ادارهی کل زندانهای استان تهران در «اطلاعیه»ای به تاریخ ۱۹ دی ۱۴۰۰ مرگ بکتاش آبتین – نویسنده، شاعر، فیلم ساز و عضو کانون نویسندگان ایران –را این گونه اطلاع داده است:
«زندانی بکتاش (مهدی) آبتین که دوران محکومیت پنج سال حبس خود را در بازداشتگاه اوین سپری میکرد، در تاریخ ۱۴ آذرماه سال جاری با علایم سینوزیت به بهداری مراجعه و طبق تجویز پزشک داروی مربوطه را دریافت نمود. خدمات درمانی و تکمیلی نامبرده با مراجعه بعدی وی به بهداری در روزهای ۱۵ و ۱۶ تاریخ مذکور نیز ادامه یافت. با این وجود جهت درمان دقیقتر مراحل غربالگی و تشخیص بیماری، انجام تست کرونا نیز از وی بعمل آمد که تست کرونا منفی اعلام شد. در ادامه بهدلیل بروز برخی علائم بعدی، به تشخیص پزشک بیمارستان بازداشتگاه، جهت اقدامات بیشتر درمانی و تشخیص احتمال بیماری کرونا، نامبرده به بیمارستان طالقانی اعزام شد. با اینحال پس از دو روز بستری در بیمارستان، با اخذ و تمدید مرخصی نامبرده، وی به تشخیص خانوادهاش به یکی از بیمارستانهای خصوصی منتقل میگردد که متاسفانه طی ۳۵ روز بستری در آن بیمارستان با وجود تلاش پزشکان نامبرده فوت میکند.»
معروف است که هیتلر و پس از او گوبلز، وزیر اطلاعرسانیِ آلمان نازی، بر این عقیده بودند که دروغ هرچه بزرگتر باشد باورش برای مردم آسانتر است، زیرا مردم بهسختی باور میکنند که کسی تا بدان پایه گستاخ باشد که حقیقت را اینگونه بیشرمانه تحریف کند. «اطلاعیه» نامبرده بر اساس این نظریه تنظیم شده است. در آن، شماری دروغ آشکار کنار هم قرار گرفته است، با این تصور خام که گویا قاتلان میتوانند دستان خونآلود خود و کل حاکمیت را پنهان کنند. در اینجا به موارد مسلم و آشکار این دروغها اشاره میکنیم:
۱-بر اساس بیانیهای که همبندان بکتاش آبتین در زندان اوین منتشر کردهاند، در دور دوم ابتلای آبتین به بیماری کرونا نخستین مراجعه او به بهداری اوین روز ۶ آذر بوده و نه ۱۴ آذر. اما حتی اگر این واقعیت را هم نادیده بگیریم، طبق اطلاعات دقیق و موثق خانواده و وکیل مدافع آبتین، او در روزهای ۱۲، ۱۳، ۱۴، و ۱۵ آذر پیوسته به بهداری اوین مراجعه کرده و این بهداری با تجویز داروهای بیربط به درمان کرونا او را به بند بازگردانده است.
۲- شب ۱۵ آذر، در پی وخامت حال آبتین، همبندانش او را به بهداری میرسانند و انتقال او را به بیمارستانِ بیرون از زندان درخواست میکنند. بهداری اوین زیر فشار این درخواست، آبتین را به بیمارستان طالقانی منتقل میکند و او در آنجا بستری میشود. بنابراین، روز ۱۶ آذر آبتین در بیمارستان طالقانی بوده و نه در زندان اوین!
۳- در بیمارستان طالقانی، از آبتین آزمایش کرونا گرفته میشود و نتیجه این آزمایش، مثبت اعلام میشود. بنابراین، هیچ تردیدی نیست که آبتین دست کم در روز ۱۶ آذر به کرونا مبتلا بوده است، حال آن که «اطلاعیه» مذکور اعلام کرده تست کرونای آبتین در روز ۱۶ آذر منفی بوده است، روزی که اساساً او در زندان نبوده تا از او تست کرونا گرفته شود! بهداری اوین چهگونه توانسته است از کسی که روز ۱۶ آذر در بیمارستان طالقانی بستری بوده در زندان تست کرونا بگیرد؟!
۴- بکتاش آبتین از ۱۵ آذر تا ۲۲ آذر یعنی به مدت یک هفته در بیمارستان طالقانی بستری بوده است، حال آن که «اطلاعیه»ی فوق مدت بستری بودنِ او را در این بیمارستان «دو روز» اعلام کرده است.
۵- آبتین روز ۲۲ آذر با تلاش و اصرار خانواده و وکیلش به بیمارستان ساسان منتقل میشود و تا روز ۱۸ دی که جان میسپرد، در این بیمارستان بستری است. بنابراین، مدت بستری بودنِ آبتین در بیمارستان ساسان ۲۶ روز است و نه ۳۵ روز، آن گونه که در «اطلاعیه»ی فوق آمده است.
بدین سان، بهروشنی میتوان دریافت که ادارهی کل زندانهای استان تهران با صدور «اطلاعیه»ی رسوای مذکور در پی اهداف زیر است:
الف – مدت زمان ابتلای آبتین به کرونا در زندان را هرچه کوتاه تر نشان دهد تا به خیال خام خود در مورد اقدام برای درمان آبتین از خود سلب مسئولیت کند.
ب – مدت زمان بستری بودنِ آبتین در بیمارستان طالقانی (بیمارستان طرف قرارداد زندان) را کاهش داده تا بر جنایتهای خود در این بیمارستان سرپوش گذارد: ۱- هیچ گونه اقدام جدی برای درمان آبتین صورت نگرفته است ۲- بیمار مبتلا به کرونا به جای درمان، با غل و زنجیر به تخت بسته شده است