کار در عمق ۴۰۰ متری زمین برای استخراج زغالسنگ برای کارگران عایدی جز قراردادهای پارهوقت، نبود بیمه، مزد کم و خطر از دست دادن جان نداشته است.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، طبق اعلام مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۴۹۱۶ معدن در کشور فعال است که ۹۹ هزار و ۷۳۴ نفر در آنها فعالیت میکنند. با وجود ارزشافزودهای که این کارگران برای معادن خصوصی و دولتی کشور فراهم میکنند، بسیاری از آنان هنوز با چالش دستمزد، بیمه و مسائل حقوقی مانند آن دستبهگریبانند و مشکلات معیشتی بسیاری را از سرمیگذرانند. شاید ضربالاجل ۲۰ روزه سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری به پیمانکاران و مالکان معادن زغالسنگ طبس برای رفع مشکلات قراردادهای پیمانکاری و بهبود حقوق کارگران موجب امیدواری همه کارگران معادن زیرزمینی برای رسیدن به حقوقشان باشد.هرچند تا رسیدن به این نقطه راه درازی برای پیمودن وجود دارد. به گزارش گروه ایرانشهر، بیشترین مشکلات کارگران معدن مربوط به معادن زغالسنگ است؛ زیرا این معادن زیرزمینی هستند و کارگران در عمق ۴۰۰ متری زمین با اکسیژن کم و انفجارهای متعدد فعالیت میکنند؛ فعالیتی که آسان نیست و حوادث پیدرپی در این معادن میتواند این موضوع را تأیید کند. در ایران ۱۰ معدن بزرگ زغالسنگ و حدود ۱۰۰ معدن کوچک مشغول استخراج این محصول ارزشمند بوده و ۱۷ هزار نفر در آنها مشغول بهکار هستند.
مشکلات بیپایان معدنکاران
رئیس شورای کارگران معدن اصلی پابدانای کرمان به همشهری میگوید: مشکلات معدنکاران تمامی ندارد و به همین دلیل مطالبات بسیاری برای مطرح کردن وجود دارد. سالهاست یکی از درخواستهای مهم ما این است که کار در معدن ضریب ۲ مشاغل سخت و زیانآور محسوب شود تا کارگران بتوانند با ۱۵ سال سابقه کار بازنشسته شوند. معدنکاری از مشاغل ضریب ۲ هم سختتر است و پس از چند سال کارگر علاوه بر بیماری، توان کار کردن هم نخواهد داشت. اگر ضریب ۲ را برای معدنکاری قانونی کنند به جز بازنشستگی دستمزد کارگران هم نسبت به دیگر مشاغل پایین نخواهد بود و افزایش مییابد. یدالله زمانی ادامه میدهد: همیشه ابزار و ادوات فایده ندارد و گاهی در عمق زمین کارگران مجبورند با دست زغال استخراج کنند. با هر انفجار هم آلایندههای بسیاری وارد هوای معدن میشود که عوارض قلبی و ریوی بسیاری دارد و در گذر زمان موجب بروز بیماریهای بسیاری در کارگران میشود.
دستمزدهای اندک
با وجود تورم فزاینده، دستمزدی که به کارگران معدن داده میشود، جوابگوی زندگی نیست؛ دستمزدی که برای همه کارگران هم یکسان نیست و وقتی به شکل مستمری پرداخت شود، آنقدر کم است که هیچ دردی را درمان نخواهد کرد.
رئیس شورای کارگران معدن اصلی پابدانای کرمان میگوید: فولاد کالایی گرانقیمت است که برای تولید آن به کک نیاز است؛ ککی که کارگران معدن ماده اولیهاش را استخراج میکنند، اما کمترین دستمزد به معدنکاران زغالسنگ داده میشود. یک معدنکار ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تا ۹ میلیون تومان البته در بخش دولتی با حداکثر مزایا و اضافهکار دریافت میکند. وی با بیان این که این تفاوت در حقوقها واقعا عادلانه نیست، میگوید: همین مبالغی که با این تورم به جایی نمیرسد هنگام پرداخت مستمری بسیار کمتر خواهد شد. اگر معدنکار ۲ روز مانده به پایان دوران خدمتش فوت کند پایینترین و حداقلیترین مبلغ به خانوادهاش پرداخت میشود. گاهی یک میلیون و ۸۰۰ تا ۲ میلیون تومان به خانوادهای با فرزندان جوان داده میشود؛ فرزندانی که به سن ازدواج و تحصیل رسیدهاند و این مستمری به هیچ جای زندگیشان نمیرسد.
