قصه اعمال خشونت در زندانهای ایران قصه امروز و دیروز نیست؛ از پیش از آغاز دوران قضایی مدرن تا امروز روایت زندانیان سیاسی٬ دگراندیش و محکومان کیفری حکایت از اعمال خشونت زندانبانان دارد.
تا پیش از نفوذ شبکههای اجتماعی و امکان انتقال سریع اطلاعات در ایران این روایتهای خشونتبار به سختی و بعضا پس از گذشت سالها راهی به بیرون از زندان مییافت. امروز اما با گسترش شبکههای اجتماعی دیگر «شکنجه» در زندانها قابل مخفی نگه داشتن نیست؛ هرچند جمهوری اسلامی دست از تلاش برای مسکوت نگهداشتن آنان برنمیدارد.
امروز تلویزیون ایران اینترنشنال سندی را از گروه هکری عدالت علی منتشر کرد که نشان میدهد حفاظت اطلاعات زندان اوین سال گذشته و چند هفته پس از اعدام نوید افکاری، در نامهای محرمانه خواستار اعمال «مراقبت ویژه» بر کلیه ارتباطات متهمان امنیتی شده بود تا از انتشار فایلهای صوتی مشابه نوید افکاری که از شکنجههایش گفته بود، جلوگیری شود.
در این نامه که در مهرماه سال ۱۳۹۹ تنظیم و ارسال شده، سرپرست حفاظت و اطلاعات به مسئولان زندان گفته «حداقل یک ماه» پیش از اجرای حکم اعدام محکومان امنیتی و مخالفان جمهوری اسلامی، یا کسانی که پرونده آنها «زمینه امنیتی» دارد، موضوع را برای «پیشبینی ملاحظات حفاظتی» اعلام کنند.
این نامه پس از آن ارسال شده است که روز دوشنبه ۲۴ شهریورماه سال گذشته یک فایل صوتی دو دقیقهای از آخرین تماس تلفنی نوید افکاری منتشر شد که نشان میدهد این زندانی هیچ اطلاعی از اجرای حکم اعدام خود نداشته است.
در این تماس تلفنی، نوید افکاری میگوید قرار است او و دو برادر دیگرش که در زیرزمین زندان عادل آباد شیراز بودهاند، صبح روز شنبه ۲۲ شهریور به تهران منتقل شوند.
برخلاف وعدهی زندانبانانِ نوید افکاری، قوه قضائیه اعلام کرد که او صبح روز شنبه، ۲۲ شهریور اعدام شد. پس از آن نیز روایتی از اعمال شکنجه بر نوید افکاری منتشر شد.
در طی این مدت چندین زندانی دیگر از جمله نرگس محمدی٬ نسرین ستوده٬ و سپیده قلیان روایتهای هولانگیزی را از زندانهای مختلف ایران به گوش مردم رساندند.
چرا این خبر مهم است؟
یکی از محرکهای اصلی مردم برای انقلاب سال ۵۷ انتشار روایتهای زندانیان سیاسی بود؛ روایتهایی از شکنجه٬ خشونت ساختار یافته و اعمال قدرت بر زندانیان سیاسی.
جمهوری اسلامی با ادعای «منع مطلق شکنجه» سیستم قضایی خود را تشکیل داد اما از همان سالهای آغازین شکنجه زندانیان را شروع کرده و تا به امروز ادامه داده است.
موضوع اما به شکنجه صرف زندانیان ختم نمیشود و محدود به زندانیان سیاسی هم نیست.
آزار زندانیان که بر اساس نرم امروز جهانی به دلیل ارتکاب یک جرم «مشخص» محکوم به تحمل حبس هستند٬ در طول بیش از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی از بازداشت گاههای زندانیان سیاسی به زندانهای سیاسی و کیفری نیز گسترده شد.
زندانیانی که اتفاقا برخلاف زندانیان سیاسی دسترسی کمتری به رسانه دارند و روایت رنجشان جایی بازتاب نمیابد.
یکی از توجیهات تشکیل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در مرداد ماه سال ۶۲ این بود که به دلیل عدم نظارت بر ساواک این نهاد مرتکب انواع جنایات شده بود و حال تشکیل یک نهاد فراگیر و متمرکز که مورد نظارت هم قرار دارد میتواند جلوی این انحرافات را بگیرد.
«انحرافی» که نه تنها جلوی آن گرفته نشد که حتی تبدیل به بخشی از ساختار شده است.
کمی عمیقتر؛ روایتهای هولناک
نرگس محمدی٬ فعال حقوق بشر٬ کتابی در مورد اعمال خشونت بر زندانیان زن منتشر کرده است.
در این کتاب با عنوان «شکنجه سفید» شهادتهایی از نرگس محمدی، نیگارا افشارزاده، آتنا دائمی، زهرا ذهتابچی، نازنین زاغری، مهوش شهریاری، هنگامه شهیدی، ریحانه طباطبایی، سیما کیانی، فاطمه محمدی، صدیقه مرادی، نازیلا نوری و شکوفه یداللهی منتشر شده است.
در این کتاب به تشریح روشهایی پرداخته شده است که با هدفِ در هم شکستن ذهنی و جسمی زنان زندانی به کار گرفته میشوند و دامنه آنها، از حبس طولانی در سلول انفرادی و نگهداری در سلول های به شدت آلوده گرفته، تا تهدید جنسی یا تهدید جانی زندانی و اعضای خانواده او را در بر میگیرند. البته برخی از راویان کتاب، علاوه بر تشریح موارد شکنجه غیرفیزیکی، به بازگو کردن نمونه هایی از ضرب و جرح مستقیم خود در بازداشتگاه نیز پرداختهاند.
