چرا؟
در ایران امروز گاها متاسفانه شاهد فراموشی های جمعی میشویم و این به دلیل زیادی مشکلات و فجایع است که پشت سر هم و بدون وقفه اتفاق میافتد. مرگ ها و فجایع اجتماعی و انسانی در ایران آنچنان زیاد است که یک اتفاق فاجعه بار در عرض نهایتا یک هفته کاملا از اذهان عمومی حذف شده و اتفاقات جدید جایگزین میگردد.
در سال ۱۳۹۵ بود که به دلیل افزایش کمیت سد دز، آب این سد بر مردم خوزستان باز شد و شهر ها و روستاها کاملا زیر آب رفت. یادمان هست؟ برای مثال در هفت تپه همان سال مردم روستای آلبوحمدان مجبور به ترک خانه های خود شدند! ۲ سال پیش ۱۳۹۸ بود که باز هم به دلیل پر شدن سدهای استان، آب بر روی مردم گشوده شد و اینبار فاجعه ای عمیقتر گریبانگیر مردم خوزستان و حتی لرستان هم شد.
اما چرا در طی ۵ سال سیل های انسانی اتفاق میافتد و دقیقا با فاصله کمی بعد از این ها، اعلام وجود یک خشکسالی کشنده مردم ما را غافلگیر میکند؟! و چنان منطقی در رسانه های خود تبلیغ میکنند که واقعا خود را از تمام تقصیرها مبرا کرده و منتظر رحمت الهی هستند!
کسانی که خود عامل این فجایع هستند حال در مقام زاهد و سالک و مسئول دلسوز ظاهر شده، دست به دعا برای نزول رحمت الهی در زیر آسمان قرار میگیرند. یک سال سیل های ویرانگر به جان مردم می اندازند و سال بعد از آن اعلام خشکسالی میکنند. چرا همان سال پر باران تدبیر ذخیره آب انجام نگرفت؟ اگر سدها ضعیف هستند، چرا تقویت و تعمیر نمیشوند؟ مردم خوزستان را عملا خواستند بشورند و به خلیج فارس بیاندازند و این کار را هم کردند! چرا تالاب های خوزستان خشک شده اما از تخریب جنگل ها و از بین رفتن حیات در استان صحبت میشود در حالی که آب را عمدا بر مردم بسته اند؟!
و حالا در اوج نیاز شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، از آب محرومان کرده و اعلام میکنند که ظرفیت سدها بسیار کم است!!
مدیران شرکت نیز در خیانتی بی سابقه از اعلام به موقع این امر سر باز زده و گذاشتند تا در حین مرگ نیشکر اعلام بی آبی کنند! پس حالا دریافت میکنیم که جلسات و قراردادهای زمستانه برای دریافت حق آبه سالانه با ارگان های دولتی عملا انجام نگرفته بود. تمامی مدیران اصلی شرکت هفت تپه در توطئه عدم دریافت حق آب سالانه سهیم هستند و میخواهند از هفت تپه، کارخانه قند دیگری به وجود آورند که به طرز فاجعه باری به یکباره ورشکسته شد و اموال آن در تنها چند هفته به تاراج رفت. مدیران کشاورزی، تحقیقات، حراست وکارخانه همگی در نابودی هفت تپه نقش مستقیم داشته و دارند. مسئولان شهرستان شوش و استان خوزستان و حتی کشور هم که خود آبستن نفوذ و قدرت و پول های اسدبیگی کارفرمای بخش خصوصی هفت تپه هستند!
و حال بی آبی را چگونه میخواهند از یادها ببرند؟ شاید هواپیمایی، کشتی نفتی، زلزله ای چیزی اتفاق بیافتد و مردم را به گریه و زاری برای جان های از دست رفته دعوت کنند و خود را در قدرت صاحب عزا جلوه کنند.
اری اینگونه است استثمار و استعمار نحس و نکبت بار.
اما حافظه کارگر پاک شدنی نیست و ما صدای حق خواهی را در برابر هیکل کریه سرمایه داری فریاد میکشیم و میدانیم که کارگر محکوم به پیروزی است.
کارگران متحد هرگز شکست نمیخورند
دوشنبه ۱۰خرداد۱۴۰۰
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه