واقعیت این است که نیروی کار چه از جنس خبرنگار باشد و چه کارگر ساده، همه قربانیِ بیمسئولیتی و سهلانگاری و البته نگاههای سودمحور میشود. نگاهی که تمام هم و غمش گرفتن بیشترین سود و بهره از هر موقعیت و هر فردی باشد، چیزی بیش از این ارزانی نخواهد کرد.
به گزارش خبرنگاران ایلنا، اوایل تیرماه بود که خبر واژگونی اتوبوس خبرنگاران و مرگ دو نفر از خبرنگاران جوان همه جا پیچید و تا روزها و هفتهها همهی ما را متاثر کرد. خبرنگارانی که جانِ سالم از آن حادثهی وحشتناک به دَر برده بودند، از آن اتوبوس و وضعیتِ نامناسبش گفتند. همان زمان هم خبر آمد که اتوبوس در واقع سرویسِ روازنهی کارگران سیمان بوده است.
هفتهی پیش بار دیگر یک مینیبوسی واژگون شد. کارگران شهرک صنعتیِ عطار نیشابوری در آن بودند و دو نفر نیز جان باختند. اینبار اما خبر واژگونی و مرگ دو کارگر خیلی سروصدا نکرد. یکی دو رسانه آن را در گوشهای از اخبار خود آوردند و بعد هم ماجرا تمام شد.
آیا مرگِ کارگران عادی شده است؟!
آیا مرگِ کارگران عادی شده است؟! واقعیت این است که نیروی کار اغلب چه از جنس خبرنگار باشد و چه کارگر ساده، همه قربانیِ بیمسئولیتی و سهلانگاری و البته نگاههای سودمحور میشود. نگاهی که تمام هم و غمش گرفتن بیشترین سود و بهره از هر موقعیت و هر فردی باشد، چیزی بیش از این ارزانی نخواهد کرد. میزان انتشار خبر در سطح رسانهها، شاید صرفا از آن جهت قابل تامل باشد که موضوعِ واژگونیِ اتوبوس خبرنگاران خیلی معمول نیست اما واژگونی سرویسِ کارگران و مرگ آنها به قدری عادی شده که دیگر حتی گوشها از شنیدنش حساس نمیشوند.
عادی شدنِ وقوع حوادث برای کارگران به غایت امری وحشتناک است چراکه عادی شدن خود بر وقوع حوادثِ بیشتر دامن میزند. وقتی قوانین آنطور که باید و شاید نمیتواند نیروی سپر محکمی برای کارگران در مقابل مسئولان و کارفرمایان باشد، عادی شدنِ حوادث در واقع وضعیت را برای آنها دشوارتر میکند، چراکه امر بر کارفرمایان مشتبه میشود که اگر اصول ایمنی را رعایت نمیکنند، کاری خلاف روال انجام ندادهاند.
محسن باقری (عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران) در خصوص عادی شدن حوادث ناشی از کار به ایلنا میگوید: متاسفانه حوادث ناشی از کار، مرگ کارگران و حتی خودکشهای آنها به قدری عادی شده است که به سادگی از کنار آن میگذریم.
وی با تاکید بر وظایف سازمانهای نظارتی گفت: وقوع این حوادث به نوعی زنگ خطر است و نباید زمانی به موضوع حساس شویم که دیگر کار از کار گذشته باشد. ما بارها در خصوص حوادث ناشی از کار هشدار دادهایم و گزارشهایی را در این زمینه برای وزارت کار فرستادهایم اما متاسفانه گاهی اوقات تلقیِ آنها این است که به نوعی میخواهیم عملکرد آنها را زیر سوال ببریم.
باقری با بیان اینکه وظیفهی نظارت بر وضعیت ایمنی کارگران برعهدهی بازرسان وزارت کار است، گفت: متاسفانه برای سرپوش گذاشتن بر این حوادث آمارسازی میشود. همواره بحث کم بودن بازرسان کار مطرح است اما در همین معدود بازرسیهایی هم که صورت میگیرد بعضا بازرسان به جای ارائهی گزارشهای صحیح، پنهانکاری میکنند و احتمال اینکه از جانب کارفرما تطمیع شوند، وجود دارد.