این فعال حقوق بشر و نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، اسفندماه سال گذشته و پس از پایان حبسی ۸ ساله با انتشار یک ویدیو و نیز بیانیهای مکتوب، نسبت به «تعرض» به زندانیان زن در بازداشتگاههای ایران هشدار داده بود.
نرگس محمدی با اشاره به شکایتهای عدهای از زنان زندانی از آزار جنسی در بازداشتگاههای امنیتی، از بینتیجه ماندن این شکایات و متهم شدن برخی شاکیان به «تشویش اذهان عمومی» انتقاد کرده بود.
موضوع اما به اعمال شکنجه مستقیم٬ ختم نمیشود؛ شرایط زندانیان نیز بعضا خود مصداق شکنجه است.
نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر محبوس در زندان قرچک، طی نامهای به رییس سازمان زندانها، خواهان تعطیلی این زندان ویژه زنان به دلیل شرایط غیر استاندارد، غیربهداشتی و غیرانسانی آن شد.
در بخشی از این نامه که در صفحه فیسبوک رضا خندان، همسر نسرین ستوده، منتشر شد، این وکیل زندانی خطاب به رییس سازمان زندانها نوشته است « زندان زنان قرچک نه آب سالم دارد و نه هوای مناسب برای تنفس» و «فضاهای داخل زندان مخروبه و به حدی فشرده و تنگ با سقفهای کوتاه و بدون پنجره و تهویه مناسب است که شرایطی غیرانسانی را ایجاد کرده است و بوی نامطبوع زندان حتی برای پرسنل آن نیز آزار دهنده است.»
سپیده قلیان، فعال مدنی زندانی که اکنون در مرخصی چند روزه به سر میبرد سال گذشته در دورهای که از زندان قرچک آزاد شده بود، در صفحه توییتر خود شرحی از وضعیت این زندان منتشر کرد.
قلیان با اشاره به اینکه این زندان «آب آشامیدنی ندارد، معمولا فاضلاب بالا میزند و آب شور هم قطع میشود» و «وضعیت غذا در زندان قرچک فاجعه است»، نوشته بود که در زندان قرچک «تحویل لباس و وسایل از سمت خانواده ممنوع است»، «زنده بودن در قرچک بسیار گران است» و «با کوچکترین اعتراضی زندانی را راهی [بیمارستان روانی] امینآباد میکنند.»
نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، در همین رابطه خرداد ماه امسال در گفتگو با نشریه اینترنتی «خط صلح» ضمن محکوم کردن استفاده از سلول انفرادی برای زندانیان، گفت که سلول انفرادی برای هر موجود زندهای شکنجه است.
این فعال حقوق بشر افزود فرد محبوس در سلول انفرادی وادار به اعتراف علیه خود و دیگران به شکل دروغ میشود یا اتهاماتی را میپذیرد که حتی منجر به صدور حکم مرگ برای او میشود یا به مصاحبه تن میدهد و «همه اینها نشان از این دارد که شکنجه سفید متاسفانه در زندانهای جمهوری اسلامی ایران به شکل حبس زندانی در سلول انفرادی اعمال میشود و نتایج ناگوار آن را طی چهل و سه سال گذشته شاهد بودهایم.»
در آخرین روایت از شکنجههای صورت گرفته در زندانهای جمهوری اسلامی باز هم سپیده قلیان، فعال مدنی، در رشته توییتی وضعیت بند زنان زندان بوشهر و نقض شدید حقوق بشر در این زندان را تشریح کرده است.
او در حساب کاربریاش در توییتر نوشت: «سبعیت جاری در این زندان حتی در خیالاتم هم نمیگنجید. زنان زندانی بند نسوان زندان بوشهر، به جرم زن بودن و زندانی بودن تحت وحشیانهترین شکنجهها و ضدانسانیترین شرایط ممکن نگهداری میشوند.»
پیش از آن نیز یک زندانی سیاسی دیگر خبر از آزار جنسی سیستماتیک در زندان اوین داده بود.
حسین قشقایی، زندانی سیاسی، که برای مدتی کوتاه به مرخصی آمده بود٬ خبر از آزار جنسی زندانیان توسط فردی به نام پیمان صمدی داده بود.
پیمان صمدی پیشتر مدیر شرکت انصار خودروی سپاه بوده و به علت فساد زندانیاست. به گفته حسین قشقایی پیمان صمدی که به عنوان «وکیل بند و معاون اندرزگاه محل نگهداری زندانیان سیاسی در زندان تهران بزرگ» انتخاب شده، اقدام به آزار جنسی برخی از زندانیان در زندان تهران بزرگ کرده است.
حسین قشقایی طی یک رشته توییت همچنین افشا کرد که پیمان صمدی «ادعای ارتباط با اطلاعات و حفاظت زندان» دارد و گزارشهایی بر علیه زندانیان به حفاظت اطلاعات زندان داده است.
اما اتفاقی که بیش از پیش موضوع آزار زندانیان عمومی و شرایط نامساعد آنان را مطرح کرد فیلمهای منتشر شده از زندان اوین توسط گروه هکری «عدالت علی» بود که طی ماه اخیر منتشر شد و واکنشهای زیادی را در پی داشت.
به نظر میرسد با آنکه جمهوری اسلامی رسما شکنجه را تقبیح و انجام آن را در زندانهای جمهوری اسلامی رد میکند، اما شواهد متعدد موجود هیچ به نفع این ادعا نیست. زندانیان سیاسی و عمومی در زندانهای ایران چه به صورت مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم شکنجه میشوند و از سلولهای انفرادی که در آن عمر میگذرانند تا اعترافات تلویزونی و زندانهای غیراستاندارد و پرجمعیت و شرایط غیرانسانی آنها مصداق این شکنجه است، شکنجهای که دیگر استثنا یا «انحراف» نیست و خود قاعده شده است.
زیتون