بیمه ناکارآمد معدنکاری
زمانی درباره وضعیت نامناسب بیمههای کارگران معدن هم توضیح میدهد: در معادنی که به بخش خصوصی تعلق دارد گاهی برای کارگران ۲ فیش حقوق صادر میشود؛ یکی از این فیشها با عدد و رقم متفاوت به بیمه داده میشود. با این فرار بیمهای کارفرما بیمه کمتری برای کارگر رد میشود و پس از مدتی کارگر متوجه میشود که تعداد سالهای بیمهاش از تعداد سالهایی که کار کرده کمتر است. وی با بیان اینکه پس از ۲۲ سال کار در معدن فقط ۱۸ سال بیمه دارد، میافزاید: گاه هر ماه ۱۰ روز بیمه کمتر برای کارگر پرداخت میشود تا مجبور نباشند به موقع او را بازنشست کنند. رئیس شورای کارگران معدن اصلی پابدانای کرمان درباره نبود ایمنی در کار هم میگوید: کارگر معدن بهویژه در بخش پیمانی مجبور است هر کاری را که به او محول شده انجام دهد؛ حتی اگر در محیط یا ادوات کار نقص ایمنی وجود داشته باشد. تجهیزات ایمنی هم وارداتی هستند و با وجود تحریمها کارفرما باید هزینه زیادی برای تهیه آنها متقبل شود و بسیاری زیر بار این هزینهها نمیروند.
قوانین کار اجرا شود
زمانی با بیان این که برای پیمانکار نه کارگر مهم است، نه محیطزیست و نه آینده منطقه میگوید: لایههای زغال گاهی بیشتر از یک کیلومتر به زیر زمین میرود. بعضی پیمانکاران برای یک سود مقطعی تا عمق ۲۰ متر را با بیل مکانیکی و لودر استخراج میکنند و باقی زغالی که در دل خاک است را خراب کرده و بیاستفاده رها میکنند. نمیخواهند برای کارگر و ایمنی هزینه کنند؛ درحالیکه معدن یک کار مستمر است و براساس ماده۷ قانون کار باید امکان کار مستمر برای کارگر هم وجود داشته باشد و یک معدنکار جوان مطمئن باشد تا بازنشستگی میتواند در این شغل بماند. متأسفانه دست کارفرما را در بستن قرارداد باز گذاشتهاند، اگر بخواهد قرارداد طولانیمدت میبندد و اگر نخواهد نه. وی با بیان اینکه بهعنوان کارگری که در معدن دچار حادثه شده است توقع دارد قوانین کار اجرا شود، میافزاید: درخواست ما این است که کارگری که حادثه میبیند با همان حقوق قبلی به یک کار سادهتر مشغول شود و او را کنار نگذارند.
کارگر کمتر؛ کار بیشتر
کمکردن تعداد کارگران برای افزایش درآمد بهرهبرداران معدن هم از مشکلاتی است که کارگران معدن با آن مواجهند. یکی از معدنکاران مازندرانی فعال در معدن زغالسنگ به همشهری میگوید: علاوه بر همه مشکلاتی که بارها بیان شده، امروز یکی از مشکلات جدی ما فشار زیاد شرکتها و بهرهبرداران معادن بر کارگر برای انجام بیشترین کار با کمترین نیروست؛ یعنی نیروی کار کم و حجم کار زیاد. میخواهند با کمترین نیرو بیشترین استفاده را ببرند؛ مثلا کاری که زمانی در معادن این منطقه توسط ۳ نفر انجام میشد، الان باید یکنفره انجام شود تا هزینههای بهرهبردار در پرداخت حقوق، بیمه، مالیات، غذا و سرویس کاهش یابد. این روند، فشار بر ما کارگران را چندبرابر کرده است.
