ترجمه اختصاصی اندیشه نو: نقل از «استراتفور»، پژوهشکده و اندیشکدهٔ خصوصی آمریکایی و مشاور نهادهای دولتی و خصوصی در موضوعهای اطلاعاتی و امنیتی[i]**
ایران از نیروهای نیابتی خود در عراق، سوریه، و یمن برای افزایش فشار بر منافع آمریکا در خاورمیانه استفاده میکند زیرا به دنبال ایجاد اهرم فشار در روند تجدید مذاکرات با واشنگتن است. امّا حتّیٰ اگر مذاکرات آمريکا با ایران، رفع تحريمها را به همراه داشته باشد، بعید است که تهران از شبکهٔ قدرتمند شبهنظاميان خود در منطقه دست بکشد. روز ۲۶ فوریه، دولت جو بایدن رئیسجمهور آمریکا دست به حملات هوایی علیه شبهنظامیان عراقی مورد حمایت ایران در سوریه زد. هدف از این حملات، که اوّلین اقدام نظامی دولت بایدن از زمان تصدّی مقام خود بود، خط ونشان کشیدن برای ایران در حالی بود که دو دولت به انجام مذاکرات احتمالی در مورد تحریمهای آمریکا و برنامهٔ هستهیی ایران نزدیک میشوند. بایدن حتّیٰ به خبرنگاران گفت که هدفِ این حملات هوایی این بود که به ایران گفته شود که نمیتواند «مصون از مجازات» عمل کند. امّا این حملات هوایی همچنین پاسخی مستقیم به تهدید رو به رشد شبهنظامیان عراقی علیه نیروهای آمریکایی در خاورمیانه بود و این امر را برجسته کرد که فعالیت نیابتی ایران چگونه هم یکی از لایههای متعدد تنشهای میان آمریکا و ایران است و هم خودش مسئلهای جدّی در امر امنیت منطقهیی است.
- حملات هوایی ۲۶ فوریه، تأسیسات مورد استفادهٔ کتائب حزبالله را هدف قرار داد که یک گروه شبهنظامی عراقی است که در سوریه نیز فعالیت میکند و زیر نظارت و هدایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در سال ۲۰۰۷ تأسیس شد. کتائب حزبالله امروزه به نيروی سياسی و نظامی مهمی در عراق تبديل شده است.
حمایت ایران از نیروهای نیابتی منطقهیی سنگبنای استراتژی امنیت ملّی نامتقارن ایران است که همچنین اهرم فشار تهران در برابر آمریکاست. تجهیز، آموزش، و حمایت سیاسی از این شبکهٔ شبهنظامیان کارکردهای تهاجمی و دفاعی ارزشمندی برای ایران دارد که از جمله به دلیل تحریمهای غرب که مانع خریدهای دفاعی ایران است، قدرت نظامی متعارف ضعیفتری نسبت به همارزهایش است. روابط ایران با گروههای شبهنظامی متّحدش به مثابه نوعی گسیل نیروی جلودار در صحنههایی مانند سوریه و عراق است، جایی که ایران می خواهد دسترسی به سرزمینهای کلیدی را حفظ کند. پیوندهای تهران با شبهنظامیان مدّتهاست که از راه توسعه و تقویت روابط ایران با هر دو گروههای شیعه و سنّی، نفوذ منطقهیی ایران را تقویت کرده است. حمایت ایران از شبهنظامیان متّحدش، گذشته از این کارکردهای اصلی، نقطهٔ فشار امنیتیای را در مناطقی که منافع آمریکا و ایران همپوشانی دارند ایجاد میکند و راهی را برای اِعمال قدرت منطقهای ایران در جایی که واشنگتن فاقد آن است، و همچنین اهرمی را که ایران بتواند علیه آمریکا فشار بیاورد و امتیاز بگیرد، در اختیار ایران قرار میدهد.
با این حال، ایران فاقد کنترل کامل بر شبهنظامیان متّحد خود است، به این معنی که صرفنظر از نتیجهٔ مذاکراتش با آمریکا، خشونت در عرصههای تقابل نیابتی ادامه خواهد یافت. شبهنظامیان مورد حمایت ایران همگی منافع، هواداران محلی، و ایدئولوژیهای خاصّ خود را دارند که انگیزهٔ رفتار آنهاست. به عنوان مثال، شورشیان حوثی در یمن احساسات ضدآمریکایی و ضدسعودی خود را دارند که ربطی به پیوندهای آنها با ایران ندارد. همچنین، شبهنظامیان متّحد تهران همگی در مناطق متعدد درگیری منطقهیی فعالیت میکنند که هر عرصهای از فعالیت آنها را به تهدیدی امنیتی تبدیل میکند. این واقعیت به ایران امکان میدهد که خود را از حملات شبهنظامیان به منافع آمریکا یا متّحدانش مُبرّا کند.
