«راه دو بیش نیست: یا مزدور و ریزهخوار قدرت بودن، فراغت بیثمرش را به زیبائیها آراستن، حق را در پایش قربانی کردن؛ یا در کنار مردم بودن، امید را در ایشان زنده نگهداشتن، دیدگانشان را به زیبائی و حق گشودن. زیرا که زیبائی نیرو است، و حق نیرو است، خاصه در زمینهٔ گستردهٔ زشتی و بیدادی که بر مردم میرود. اما زیبائی و حق به اعتبار آدمیست. پس آدمی و همهٔ آنچه نیاز زندگی اوست، شرط شکفتگی تن و جان اوست، در مرکز ادبیات جای دارد، هسته و مغز زندهٔ آن است.» (محمود اعتمادزاده)
محمود اعتمادزاده (م. الف. به آذین) (۱۲۹۳–۱۳۸۵) بی شک یکی از ارزشمند ترین و پُرکارترین ادیبان، فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ایران زمین است. اگر به نوشتهها، آثار ادبی، و ترجمههای درخشانی که منتشر کرده، نشریات تاثیرگذار فرهنگی که مدیریت کرده، کانون ها، تشکلها و انجمنهایی که مسئولیت ادارهی آن ها را به عهده داشته، و رنج و حرمانها، زندانها، و مصیبتهایی که به خاطر دفاع از آزادی، صلح و عدالت اجتماعی کشیده، نگاهی بیندازیم، در مقابل اینهمه تلاش و فداکاری و شعور و خلاقیت او سر تعظیم فرو می آوریم.
ویدیویی که ملاحظه می کنید یادی است از او در خانه، یعنی محل کار و زندگی باقیمانده از او که کاوهی اعتمادزاده فرزندش در تلاش است جزو میراث فرهنگی به ثبت برسد، حفظ و نگهداری شود و از تخریب آن جلوگیری شود. از تلاش ارزنده کاوه در معرفی شخصیت و میراث فرهنگی گرانقدر م. الف به آذین حمایت کنیم.