تدوین و نگارش: حبیب مهرزاد
اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، Universal Declaration of Human Rights، که بیان کنندهٔ حقوق مسلّم و غیرقابل نقض همهٔ اعضای خانوادهٔ بشری است، و همهٔ انسانها را به صِرف انسان بودن از همان زمان تولد دارای حقوقی معیّن و جهانشمول میداند، دستاوردی بزرگ برای تأمین حقوق بنیادی همهٔ انسانها صرفنظر از محل تولد، سن و جنسیت، عقیده، زبان، و موقعیت اجتماعی است. اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ میلادی، مطابق با ۱۹ آذر ۱۳۲۷ خورشیدی، سه سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، در مجمع عمومی این سازمان بینالمللی با ۴۸ رأی مثبت و بدون رأی منفی، و با ۸ رأی ممتنع، تصویب شد. به همین مناسبت، یونسکو روز ۱۰ دسامبر را «روز جهانی حقوق بشر» نامگذاری کرد تا به این مناسبت، دستکم هر سال، بر اهمیت این حقوق بنیادی و ضرورت پایبندی به رعایت آنها برای همهٔ انسانها تأکید شود. اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر شامل یک مقدمه و ۳۰ مادّه است و میتوان گفت که مهمترین اصل در آن، احترام به حیثیت و کرامت انسانی است.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را «آرمانی مشترک برای همهٔ مردم و همهٔ ملتها» اعلام کرد. مطابق این اعلامیه، همهٔ افراد بشر از حقوق متعدد مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی یکسانی برخوردارند.
پس از تأسیس سازمان ملل متحد و تهیه و تصویب منشور آن در پایان جنگ جهانی دوّم، که در درجهٔ اوّل به منظور جلوگیری از تکرار وحشت و جنایتهای فاشیسم و نازیسم تجربهشده در طول جنگ بود، نیاز به بیان مشخص حقوق بنیادی و عام بشر و ضرورت تأمین و دفاع از آنها احساس شد، که در نهایت به تدوین و تصویب «اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر» منجر شد.
اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر در ابتدا به مثابه بیانیهای تدوین شد شامل هدفهایی که دولتها باید برای تحقق آنها بکوشند. این اعلامیه اگرچه بخشی از قوانین الزامآور بینالمللی محسوب نمیشود و به طور خاص هیچ امضا کنندهای ندارد، ولی به عنوان سندی عام، ابزاری قدرتمند در دست فعالان مدنی و اجتماعی و سیاسی برای اِعمال فشارهای معنوی و دیپلماتیک بر دولتهایی بوده است که اصول این اعلامیه را نقض میکنند. در سال ۱۹۶۸ کنفرانس بینالمللی حقوق بشر سازمان ملل متحد موافقت کرد که این اعلامیه «به منزله تعهدی برای اعضای جامعهٔ بینالمللی» برای تأمین و حفاظت از حقوق شهروندان خود باشد.
برخی از حقوقی که در این اعلامیه گنجانده شده است، به حق زندگی، آزادی و امنیت فردی، تأمین اجتماعی، حق تحصیل و کار، حق دسترسی به بهداشت و درمان، حق مشارکت کامل در زندگی فرهنگی، منع شکنجه یا رفتار و مجازات ظالمانه و غیر انسانی، آزادی فکر، وجدان و مذهب است.
شالودهٔ اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، کرامت و «حیثیت ذاتی» همهٔ انسانهاست و علاوه بر حق آزادی، بر حقوق برابر همهٔ مردان و زنان تأکید میکند. این اعلامیه در برابر قدرت دولتها، به حقوق بنیادی بشر حق تقدم و اولویت میدهد. گرچه دولتها مجاز به تنظیم قانونی حقوق بشر هستند، ولی مجاز به نقض این حقوق نیستند.
همانطور که از اسم اعلامیه برمیآید، این اعلامیه از لحاظ محتوا و کاربرد خود جهانی و جهانشمول است. اعلام میکند که «همهٔ افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با یکدیگر برابرند». اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر الهامبخش تهیه و تدوین و تصویب اسناد بینالمللی دیگری مانند «لایحهٔ بینالمللی حقوق»، و «کنوانسیون حذف همهٔ اشکال تبعیض نژادی» بوده است. علاوه بر این، حمایت از حقوق بشر را به بخش مهمی از حقوق بینالملل تبدیل کرده است. همچنین، ابزار و مبنایی بااهمیت و معتبر برای ناظران حقوق بشر مانند «سازمان عفو بینالملل» است که کار خود را با استناد به مواد این اعلامیه به پیش میبرند. اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر معیاری برای آرمان مشترک همهٔ ملتهاست تا برای تحقق آن تلاش کنند.