- هنگامی که شبهنظامیان مورد حمایت ایران به اهداف آمریکا حمله میکنند، آمریکا در نهایت ایران را مقصّر میداند امّا خودِ شبهنظامیان را به تلافی مورد هدف قرار میدهد. این موضوع اخیراً در حملات ۲۶ فوریه در سوریه علیه شبهنظامیان عراقی کتائب حزبالله مورد حمایت ایران مشاهده شد که پنتاگون آمریکا آن را «پاسخ متناسب نظامی» به حملات اخیر آن گروه به نیروهای آمریکایی در عراق اعلام کرد. از دیدگاه تهران، این وضع خطر فوری گسترش تهاجم مستقیم آمریکا به ایران به تلافی حملات شبهنظامیان را کاهش می دهد.
ایران در حالی که آمریکا را برای لغو تحریمها تحت فشار قرار میدهد، به احتمال زیاد از نزدیکترین نیروهای نیابتی منطقهیی خود حمایت خواهد کرد و موضع تهاجمیاش علیه واشنگتن را حفظ خواهد کرد. امّا این امر میتواند باعث افزایش فشار آمریکا برای مهار رفتار منطقهیی ایران و نیز برخورد با برنامهٔ هستهیی آن شود. دولت ایران میخواهد که مذاکرات رفع تحریمها را متمرکز بر برنامهٔ هستهیی خود نگه دارد و نه بر رفتار منطقهیی ایران، و از جمله فعالیت شبهنظامیان نیابتی. ایران میتواند برخی خشونتهای نیابتی علیه اهداف آمریکا را هدایت و تسریع کند تا اهرمی را که در مذاکرات دارد و نیز میزان نفوذ منطقهیی خود را به آمریکا یادآوری کند. امّا این استراتژی مخاطرهآمیزی برای ایران است، زیرا فعالیت خشونتآمیز علیه آمریکا و/یا متّحدان آمریکا در منطقه به احتمال زیاد میتواند واشنگتن را به درخواست امتیازهای بیشتر از ایران در مورد رفتار منطقهییاش، و نه فقط در امر فعالیت هستهییاش، بکشاند. با این حال ایران هرگونه خواست آمریکا از ایران برای کنار گذاشتن استراتژی نیابتی منطقهییاش را- که کارکردهای متعددی فراتر از قدرت مذاکره دادن به تهران در برابر آمریکا دارد- ردّ خواهد کرد.
- در لبنان و سوریه بعید است که روابط ایران با شبهنظامیان لبنانی بهراحتی تضعیف شود یا موضوعی بالقوه در مذاکرهٔ ایران با آمریکا بشود. نفوذ حزبالله در سوریه، علاوه بر اینکه نقطهٔ فشار حسّاسی علیه اسرائیل است، به تهران کمک میکند تا پیوند سرزمینی ارزشمندی را با نزدیکترین متّحد عربی خود حفظ کند.
- عراق به دلیل میزان عظیم نیروهای نظامی آمریکا و شبهنظامیان مرتبط با ایران در آن کشور، و نیز به دلیل اهمیتی که ایران در حفظ روابط با شبهنظامیان عراقی قائل است و انگیزهٔ سیاسی قویای که این شبهنظامیان در حمله به آمریکا دارند، همچنان محتملترین صحنهٔ تشدید بالقوهٔ عملیات نظامی باقی خواهد ماند. به این ترتیب، شبهنظامیان به احتمال زیاد به حملات موشکی علیه اهداف آمریکا و متّحدانش در عراق در آستانهٔ مذاکرات آمریکا و ایران ادامه خواهند داد.
- حمایت از شبهنظامیان در صحنههایی مانند افغانستان و یمن برای ایران مهم و ارزشمند است، امّا در مقایسه با صحنههایی مانند سوریه، اهمیت و ارزش کمتری دارد. حمایت ایران از شورشیان حوثی یمن یکی از کماهمیتترین روابط منطقهیی ایران است ولی ممکن است که در مذاکرات آیندهٔ آمریکا و ایران نقشی داشته باشد. امّا حوثیها- صرفنظر از سطح حمایت ایران از آنها- به مبارزهٔ خود با دولت یمن (و آمریکا، اسرائیل، و عربستان سعودی) ادامه خواهند داد.
دیدگاههای مطرح شده در این مطلب الزاماً مورد پذیرش اندیشهٔ نو نیست.**
اندیشه نو: استفاده تمامی و یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بلا مانع است.
[i] https://worldview.stratfor.com/article/us-talks-won-t-change-iran-s-proxy-strategy