وی که نخواست نامش فاش شود، میافزاید: میزان توجه به سلامت و ایمنی کارگران معدن در مدیریت معادن بسیار پایین است. اینکه همان یک لیوان شیر که قبلا به کارگر داده میشد را نمیدهند به کنار، حتی برای تجهیزات ایمنی در مضیقه هستیم. اگر چراغ یک کارگر خراب شد باید خودش تعمیر کند. اجرای مقررات ایمنی در معادن هم چندان مطلوب نیست؛ مثلا گازسنجی بهصورت مستمر و طبق قواعد انجام نمیشود. با همه این احوال پایینترین حقوق ممکن طبق قانون کار را دریافت میکنیم. بیمه تکمیلی هم برای ما درنظر نمیگیرند تا در هزینههای درمان کمک حالمان شود.
حقوق ما پول جانمان است
عباس. س، یکی از کارگران معدن زغالسنگ در گلستان است. او درباره شرایط و بیمهاش میگوید: بیمه داریم و حقوق دریافت میکنیم. همیشه حداقل حقوقمان با تأخیر به دستمان میرسد، این تأخیرها قبلا زیاد بود، اما حالا حداقل یک یا ۲ ماه تأخیر اتفاق میافتد. او با بیان اینکه حقوقی که به کارگران معادن زغال سنگ پرداخت میشود، پول جانشان است، ادامه میدهد: کارگران همیشه در خطر هستند و ماسکها جوابگوی جلوگیری از ورود غبار زغال به ریه نیست. حالا ما میگوییم به هر حال شغلمان است، اما واقعا حقوقی که میگیریم کفاف زندگی را نمیدهد. همه باید ساعتها اضافهکار بایستند. شما در معدن کار نکردهاید و نمیدانید چه شرایطی است. اصلا منصفانه نیست که همه اقشار کارگری حقوق یکسانی که اداره کار میگوید را دریافت کنند. از طرفی قراردادها همه کوتاهمدت است. ممکن است امروز سرکار باشیم و فردا نباشیم. امکان شکایت هم نداریم. دستمان به جایی بند نیست. همه اول قرارداد امضا میدهیم که همه حقوق و مزایایمان پرداخت شده و وثیقه میگذاریم که بعدا شکایت نکنیم. این واقعا منصفانه نیست.
بازرسی معادن
بخشی از مسائل مربوط به کارگران معدن را اداره کل کار، تعاون و رفاه هر استان باید پیگیری کند. یکی از این کارها بازرسی از معادن خصوصی است. مدیر روابط کار اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی گلستان به همشهری میگوید: درباره ایمنی کار در معادن بهویژه پس از فاجعه انفجار معدن زمستان یورت در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ حساسیتها افزایش پیدا کرد. پیشتر ما هر ۷ یا ۸ ماه بازرسی انجام میدادیم اما پس از آن بازرسیهای فصلی و ۳ ماهه انجام میشد، یعنی بازه زمانی را دوسوم کاهش دادیم. سعید دنکوب ادامه میدهد: همچنین بازرسیهای مشترک با اداره کل صنعت، معدن و تجارت و سازمان نظام مهندسی معادن بهطور مستمر و متوالی انجام میشود.
خلأهای قانونی
مدیر روابط کار اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی گلستان درباره معوقات پرداخت حقوق کارگران معادن سرپوشیده استان نیز توضیح میدهد: معوقات این گروه هم در گذشته به ۷ تا ۸ ماه میرسید که همه و بدون استثنا بهروزرسانی شده است. همچنین همه بیمهها براساس شغل سخت و زیانآور کارگران معادن انجام شده و هیچ نیروی بدون قراردادی در معادن استان فعال نیست.دنکوب درباره اعتراض برخی از اعضای این صنف به قراردادهای کوتاهمدت یا کار موقت و همچنین حقوق پایین نسبت به هزینهها میگوید: کارفرما موظف است مطابق قانون کار حقوق پرداخت کند. متأسفانه هماهنگ نبودن این مبلغ با هزینههای جاری زندگی در اختیار ادارات استانی نیست. اگر کارفرما کمتر از این مبلغ پرداخت کند قانون پیگیر آن خواهد بود، اما قانون کارفرما را به پرداخت بیش از مبلغ مصوب مکلف نکرده است. از طرفی قانون میگوید کارفرما مکلف است با نیروی کار قرارداد ببندد، اما سقف و کفی برای آن تعیین نکرده است.