همانطور که ذکر شد، این سند شامل یک مقدمه و ۳۰ مادّه است. مادّههای ۱ تا ۲۱ بر حقوق بنیادین مدنی و سياسى هر فرد در جامعه تأکید میکنند. مادّههای ۲۲ تا ۲۹ بیانگر حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در ارتباط با شرایط کار، استراحت، تفریح، زندگی بهتر و مسئولیتهای فرد در برابر جامعه و برعکس است. و مادّهٔ ۳۰ اعلامیه راه را بر هر گونه سوءاستفاده و تفسیر متناقض و متضاد با روح مجموعهٔ این اعلامیه میبندد تا حقوق مندرج در اعلامیه خدشهناپذیر بماند.
این سند تا کنون به چند صد زبان متفاوت ترجمه شده است. در ادامه، یکی از ترجمههای فارسی موجود این سند برای اطلاع خوانندگان «اندیشهٔ نو» ارائه میشود.
* * *
مقدمه
از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیهٔ اعضای خانوادهٔ بشری و حقوق یکسان و انتقالناپذیر آنان اساس آزادی، عدالت، و صلح را در جهان تشکیل میدهد،
از آنجا که عدمشناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اَعمال وحشیانهای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته، و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار، و از ترس و فقر فارغ باشند، به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است،
از آنجا که اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج، به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد،
ازآنجا که اساساً لازم است توسعه روابط دوستانه بین ملّتها را مورد تشویق قرار داد،
از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی حقوق مرد و زن و تساوی مجدداً در منشور اعلام کردهاند و تصمیم راسخ گرفتهاند که به پیشرفت اجتماعی کمک کنند و در محیطی آزادتر وضع زندگی بهتری به وجود آورند،
از آنجا که دولتهای عضو متعهد شدهاند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تأمین کنند،
از آنجا که حُسن تفاهم مشترک نسبت به این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد،
مجمع عمومی این اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر را آرمانی مشترک برای همهٔ مردم و همهٔ ملّتها اعلام میکند تا جمیع افراد و همهٔ ارکان اجتماع این اعلامیه را دائماً در مدّ نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیلهٔ آموزش و پرورش، احترام به این حقوق و آزادیها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملّی و بینالمللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه در میان خود ملّتهای عضو و چه در میان مردم کشورهایی که در قلمرو آنها هستند، تأمین گردد.
ماده ۱– همهٔ افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با یکدیگر برابرند. همه دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده ۲– (۱) هر کس میتواند بدون هیچگونه تمایز، بهخصوص از نظر نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، دین، عقیدهٔ سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگر، و نیز از نظر خاستگاه ملّی یا اجتماعی، و از نظر وضعیت دارایی، تولد، یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیهٔ آزادیهایی که در اعلامیهٔ حاضر به آنها تصریح شده است، بهرهمند گردد. (۲)بهعلاوه، هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری، و قضایی یا بینالمللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعقل دارد، خواه این کشور مستقل باشد یا زیر قیمومیت، یا غیر خودمختار باشد، یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.
ماده ۳– هر کس حق دارد از زندگی و آزادی و امنیت شخصی برخوردار باشد.
ماده ۴– هیچکس را نمیتوان به بردگی یا بندگی گرفت. بردگی یا داد و ستد برده به هر شکلی که باشد ممنوع است.
ماده ۵– هیچکس را نمیتوان شکنجه کرد یا مورد مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه، غیرانسانی، و مخالف شئون بشری باشد.
ماده ۶– هر کس دارای این حق است که شخصیت حقوقی او در همهجا به مثابه انسان در مقابل قانون شناخته و مراعات گردد.
ماده ۷– همهٔ افراد بشر در پیشگاه قانون برابرند و حق دارند که بدون تبعیض و بهطور برابر از پشتیبانی قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هرگونه تبعیضی که ناقض این اعلامیه باشد و علیه هرگونه عملی که چنین تبعیضی را تشویق کند، از حمایت یکسان قانون برخوردار گردند.
ماده ۸– هر کس میتواند در برابر اعمالی که به حقوق بنیادی فرد تجاوز کند، حقوقی که به موجب قانون اساسی یا قانونهای دیگر برای او شناخته شده است، به دادگاههای صلاحیتدار ملّی رجوع کند تا حقش استیفا شود.
