مطالبه رفع حصر باید بسیار گستردهتر از این باشد مانند مطالبه و تلاش رفع حصر آیتالله منتظری که از مجلس نامهنگاری صورت گرفت و حتی دکترهای معالج ایشان وضعیت را به حاکمان گوشزد کردند و مردم هم پیگیر بودند در حالیکه فضای آن زمان اصلا قابل مقایسه با الآن نبود و این گستردگی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی وجود نداشت. من معتقدم در پیگیری این مسئله از طرف دوستان کوتاهی صورت میگیرد.
کلمه – مصطفی محمدی: پس از پیام زهرا رهنورد که در تماس تلفنی از حصر خانگی با مادرش از وی خواسته بود به میهمانانش بگوید: “یاد آر ز شمع مرده یاد آر!” فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پر شد از تصاویر و اسامی رهبران جنبش سبز که همچنان مظلومانه در حبس خانگی بهسر میبرند. مطالبهای که باز دیگر فضای جامعه را که این روزها درگیر مسئله انتخابات پیش رو هستند تحت تاثیر قرار داد و انتقاداتی را متوجه سکوتکنندگان در قبال این حصر غیرقانونی ساخت.
اگرچه پنج سال از حصر رهبران جنبش سبز میگذرد اما مطالبه رفع حصر آنها قویتر از پیش و در هر فرصتی مطرح میگردد تا مقام تصمیمگیرنده را وادار به پایان دادن به این حصر غیرقانونی کنند.
زهرا ربانی املشی، عروس مرحوم آیتالله العظمی منتظری حصر این عزیزان را مانند ننگی میداند که بر دامن این مملکت و این نظام مانده و معتقد است مطالبه رفع حصر باید بسیار گستردهتر از این پیگیری شود.
فرزند آیتالله ربانی املشی با ابراز تاسف از تداوم حصر رهبران جنبش سبز در گفتوگو با خبرنگار کلمه می گوید: “شش سال حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد طول کشیده در حالیکه در این مدت حتی دلایل به وجود آمدن آن حوادث و حواشی آن از بین رفته است. در آن زمان شعار مردم “رای من کو؟” بود و رئیس جمهور آن زمان به هر صورتی بود آمد و رفت؛ الآن رئیسجمهور جدید آمده اما این عزیزان همچنان در حصر به سر میبرند. نمیدانم حاکمیت بر چه اساسی اینان را همچنان در حصر نگه داشته است. خدا را شکر که جامعه حصر این عزیزان را فراموش نکرده است و مردم همیشه دنبال فرصت میگردند تا این مطالبه رفع حصر را مطرح کنند. قطعا در انتخابات هم مردم میآیند تا خواسته خود را دوباره مطرح کنند. مسلماً مجلس حتی اگر یکی و دو تا مدرس داشته باشد میتواند در مواقع ضروری از حق و حقوق مردم دفاع کند و این ردصلاحیتها برای عاملان آن مصونیتی ایجاد نمیکند.”
زهرا رهنورد بعد از تماس تلفنی با مادرش، به دخترانش که در محل حصر خانگی با وی ملاقات داشتند، گفته بود: “اما روحمان زنده است، زندهتر از همیشه”
اما خانم ربانی املشی تاکید میکند که “حصر شکنجه است”، او تصریح میکند: “طبع انسان مدنی است از همین رو خود مسئله حصر برای انسانی که طبیعتا باید در میان جامعه زندگی کند شکنجه است. خانم رهنورد همیشه در اجتماع و فعال بودهاند اما در این شش سال در خانه حبس شدهاند؛ آنهم با مشکلات امنیتی که همه کارهایشان حتی دیدن فرزندانشان تحت کنترل است تا جایی که اگر نگران فرزندان و مادرشان باشند باید برای تماس تلفنی با مأمورین هماهنگ کنند. مسئله حصر برای خود این عزیزان و خانوادههایشان و مردم دردناک است. در این مدت که حتی دخترشان ازدواج کرده و هر مادری دلش میخواهد و حق دارد تا با آداب متداول این مراسم را داشته باشد اما ایشان محروم بودند. نمیتوانیم بگوییم آنها انسانهای بزرگی هستند و این مسائل برایشان مطرح نیست، حتی برای پیامبر خدا هم چنین مسائلی مطرح بود.”
نزدیک به پنج سال از حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی میگذرد اما هنوز چشم انداز روشنی در تغییر وضعیت نامعلوم آن دیده نمیشود. تداوم این روند نامشخص در حالی صورت میگیرد که هنوز حاکمیت نتوانسته دلیل قانونی بر این مسئله به مردم ارائه دهد و این سردرگمی در میان اظهارنظرهای مسئولین حکومتی به وضوح دیده میشود.
