سال جاری، سال فشار بیشتر بر جنبش کارگری و حرکتهای سندیکایی است. جنبش کارگری و سندیکایی میهن ما برای رویارویی با این وضعیت ضمن شدت بخشیدن به مبارزه و حفظ استقلالعمل طبقاتی، با یک رشته موضوع های نظری، سیاسی، و سازمانی هم روبرو است که باید با حل فوری آنها یا ارایه راهکارهایی صحیح دربارهٔ آنها، نقش و حضورش را در صحنه سیاسی کشور پررنگ و تقویت کند. با توجه به تجربه چند هفته اخیر ضروری است سیاست، روشها، و نقشههای سرمایه داری لانه کرده در حاکمیت و تشکلهای زرد را بهتر بشناسیم و به راههای مقابله مؤثر با آنها اشاره کنیم. سرمایه داری لانه کرده در حاکمیت با توجه به گسترش جنبش اعتراضی زحمتکشان در چهار گوشه کشور و ژرفای نارضایتی عمومی مردم، سیاستهایی مشخص تدوین کرده و بهاجرا گذاشته است. این سیاستها متناسب با موقعیت زمانیای معین شکلهایی متنوع بهخود میگیرد. از سویی عنصرهایی ناسالم و نفوذی سبب تفرقه و پراکندگی در جنبش میشوند و از دیگرسو تشکلهای زرد با همدستی پلیس سیاسی در صدد مهار اعتراضها و آلترناتیوسازی در برابر حرکتهای سندیکایی بر آمده اند. نکته پر اهمیت اینجاست که برای مقابله با جنبش کارگری، روی شکافها تمرکز میکند و سیاستهایش را به منظور ایجاد تفرقه و انفجار حرکتهای سندیکایی، از درونشان تنظیم میکند. روی دیگر این سیاست فرسایشی کردن مبارزات کارگری به قصد ناامید ساختن تودههای کارگر از مبارزه با ابزار تهدید و تطمیع فعالان سندیکایی و بازداشتهای گزینشی آنان است. تشکلهای زرد همچنین به یاری عنصرهایی ناسالم به طور مستقیم و غیرمستقیم برخی موضوعهای انحرافی و نادرست را زیر پوشش مطرح کردن مسئلههای نظری و سیاسی مرتبط با جنبش سندیکایی در سطحی گسترده رواج و انتشار میدهند. در مطرح کردن این موضوعهای به ظاهر دغدغه برانگیز برای کارگران اما فریبکارانه و مخرب در واقعیت امر، ناممکن جلوه دادن وحدت سندیکایی و اتحاد عمل فراگیر جزو هدفهای اصلی آنان است.
برای آنکه بتوانیم این توطئهها را خنثا کنیم و قدمهایی موثر برای تقویت جنبش کارگری و سندیکایی بهپیش برداریم تجربه به ما میآموزد به اتحاد عمل فراگیر و وحدت عمل سندیکایی نیازمندیم. دیدگاهها و سلیقههای متفاوت داشتن نقطه ضعف ما یا بهطورکلی نقطه ضعف جنبش سندیکایی نیست، بلکه بهعکس نقطه قوتی در مبارزات سندیکایی است که از بوته آزمون تاریخ سربلند بیرون آمده و درستی آن اثبات شده است. با وجود همه تفاوتهای دیدگاهی و سلیقهای در جنبش سندیکایی، وحدت سندیکایی و اتحاد عمل فراگیر ممکن و گریزناپذیر است. شرط کامیابی در این عرصه، ارتباط مؤثر با تودههای کارگر و دفاع بیخدشه از حقوق آنان با هر عقیده و سلیقهای است. در همین ارتباط نکتهای دیگر که اشارهای حتی گذرا بهآن مهم مینماید عبارت است از: بحثهای سالم نظری- سیاسی دربارهٔ چشمانداز، ظرفیتها، وظایف، و آینده حرکتهای سندیکایی کشور است. این بحثها در جای خود میتواند کنکاشی برای اتحاد عمل فراگیر محسوب شود که در این صورت بسیار مفید است. هر بحث نظری باید با وضعیت و وظایف جنبش کارگری و حرکتهای سندیکایی دراین مرحله منطبق باشد. نکته مرکزی در هرگونه بحث و اقدامی تأمین حضور تودههای کارگر و دفاع از حقوق آنان را میباید در بر داشته باشد. بهاعتقاد ما در مرحله کنونی و اصولن در مبارزات سندیکایی مبنای عمل باید در وحدت سندیکایی و اتحاد عمل فراگیر باشد.
جنبش کارگری و حرکتهای سندیکایی برای آنکه بتوانند نقش خود را در صحنه سیاسی-کارگری و در مبارزه طبقاتی و در دفاع از حقوق صنفی و سیاسی طبقه کارگر و زحمتکشان تقویت و تحکیم کند، به وحدت سندیکایی و اتحاد عمل فراگیر بیش از هر زمان دیگری نیازمند است.