ماده ۹– هیچکس را نمیتوان خودسرانه بازداشت، زندانی، یا تبعید کرد.
ماده ۱۰– هر کس حق دارد با استفادهٔ کامل از تساوی حقوق با دیگران، دعوایش در دادگاه مستقل و بیطرف، عادلانه و علنی رسیدگی شود، و آن دادگاه دربارهٔ حقوق و تعهدات او، یا در مورد هر گونه اتهام کیفری علیه او، حکم دهد.
ماده ۱۱– (۱) هر کس متهم به ارتکاب جُرمی باشد، تا وقتی که در محا کمهای علنی که در آن همهٔ تضمینهای لازم برای دفاع تأمین شده باشد تقصیر او قانوناً محرز نشود، بیگناه محسوب میشود. (۲)همچنین، هیچکس به علّت ارتکاب عملی یا خودداری از انجام عملی محکوم نخواهد شد مگر وقتی که آن عمل بهموجب قوانین ملّی یا بینالمللی در هنگام ارتکاب آن عمل، جُرم محسوب میشده است. نیز هیچکس به مجازاتی بیش از مجازات مقرر در هنگام ارتکاب جُرم محکوم نخواهد شد.
ماده ۱۲– زندگی خصوصی، امور خانوادگی، محل سکونت، یا مراسلات کسی نباید مورد دخالت خودسرانه واقع شود و به حیثیت و حُسن شهرت هیچکس نمیتوان حمله کرد. هر کس حق دارد که در مقابل این گونه دخالتها و حملهها از پشتیبانی قانون برخوردار باشد.
ماده ۱۳– (۱) هر کس حق دارد در داخل هر کشور آزادانه نقل مکان کند و هر کجا بخواهد اقامت گزیند. (۲)هر کس میتواند هر کشوری را که بخواهد، از جمله کشور خود را، ترک کند و به کشور خود بازگردد.
ماده ۱۴– (۱) هر کس حق دارد برای گریز از هر گونه شکنجه و آزار برای پناهندگی در سایر کشورها اقدام و از پناهندگی استفاده کند. (۲)در جرایم غیرسیاسی یا اموری که مخالف با اصول و هدفهای ملل متحد باشد نمیتوان از این حق استفاده کرد.
ماده ۱۵– (۱) هر کس حق دارد که دارای ملیت باشد. (۲)هیچکس را نمیتوان خودسرانه از ملیت یا حق تغییر ملیت محروم کرد.
ماده ۱۶– (۱) زن و مرد وقتی به سن ازدواج برسند میتوانند بدون هیچ قید نژادی و ملّی و دینی با یکدیگر ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند. زن و شوهر به هنگام زناشویی و در هنگام انحلال آن، در کلیهٔ امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساویاند. (۲)عقد ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانهٔ همسران آینده باشد. (۳)خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از پشتیبانی جامعه و دولت برخوردار باشد.
ماده ۱۷– (۱) هر کس بهتنهایی یا با شراکت دیگری دارای حق مالکیت است. (۲)هیچکس را نمیتوان خودسرانه از حق مالکیت محروم کرد.
ماده ۱۸– هر کس حق دارد که از آزادی فکر و وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق شامل آزادی تغییر مذهب و عقیده، و آزادی اظهار مذهب و عقیده در آموزش، عمل، عبادت، یا مراسم مذهبی بهتنهایی یا در اجتماع با دیگران، علنی یا خصوصی است.
ماده ۱۹– هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق شامل داشتن عقیده بدون مداخلهٔ دیگران، و حق جستوجو، کسب، و انتشار اطلاعات و افکار به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.
ماده ۲۰– (۱) هر کس حق دارد آزادانه مجامع و انجمنهای مسالمتآمیز تشکیل دهد. (۲)هیچکس را نمیتوان وادار به شرکت در انجمنی کرد.
ماده ۲۱– (۱) هر کس حق دارد مستقیماً یا به واسطهٔ نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، در ادارهٔ امور عمومی کشور خود شرکت جوید. (۲) هر کس حق دارد با تساوی شرایط، به مشاغل عمومی کشور خود دست یابد. (۳) ارادهٔ ملت اساس و منشأ قدرت حکومت است؛ این اراده باید به وسیلهٔ انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور دورهیی انجام شود. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رأی مخفی یا روشی نظیر آن انجام گیرد که آزادی رأی را تأمین کند.