عروس مرحوم آیتالله العظمی منتظری با تاکید بر اینکه مسئولیت حصر بر عهده رهبری است، توضیح میدهند: “همانگونه که مقام رهبری مسئولیت حصر مرحوم آیتالله منتظری را برعهده داشت و تا زمانیکه ایشان نخواست، رفع حصر صورت نگرفت، الآن هم حصر و رفع حصر این سه بزرگوار با مقام رهبری است. ایشان به عنوان رهبر این مملکت باید مسائل را بهطور قانونی حل و فصل کند. نباید بگذارند که یک زخمی اینقدر بماند تا کهنه شود. بالاخره یکروز این زخم کهنه باز میشود و نمیتوان جلوی آن را گرفت. حتی اگر یکروز زودتر ایشان این مسئله را حل کنند به نفع جامعه و نظام خواهد بود. کشور و نظام و انقلاب متعلق به ماست و هیچکس نمیخواهد به این نظام و انقلاب ضربه وارد شود اما تدوام این مسائل باعث لطمه وارد شدن به نظام و مملکت میشود.”
وی در خصوص یکی از دلایل ترس از رفع حصر خاطرنشان میکند: “متاسفانه بعضی اطرافیان مقام رهبری رفع حصر را بزرگنمایی میکنند که این تصور را ایجاد میکنند که اگر این سه تن آزاد شوند مردم جمع میشوند و خطری حکومت را تهدید میکند در حالیکه این انقلاب مال مردم است و آنان چند روز به دیدن دوستانشان میروند و مسئله به خوبی تمام میشود. اما اینکه این عزیزان را بعد از سالها همچنان در حصر نگه دارند و حتی آنها را در حصر به بیمارستان ببرند، هم خانواده و هم جامعه را نگران کنند فکر نمیکنم نه عادلانه باشد و نه عقلانی.”
در میان اصلاح طلبان دو نظر در پیگیری رفع حصر وجود دارد برخی از اصلاح طلبان بر این باورند که پیگیری بیسر و صدای موضوع حصر میتواند منجر به حل آن شود اما در مقابل برخی معتقدند ادامه این مشی تغییری در رفتار حاکمیت ایجاد نخواهد کرد و این سیاست بیشتر به فراموش شدن موضوع کمک میکند تا به حل آن.
اما خانم ربانی املشی معتقد است: “مطالبه رفع حصر باید بسیار گستردهتر از این باشد مانند مطالبه و تلاش رفع حصر آیتالله منتظری که از مجلس نامهنگاری صورت گرفت و حتی دکترهای معالج ایشان وضعیت را به حاکمان گوشزد کردند و مردم هم پیگیر بودند در حالیکه فضای آن زمان اصلا قابل مقایسه با الآن نبود و این گستردگی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی وجود نداشت. من معتقدم در پیگیری این مسئله از طرف دوستان کوتاهی صورت میگیرد و اصلاحطلبان میتوانستند بیشتر از این در رفع حصر تلاش کنند اما متاسفانه در این امر کوتاهی شده است.”
وی با تاکید بر این موضوع که این مشکل خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی نیست بلکه مشکل جامعه ماست میگوید: “حصر این عزیزان مانند ننگی است که بر دامن این مملکت و این نظام مانده است. بزرگانی که در انتخابات احساس مسئولیت کرده بودند و کاندیدا شده بودند سپس به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند. لااقل از افغانستان بیاموزیم. در افغانستان نسبت به نتیجه انتخابات اعتراض کردند و دو کاندیدا را کنار هم نشاندند و مسئولیت را بین آنها تقسیم کردند و مسئله را حل کردند اما ما چند سال است این عزیزان را اذیت میکنیم در حالیکه باید بر نقاط مشترک دست بگذاریم و وحدت داشته باشیم نه اینکه تفرقه ایجاد کنیم که نه به صلاح مملکت است و نه اصول نظام و انقلاب. واقعا موجب ننگ است که دربارهی شخصیتهای شماره یک نظام و مورد اعتماد امام و مردم مانند آقایان کروبی و موسوی را که رئیس مجلس و نخستوزیر این مملکت بودهاند بگوییم مقابل نظام ایستادهاند.”
زهرا ربانی املشی در پایان یادآور میشود: “بزرگترین خطری که نظام را تهدید میکند ظلمهایی مانند حصر این عزیزان است که از هرگونه دفاعی هم آنان را محروم کردهاند. در هر حال تداوم حصر نه تنها انسانی، اخلاقی و عادلانه نیست بلکه عقلانی هم نیست.”