مهریه از آن دسته مباحثی است که گاهی خود را از موضوعی بیاهمیت برای خانواده به معضلی اساسی بدل میکند. در اینجا با سیمین کاظمی، جامعهشناس، درباره تأثیر جامعه در تعیین مهریه و عوامل مؤثر بر آن گفتوگو کردهایم.
بهنظر شما مشکلات ناشی از تعیین مهریه و مطالبه آن، از چه وضعیت تاریخی و اجتماعیای ناشی میشود؟
مهریه حق شرعی و قدیمی زنان در قرارداد ازدواج سنتی است که در گذشته کمتر از طرف زنان مطالبه میشد ولی در جامعه امروز، مطالبه مهریه چون به مشکلات مالی برای مردان منجر شده، بهعنوان یک معضل اجتماعی تلقی میشود. مطالبه مهریه موضوعی چندعاملی است؛ یکی اینکه براساس قانون مدنی، حقوق و اختیارات مرد و زن یکسان نیست و قانون حقوق و اختیارات را به یک طرف یعنی به مرد داده و زن کاملاً بینصیب است؛ درواقع حق کنترل بر همه جنبههای زندگی زن به مرد سپرده شده، ولی مرد در مقابل متعهد به پرداخت نفقه و مهریه میشود که آنهم توافقی است. از طرف دیگر تاکنون انتظار بر این بوده که ازدواج بدون مشکل تداوم یابد و حاجت به مطالبه مهریه نیفتد، درنتیجه مهریه تا دو سه دهه اخیر جدی گرفته نمیشد؛ بهعبارتی فقط تعیین آن براساس عرف صورت میگرفت و کمتر مطالبه میشد. اما تغییری که در جامعه اتفاق افتاده این است که طلاق از نظر اجتماعی بهعنوان یک راهحل برای روابط به بنبسترسیده زوجین است و استفاده از چنین راهکاری امروزه بیشتر شده. علاوهبر این در جامعه امروز، زنان نسبت به دهههای گذشته، بیشتر به حقوقشان آشنایی دارند و دستکم میدانند مهریه حق قانونی آنها و قابلگرفتن است و میتوانند برای رسیدن به حقوقی مثل طلاق و حضانت فرزندان که قانون از آنها سلب کرده، به مهریه متوسل شوند. خصوصا هنگام تعارضات لاینحل بعد از ازدواج، زنان هم به اندازه مردان به داشتن حق طلاق احساس نیاز میکنند. اما قانون چنین حقی را از زنان سلب و این امکان را برای مردان فراهم کرده که اگر مایل به طلاق نباشند، یا بخواهند زن را تنبیه کنند، زندگی او را با تداوم ازدواج به گروگان بگیرند. در چنین شرایطی زنان از مطالبه مهریه بهعنوان ابزار فشاری برای طلاق استفاده میکنند. عامل دیگر، وضعیت اقتصادی زنان در جامعه است که بهعلت تقسیم کار مبتنی بر جنسیت و حاکمیت تفکر خانهنشینی زنان، نرخ مشارکت اقتصادی آنها در ایران بسیار پایین است و بسیاری از زنان متأهل خانهدار و فاقد درآمدند. براساس آخرین آمار از بین 21میلیون زن متأهل فقط 2میلیون نفر شاغلند. اگر از آن جمعیت زنان خانهدار، بیکار و بیدرآمد، مجبور به طلاق شوند، مهریه تنها منبع مالیای است که آنها میتوانند در اختیار داشته باشند. بنابراین موضوع مطالبه مهریه برای زنان به یک مسئله مهم بدل شده است. عامل دیگر این است که حرکت جامعه بهسمت مدرن شدن، توأم با رواج مادیگرایی و اهمیت پول است. زنان نیز بخشی از این جامعهاند. در این جامعه پول قابل صرفنظرکردن نیست. بنابراین مجموعهای از عوامل مانند تغییرات اجتماعی، شرایط اقتصادی، نظام حقوقی و عوامل فرهنگی بر مطالبه مهریه مؤثرند.
نحوه تعیین مهریه در خانوادههای مختلف، براساس چه ویژگیهای فرهنگیای است؟
در گذشته ازدواج بیشتر با افراد آشنا و فامیل صورت میگرفت و ازدواجها تحت کنترل افراد ذینفوذ فامیل بود. از طرف دیگر دوطرف کاملا همدیگر را میشناختند و به یکدیگر اعتماد داشتند. درواقع ازدواج فامیلی نوعی تضمین برای ازدواج بود. اما اکنون با درک خطرات ازدواج فامیلی و احتمال بیماریهای ژنتیک و توسعهیافتن روابط در سطح جامعه، ازدواج فامیلی کمتر و ازدواج با افراد غریبه بیشتر شده است. به همین علت ممکن است شناخت کامل امکانپذیر نباشد و از اینرو در ازدواجهای غیرسنتی اعتماد کمتر و احساس خطر از اینکه در آینده چه پیش میآید، بیشتر شده است. برای کاستن ریسک در چنین ازدواجهایی، مهریههای سنگین به عرف راه یافته و کمکم به ازدواجهای فامیلی تسری یافته است؛ یعنی مهریه تضمینی است برای اینکه مرد بهراحتی نتواند از حق طلاق یا اختیارکردن همسر دوم استفاده کند یا اگر ازدواج به طلاق منجر شد، زن از پشتوانه مالی برخوردار باشد. البته هماکنون مهریه سنگین کارکردهای دیگری نیز دارد؛ ازجمله اینکه معیار ارزشگذاری بر زن است و مهریه بالا به ابزار تمایز و تفاخر بدل شده. در این میان بعضی زنان که استقلال اقتصادی دارند و از طرف دیگر برابری حقوقی برایشان مهم است در ازای بهدستآوردن حقوق مساوی، از مهریه صرفنظر میکنند.
