکه چه چیزی پس از سرمایه داری می آید را تعریف نمی کند و پاسخ به این مساله را برای جنبش های اجتماعی می گذارد که به گفته ی وی در گوشه گوشه ی گیتی متولد شده و می شوند. کلاین با ترسیم خطوط کلی، به ما شناختی می دهد از اینکه جنبش جدید عدالت آب و هوایی که در برگیرنده ی جنبش های موجود برای عدالت نژادی،فمینیسم و ضد کلونیالیسم است،علیه چه چیزی است.
نطق نائومی کلاین در تظاهرات بزرگ در برابر بانک مرکزی اروپا، «بلاک آکوپای» فرانکفورت:
www.youtube.com
بلاک آکوپای فرانکفورت،هجی یک امید:
www.akhbar-rooz.com
کلاین پیرامون ضرورت احداث خط لوله «کی استون ایکس ال» و ضرورت یک رویکرد رادیکال برای جلوگیری از روند رو به گسترش گرمایش زمین، دماکراسی ناو:
www.democracynow.org
جان بلامی فاستر،اکولوژیست مارکسیست امریکایی و سردبیر «مانتلی ریویو» در برابر یک اکولوژیست «سبز» از بنیاد «هاینریش بل» در برلین پیرامون تغییرات آب و هوایی و چشم اندازها:
www.youtube.com
مارکسیسم و فمینیسم،شهرزاد مجاب:
www.amazon.de