بخشِ خصوصیِ دردسرساز
شرکتهایی که عهده دار حمل و نقل کارکنان هستند، گرید مناسب را ندارند
عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران همچنین در خصوص نامناسب بودن سرویسهای حمل و نقل کارگران، گفت: متاسفانه طی سالهای گذشته بیشتر شرکتها و سازمانها سرویس کارکنان را یا حذف کردهاند و یا به شرکتهای پیمانکاری واگذار کردهاند. روی کار آمدنِ شرکتهای پیمانکاری که صلاحیت لازم را در این زمینه ندارند نیز یکی از معضلات بزرگ است. شرکتهایی که عهدهدار حمل و نقل کارکنان هستند باید دارای رتبهی مشخصی باشند اما متاسفانه اینگونه نیست.
باقری همچنین مشکل ایمن نبودن وسایل حمل و نقل را کلی دانست و گفت: ببینید امروز شرکتهایی که خود متولی حمل و نقل عمومی هستند سرویسهای خود را به بخش خصوصی واگذار کردهاند که این شرکتها هم معمولا از رتبهی لازم برخوردار نیستند.
عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران بیان کرد: سرویسهای ادارات نیزبه همین شرکتها واگذار میشود و چون صلاحیت لازم را ندارند، بازهم چنین حوادثی به وقوع میپیوندد.
باقری همچنین به شانه خالی کردنِ دولت از زیر بار تعهدات خود اشاره کرد و گفت: دولت برای نوسازی ناوگان اتوبوسرانی عمومی آنطور که باید اقدامی انجام نداد و آن را به حال خود رها کرد به طوریکه ما امروز با ناوگانی فرسوده مواجه هستیم. بسیاری از اتوبوسهای موجود از دور خارج شدهاند و باید کنار گذاشته شوند اما میبینیم که همچنان کار میکنند. در واقع نه تنها دولت کمکی نکرد، بلکه با سپردنِ وظایف خود به بخش خصوص از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد و آن بخش خصوصی که گفته میشد قرار است به بهبود وضعیت کمک کند نیز کاری از پیش نبرد.
دولت حاضر نیست بازرسیهای کار را به تشکلها بسپارد
عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار در ادامه بر روند افزایشیِ قانونزدایی اشاره کرد و گفت: دولت به واسطهی برون سپاری خود را ناکارآمد کرده است. دولت در واقع در بخشهایی که نباید – مثل حمل و نقل – وظایف خود را واگذار کرده است یا اصرار به واگذاری دارد اما در جایی که بهتر است خود را عقب بکشد و فعالیت کمتری داشته باشد، برعکس بر کار خود پافشاری میکند.
باقری با اشاره به دخالت دولت بر فعالیت تشکلهای کارگری گفت: ما بارها گفتهایم که روند ایجاد شورای اسلامی کار استان را به تشکلهای عالی همان استان بسپارید تا آنها خودشان شورای اسلامی کار را در کارگاهها تشکیل دهند و نمایندگان کارگر در هیئتهای تشخیص و حل اختلاف را انتخاب کنند، اما متاسفانه دولت در این موضوع اصرار بر دخالت دارد و به هیچ عنوان حاضر نیست از آن دست بکشد.
عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار همچنین گفت: دولت حتی حاضر نیست بازرسیهای کار را به تشکلها بسپارد. وقتی تشکلها ضعف دارند در حقیقت نظارت از طرف کارگران ضعیف میشود و چون خود دولت نیز به اندازهی کافی نیرو برای نظارت بر عملکرد کارفرمایان ندارد، بنابراین در نظارت دچار مشکل میشود.
باقری معتقد است: همه چیز درهم تنیده است؛ دولت آنجا که باید کار را رها کند، رها نمیکند و آنجا که باید کار را به دست بگیرد، واگذار کرده است.