جلب اعتماد کارگران
کارفرمایان بخشی از چرخه تولید هستند که از قضا برآوردن خواستههای کارگران در زمره مسئولیتهایشان بهحساب میآید. مدیرعامل شرکت معادن زغالسنگ کرمان که پس از اعتصاب کارگران معدن کرمان در سال ۹۹ کار خود را آغاز کرده، با بیان اینکه یکی از اهداف مهم این شرکت تغییر تفکر و جلب اعتماد از دسترفته کارگران معادن استان است به همشهری میگوید: تلاش ما این است که با اصلاح ساختار شرکت، تولیدی باکیفیت ارائه کنیم، هرچند زحمت اصلی این تولید بر دوش مدیران و کارگران است. باقر نیکطبع ادامه میدهد: با اجرا و اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل و اصلاح حقوق کارگری تلاش کردهایم تا رضایت خاطر کارگران را فراهم کنیم. ساماندهی حقوق کارگران از طریق اجرای طرح اضافه کار هم یکی از مواردی است که پیگیری شده. مدیرعامل شرکت معادن زغالسنگ کرمان با بیان اینکه بیمه و بازنشستگی هم ازجمله خواستههای کارگران معادن کرمان است، میگوید: برای ارائه بهتر خدمات سوابق کارگری را بررسی و تجمیع کردیم تا کارگران هنگام بازنشستگی با مشکل نداشتن سوابق مواجه نشوند.
قانونگذار مشغول کار است
مشکلات کارگران معادن زیرزمینی و البته دیگر کارگران در بعضی موارد حاصل قوانین موازی و خلأهای قانونی است. عضو کمیته معدن کمیسیون صنعت و معدن مجلس شورای اسلامی به همشهری میگوید: قوانین متعدد و گاه متناقض یکی از مشکلات محیطهای کار ازجمله معادن است. قوانین ما به پالایش نیاز دارد و در بعضی قوانین برای اجبار کارفرما و کارگاهها در زمینه دستمزد یا قرارداد باید فکری کرد. هماکنون بهدلیل بعضی قوانین دست شرکتها باز گذاشته شده است. مثلا در زمینه مابهالتفاوت حقوق کارگران شرکتی و پیمانکاری خلأ قانونی داریم. الهوردی دهقانی،ادامه میدهد: تغییراتی در قانون اعمال شده است که بهزودی در اختیار هیأترئیسه مجلس قرار خواهد گرفت و در صحن علنی مجلس هم مطرح خواهد شد.
***
بهنظر میرسد وضعیت کارگران معادن زیرزمینی پیچیدهتر از آن است که صرفا با قولهای حضوری مقامات سامان یابد. منافع شرکتهای خصوصی و نهادهای دولتی اجازه اجرای کامل همین قوانین ناکارآمد را هم نمیدهد. برای حل واقعی این موضوع راهی طولانی برای پیمودن وجود دارد؛ راهی که باید از دل تاریکترین و عمیقترین معادن زغالسنگ ایران بگذرد تا آنچه بر کارگران معادن میگذرد را از نزدیک لمس کند.
معادن حادثهخیز
بیش از ۹۳ هزار نفر در معادن کشور مشغول بهکار هستند و هر سال به این آمار افزوده میشود. در دهه۹۰ بیش از ۳ هزار حادثه در معادن کشور رخ داد که موجب آسیبدیدگی حدود ۱۳ هزار کارگر و کشته شدن بیش از ۴۳۰ معدنچی شد. این آمار را روزنامه همشهری در نیمههای سال گذشته منتشر و اعلام کرد که بیشترین حوادث معدنی مربوط به معادن کوچک است. بیشترین حوادث معدنی ایران در معادن زغالسنگ رخ داده؛ انفجار زمستان یورت گلستان در سال ۹۶، باب نیروز کرمان در سال ۸۸، یال شمالی طبس یزد در سال ۹۱ و همین اواخر معدن طزره در سمنان فقط بخشی از حوادث تلخ معدنی است که منجر به فوت کارگران شد.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۹۹ آمار دقیقی از حوادث رخ داده در معادن منتشر نشده است. مرور اخبار اما نشان میدهد حتی حوادث رسانهای شده هم کم نیستند.
