محمدجواد مظفر
آیا میدانید که در ایران بسیاری از بانکها، شرکتهای دولتی و خصوصی و تجار و بازرگانان، بر اساس اصول و قوانین و ساز و کارهای اقتصادی ورشکسته هستند ولی برخلاف عرف و قوانین کشورهای با اقتصاد آزاد و قانونمند، هیچیک اعلام ورشکستگی نمیکنند؟!
لابد میپرسید چرا؟
پاسخ آن است که همه برادر وار دست در جیب یکدیگر دارند و بحران را به هم منتقل میکنند. کافی است به کسری بودجه دولت در بیشتر سالها، میزان چاپ اسکناس، میزان بدهیهای دولت به پیمانکاران و تولیدکنندگان بخشهای گوناگون عمرانی، صنعتی، کشاورزی، فرهنگی و هنری نظری بیفکنید؛ یا از فاصله تحویل کالا و خدمات در بخش خصوصی و تاریخ چکهای دریافتی از طرف مقابل و حجم انبوه چکهای برگشتی در بازار مطلع شوید، تا ببینید به گونهای حیرتآور، روز و هفته و ماه و سال میگذرد و در بر همان پاشنه میچرخد و خوشحال از اینکه آب از آب تکان نمیخورد.
البته تا اطلاع ثانوی حلاوت و شیرینی آن برای صاحبان قدرت از سایر اقشار بیشتر است. غافل از آنکه همه با هم بر سر شاخ بن میبریم یا تیشه به ریشهمان میزنیم و در جهانی که سرعت پیشرفت و تحول در آن وصفناپذیر است، کشوری درمانده، وامانده و سرزمینی سوخته تحویل نسل آینده میدهیم.