پیشینه این قانون از چه ضعف و خلأهایی ناشی شده است؟
قانون خانواده کنونی مربوط به جامعه پیشامدرن است و برای مناسبات و روابط جامعه امروز که تغییرات فاحشی نسبت به گذشته دارد کارایی کمی دارد. درواقع پیشفرض این قانون تقسیم کار مبتنی بر جنسیت است که زن باید خانهنشین و تحت امر مرد باشد و نیازهای معیشتیاش نیز باید توسط مرد تأمین شود. این تقسیم کار مبتنی بر جنسیت، حقوق زنان را نادیده میگیرد، استقلال آنها را سلب میکند و آنها را به مردان وابسته خواهد کرد. اگر زنان بتوانند کار کنند و از نظر اقتصادی مستقل باشند و از طرف دیگر بعد از طلاق اموالی که طی زندگی مشترک بهدست آمده بهطور مساوی تقسیم شود و زن و مرد از حقوق و اختیارات یکسان برخوردار باشند، نیازی به تعیین مهریه نخواهد بود و مشکلات کنونی گریبانگیر مردان و زنان نخواهد شد.
رفتارهای امروز خانواده و زوجهای جوان نسبت به مهریه چه تغییراتی کرده و وابسته به چه متغیرهایی است؟
در گذشته تعیین مهریه جزئی از مناسک ازدواج بود و عموماً مطالبه نمیشد. اما اکنون برای زنان نقش تضمین در ازدواج را دارد که درصورت لزوم از آن استفاده میکنند. از آنجا که عرفاً تعیین مهریه با سکه طلا صورت میگیرد و با بیثباتی وضعیت اقتصادی قیمت سکه در حال افزایش است، احتمالاً مردان در پذیرفتن میزان مهریه بیشتر احتیاط میکنند. اما زنان در مقابل نمیخواهند در شرایطی که از حقوق برابر برخوردار نیستند و راهحلی برای مشکلات اقتصادیشان ندارند به آسانی از مهریه بگذرند.
نگاه زنانه و مردانه به این قانون چگونه است؟ آیا توازنی در این نگاه شکل خواهد گرفت؟ چه گامهای مثبتی برداشته شده و این تغییرات وابسته به چه نگاههای جمعی و اجتماعیای است؟
نمیتوان گفت نگاه به مهریه الزاماً براساس جنسیت و زنانه/مردانه است. بهنظر میرسد نگرش به مهریه تحتتأثیر جهانبینی افراد است. بخشی از جامعه، شامل مردان و زنان از وضعیت کنونی قرارداد ازدواج که مهریه را مابازای حقوق ازدسترفته زن کرده است، ناراضیاند و خواهان حل این مسئله به شیوهای عادلانه و منصفانهاند. اما بخش پرسروصداتری از مردان هستند که با حمایتی که از قانون و عرف و دولت دارند، مهریه را زیادهخواهی زنان و امری ناموجه تلقی میکنند و با استدلالهایی مانند اینکه مهریه موجب کاهش تمایل مردان به ازدواج میشود یا هماکنون تعدادی از زندانیان مرد جرمشان ناتوانی در پرداخت مهریه است، در عرصه عمومی دست به اعتراض میزنند. آنها توانستهاند از بعضی کانونهای قدرت حمایتهایی کسب کنند. این دسته، کل تقصیر مشکلات مهریه را متوجه زنان میدانند و از قانونگذاران انتظار دارند که این حق از زنان سلب شود و مهریه قابل مطالبه نباشد. این نگاه تنگنظرانه بین قانونگذاران نیز طرفدارانی دارد، بهطوری که بهجای توجه به علل و عواملی که مهریه را به مشکل تبدیل کرده است، با روشهایی مثل سقفگذاشتن برای مهریه یا پرداخت نقدی آن در ابتدای ازدواج میخواهند این مشکل را حل کنند. چنین راهکارهایی مستلزم نادیدهگرفتن حقوق زنان، تبدیلکردن ازدواج به ابتیاع، کالاانگاری زنان و تبدیل ازدواج به یک قرارداد نامطمئن و دلهرهآورتر از قبل برای زنان است. فعلا گام مثبتی در این مسیر پیموده برداشته نشده است. تنها حرکت مثبت، بیانیه جمعی از مدافعان حقوق زنان در دیماه گذشته بود که در آن پیشنهادهایی برای حل این مشکل ارائه کردند اما متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت؛ پیشنهادهایی مثل اعطای حقوق برابر به زنان و تنصیف اموال بعد از طلاق بهجای تعیین مهریه، حمایت از زنانی که طلاق میگیرند، تأمین مسکن، بیمه و مستمری برای آنها و پرداخت مهریه از بیتالمال بهجای مردان بیبضاعت. به هر حال هر نوع مداخله در مسئله مهریه برای اینکه به حل دائمی مشکل بینجامد لازم است با درنظرگرفتن حقوق و منافع دوطرف باشد.
نگار حسینخانی – روزنامهنگار – همشهری؛