در کرمان که آن را بهشت معادن ایران میخوانند، بیش از ۸۰۰ معدن ثبت شده وجود دارد که از میان آنها معادن زغالسنگ که در مناطق هجدک راور، زرند و کوهبنان واقع شدهاند، پرخطرترین معادن هستند. در برخی از این معادن، کارگران ۱۰۰ متر زیرزمین و در ارتفاع ۲۰ متری این عمق و در دل تاریکی مشغول هستند. سال گذشته در هجدک با ریزش معدن ۴ کارگر فوت کردند و یک نفر مصدوم شد. اواخر سال با تکرار این اتفاق در کوهبنان یک کارگر در معدن «هشتونی» فوت کرد.
اصفهان ۸۵۴ معدن دارد و از نظر تعداد در رتبه نخست کشور قرار گرفت که در سال ۹۹، ۴ حادثه در معادن آن گزارش و ۲ مورد منجر به فوت شد.
یزد هم دومین استان معدنخیز ایران شناخته شده، اما با وجود این، حوادث معدنی آن بسیار محدود و پایینتر از میانگین کشوری است. با این حال، سال گذشته ۵ کارگر در مجموع در واحدهای فولادی و معدنی استان جان خود را از دست دادهاند.
در خراسان جنوبی هم که چهارمین استان معدنی کشور محسوب میشود، در ۲ معدن «آرک» و «بام گزیک» ۴ حادثه رخ داد که ۲ حادثه منجر به فوت و ۲ حادثه منجر به مصدومیت شد. در خراسان رضوی نیز در آماری مشابه، ۴ حادثه در معادن رخ داد که منجر به فوت ۶ نفر از کارگران معادن شد.
معدن سنگ سرب و روی آلبلاغ در ساریگل خراسان شمالی هم از ۲ سال پیش تاکنون با حضور چند قاچاقچی مواد معدنی بارها شاهد حوادث گوناگون منجر به فوت و جرح برداشتکنندگان غیرمجاز بوده است. حوادث ریزش سنگ و آوار در معدن آلبلاغ تاکنون جان ۷ نفر از برداشتکنندگان غیرمجاز را گرفته و موجب مصدومیت تعداد زیادی از مردم بومی و غیربومی شده است.
۱۳ تیر سال گذشته در کرمانشاه هم ۷ نفر از معدنکاران در یکی از معادن بیتومین گیلانغرب دچار گازگرفتگی شدند که یکی از مصدومان جان باخت و ۶ مصدوم دیگر بستری شدند.
مرداد سال گذشته در معدن شهید نیلچیان چهارمحالوبختیاری نیز شاهد یک حادثه بودیم؛ با سقوط یک تکه سنگ بزرگ به سر یکی از کارگران، کارگر حادثهدیده بر اثر خونریزی مغزی در محل فوت کرد.
در مازندران طی سال ۹۹، ۴ حادثه معدنی رخ داد که ۴ مصدوم داشت. در استان قم هم بهمن ۹۹با ریزش آوار در عمق ۲۹۰ متری معدن منگنز شاهد فوت یکی از کارگران در حال جابهجاکردن سنگهای معدنی با لودر مخصوص بودیم. اسفند ۹۳ هم ۲ کارگر این معدن فوت کرده بودند و ۲کارگر دیگر بهشدت مجروح شدند.
شاخصترین حادثه سال گذشته در استان مرکزی با ۶۰۵ معدن دارای پروانه بهرهبرداری در روستای دولتآباد شهرستان شازند اتفاق افتاد که یک فوتی و یک مجروح بر جای گذاشت. بر اثر سقوط نوار نقاله دستگاه سنگ شکن در این معدن یک کارگر ۳۲ ساله در هنگام کار در دم فوت کرد و یک کارگر ۴۰ ساله دیگر بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد.
از مهمترین حوادث سال گذشته در گلستان هم میتوان به حادثه معدن زغالسنگ زمستان یورت آزادشهر اشاره کرد که طی آن ۶ کارگر بهدلیل دپوی زغالسنگ دچار گازگرفتگی شدند. همچنین در حادثه دیگری که ۱۶ اردیبهشت امسال رخ داد، مینیبوس کارگران معدن زغالسنگ تخت مینودشت در شرق استان واژگون و ۱۶ نفر سرنشین آن مصدوم شدند.
سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران هم روی کمربند فلزی و معدنی جهان قرار گرفته و مرگ یک کارگر معدن و تصادف اتوبوس حامل کارگران معدن چهل کوره زاهدان در محور زاهدان- بم که ۸ مصدوم به همراه داشت از مهمترین حوادث معدنی این استان طی سال گذشته است.