ماده ۲۲– هر کس از حیث اینکه عضو جامعه محسوب میشود حق دارد از تأمین اجتماعی برخوردار گردد، و میتواند به کمک کوشش ملّی و همیاری بینالمللی، با توجه به سازمان و امکانات هر کشور، از حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود که لازمهٔ مقام و رشد آزادانهٔ شخصیت اوست، بهرهمند گردد.
ماده ۲۳– (۱) هر کس حق کار کردن، حق برگزیدن آزادانهٔ کار، حق برخورداری از شرایط عادلانه و رضایتبخش کار، و حق حمایت شدن در برابر بیکاری دارد. (۲)هر کس حق دارد در مقابل کار مساوی، بدون هیچگونه تبعیض، مزد مساوی دریافت کند. (۳)هر کس در مقابل کاری که میکند، حق دارد مزدی منصفانه و رضایتبخش دریافت کند که زندگی او و خانوادهاش را موافق شئون انسانی تأمین کند و حق دارد در صورت لزوم، آن را با هر نوع وسیلهٔ دیگر حمایت اجتماعی تکمیل کند. (۴)هر کس حق دارد برای دفاع از منافع خود، با دیگران تشکیل سندیکا/اتحادیه بدهد و عضو سندیکا/اتحادیه شود.
ماده ۲۴– هر کس حق استراحت و داشتن ایام فراغت و تفریح دارد، از جمله حق دارد ساعت کارش بهطور معقول محدود باشد و از مرخصی نوبتی با دریافت حقوق بهرهمند شود.
ماده ۲۵– (۱) هر کس حق دارد از سطح زندگیای برخوردار باشد که سلامت و رفاه او و خانوادهاش را از حیث خوراک و لباس و مسکن و مراقبتهای پزشکی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند. همچنین حق دارد در هنگام بیکاری، بیماری، و نقص عضو، بیوگی، و پیری، یا در سایر مواردی که بنا به اوضاع و احوالی بیرون از ارادهٔ انسان، وسایل امرار معاش وی از دست رفته باشد، از شرایط آبرومندانهٔ زندگی برخوردار شود. (۲)مادر بودن و فرزند بودن، حق استفاده از کمک و مساعدت مخصوصی را ایجاب میکند. همهٔ کودکان، خواه حاصل ازدواج باشد یا خارج از عقد ازدواج، از حق حمایت اجتماعی برابر برخوردارند.
ماده ۲۶– (۱) هر کس حق دارد از آموزش و پرورش بهرهمند باشد. آموزش و پرورش باید دستکم در مورد آموزش ابتدایی و اساسی رایگان باشد. آموزش ابتدایی باید اجباری باشد. آموزش فنی و حرفهیی باید برای همه ممکن باشد. دسترسی به آموزش عالی باید برای همه با تساوی کامل امکانپذیر باشد تا همه بتوانند بنا به استعداد خود از آن بهرهمند گردند. (۲)هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی و رشد کامل شخصیت انسانی و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. آموزش و پرورش باید حُسن تفاهم، گذشت، احترام به عقاید مخالف، و دوستی بین همهٔ ملتها و همهٔ گروهها از هر نژاد یا مذهب، و همچنین گسترش فعالیتهای ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل کند. (۳)پدر و مادر در گزینش نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران حق تقدّم و اولویت دارند.
ماده ۲۷– (۱) هر کس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت جوید، از هنرها بهرهمند شود، و در پیشرفت علمی و فواید آن سهیم باشد. (۲)هر کس حق دارد از حمایت از منافع معنوی و مادّی ناشی از آثار علمی، فرهنگی، یا هنری خود برخوردار شود.
ماده ۲۸– هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بینالمللی حقوق و آزادیهایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده است، تأمین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.
ماده ۲۹– (۱) هر کس فقط نسبت به آن اجتماعی وظیفه دارد که رشد آزاد و کامل شخصیت او را امکانپذیر میسازد. (۲)هر کس در اجرای حقوق و برخورداری از آزادیهای خویش، فقط از محدودیتهایی پیروی میکند که قانون منحصراً بهمنظور تأمین شناسایی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران، برای رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط جامعهای دموکراتیک وضع کرده باشد. (۳)در هیچ حال نمیتوان حقوق و آزادیهای مزبور را به نحوی به کار برد که با هدفها و اصول ملل متحد منافات داشته باشد.
ماده ۳۰– هیچیک از مقررات اعلامیهٔ حاضر نباید طوری تفسیر شود که برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه را از بین ببرد یا در راه از بین بردن آن فعالیت کند.