اما دردناکترین حادثه معدنی را شاید بتوان مربوط به سمنان دانست که ۱۱ اردیبهشت امسال و در روز جهانی کارگر رخ داد و بر اثر ریزش سقف کارگاه، منجر به مرگ ۲ کارگر معدن بزرگ زغالسنگ طزره در ۵۰ کیلومتری دامغان شد. آبان پارسال نیز یک کارگر در یکی از معادن سمنان بر اثر سقوط سنگ جان خود را از دست داده بود.
تکرار این حوادث موجب شده است امسال ۴٠ میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور به ایمنی معادن زغالسنگ اختصاص یابد.
چالش های قانون مشاغل سخت و زیانآور
مطالباتی که از سوی کارگران معدن مطرح میشود حقوق آنان است و قابل چشمپوشی نیست، اما دستیافتن به آنها دشوار یا ناممکن بهنظر میرسد. دبیر انجمن زغالسنگ ایران با بیان این که ضریب ۵/۱ مشاغل سخت و زیانآور را مجلس تصویب کرده است به همشهری میگوید: اگر قرار باشد ضریب ۲ برای این موضوع اعمال شود مجلس باید قانون آن را تصویب کند و این موضوع در اختیار شرکتها نیست. سعید صمدی زمینه کار سخت و زیانآور را بررسی و تأیید آن در سال پایانی خدمت و هنگام بازنشستگی میداند و میافزاید: پس از مراجعه کارگر به تامین اجتماعی، کمیسیون تشکیل میشود تا سخت و زیانآور بودن کار او در سالهای گذشته را تأیید کند و بسیاری از مواقع بهدلیل منحل شدن یک شرکت، فوت کارفرما، نبود سوابق و بسیاری مشکلات دیگر این کار ممکن نیست. وی ادامه میدهد: بهترین کار این است که قانون به شکلی باشد که کارفرما همراه بیمه ماهانه حق سختی کار را هم ماهبهماه به کارگرانش پرداخت کند. به این ترتیب هم مالیات کمتری به او تعلق میگیرد و هم کارگر در انتهای سالهای خدمتش به مشکل برنخواهد خورد. بارها نامه نوشتهایم و درخواست کردیم که تامین اجتماعی حق سخت و زیانآوربودن کار را سر ماه از ما دریافت کند تا این مبلغ هم جزو هزینهها بشود و تکلیفمان را بدانیم. تامین اجتماعی زیر بار این موضوع نمیرود چون به این ترتیب بسیاری از کارگران مشمول خواهند شد و باید مستمری و مزایای متناسب را دریافت کنند.
دبیر انجمن زغالسنگ ایران با بیان این که موضوع مشاغل سخت و زیانآور به یک بحران تبدیل شده است، میافزاید: سایر مزایای کارگر هم طبق قانون کار از سوی کارفرما پرداخت میشود اما من هم قبول دارم که با این تورم حقوق کارگران پایین است. صمدی درباره این موضوع که چرا داشتن معادن زغالسنگ و بهرهبرداری از آنها سودآور نیست، معتقد است برای حل مشکلات کارگران و معدنداران باید یکبار برای همیشه قیمت زغال مشخص شود. قیمت جهانی زغالسنگ هر تن ۳۰۰ دلار است که با هزینه حملونقل برای واردکننده ۳۸۰ دلار خواهد شد. با ارز نیمایی هر تن زغالسنگ ۱۰ میلیون تومان قیمت دارد و هر سال یک میلیون تن زغالسنگ وارد کشور میشود. اما قیمت داخلی هر تن زغالسنگ ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است و این از قیمت جهانی بسیار پایینتر است. برای تولیدکننده صرف نمیکند وقتی قیمت تمامشده زغالسنگ بالاست تولیدش را با این قیمت بفروشد. دبیر انجمن زغالسنگ ایران با بیان اینکه سالانه در کشور یک میلیون و ۸۰۰ هزار تن زغالسنگ تولید میشود، میافزاید: ایران یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تن ذخیره زغالسنگ دارد و میتواند سالانه بیش از ۳ میلیون تن کنستانتره از این ذخیره برداشت کند. اگر زغالسنگ داخلی ۸۰ درصد قیمت جهانی هم خریداری شود درآمد معادن افزایش بیشتری خواهد یافت و وضعیت کارگران هم بهتر خواهد شد.