برخی دانشجویان اساسا امکاناتی چون گوشی یا لپتاپ برای شرکت در کلاسهای آنلاین را ندارند. با تعطیلی خوابگاههای دانشگاهها بسیاری از دانشجویان مجبور شدند به مناطق سکونت خود برگردند که تحت پوشش شبکهی اینترنت نیست.
دانشجویانی که یا در دورهی روزانه باید به صورت رایگان آموزش ببینند یا شهریههای هنگفتی برای آموزش خود پرداختهاند، اکنون باید هزینهی بستههای گرانقیمت اینترنتی برای شرکت در کلاسهای آنلاین یا دانلود ویدیوهای حجیم اینترنتی را بپردازند که این امر کاملا غیرقانونی است، زیرا هزینهای تعریف نشده در آموزش دانشجویان است و کل نظام آموزش را وابسته به خرید اینترنت و نتیجتا پولی میسازد. حمید، دانشجوی روزانهی رشتهی مکانیک دانشگاه تهران میگوید فقط طی ۵۰ روز، ۱۵۰ هزارتومان هزینهی اینترنت داده است تا بتواند از ویدیوهای آموزشی استفاده کند.
از اسفندماه ۹۸ که دانشگاه را به بهانهی بحران کرونا تعطیل کردند، تا کنون اتفاقات متعددی به ضرر دانشجویان رخ داده که همگی در غیاب و عدم امکان مداخلهی دانشجویان بودهاند. اصطلاح «بهانه» کرونا برای تعطیلی دانشگاهها را به کار میگیرم چرا که در این گزارش خواهیم دید تعطیلی دانشگاهها نه برای حفاظت از جان دانشجویان و تداوم آموزش، بلکه تسریع در سرکوب دانشجویان معترض و افزایش سود برای دانشگاهها به قیمت اختلال در آموزش دانشجویان است.
با تعطیلی دانشگاهها کیفیت آموزش به دلیل نبود زیرساختهای آموزش مجازی بهشدت کاهش یافت. آموزش بسیاری از دروس عملی و آزمایشگاهی رسما مختل شد و تاکنون هم این اختلال ادامه دارد.
یکی از دانشجویان رشته مجسمه سازی میگوید در ترم جاری تحصیلی مجبور شدهاند واحد درسی «لعاب و سرامیک» را اخذ کنند؛ در این درس باید خشت درست کنند. سپس درون کوره بپزند. به آن لعاب بزنند و نهایتا دوباره خشت را در کوره قرار دهند. گذراندن این درس به حدی مشکلساز بوده که برخی دانشجویان از خیرش گذشتهاند؛ در حالی که در کلاس آنها استاد برای کمک به دانشجویان مواد اولیه را آماده کرده و به آدرسهایشان پست کرده است. آنها امکان ساخت مجسمه را در محیط کوچک اتاقشان برای گذران واحدهای تخصصیتر رسما از دست دادهاند.
تعطیلی خوابگاهها دانشجویان غیربومی را از کتابخانهی دانشگاهها محروم کرده و همین امر، تهیهی منابع و کتابهای تخصصی را برایشان دشوار ساخته است. دانشجویان همچنین از بسیاری ضرورتهای درسی خود مطلقا محروم ماندهاند؛ برای مثال در واحد درسیای مانند موزه شناسی یا آشنایی با موزه (درس مشترک برخی رشتهها) عملا دانشجویان امکان بازدید از موزهها، یعنی بخش مهم درس خود را از دست دادهاند.
گذشته از اینها، برخی دانشجویان اساسا امکاناتی چون گوشی یا لپتاپ برای شرکت در کلاسهای آنلاین را ندارند. با تعطیلی خوابگاههای دانشگاهها بسیاری از دانشجویان مجبور شدند به مناطق سکونت خود برگردند که تحت پوشش شبکهی اینترنت نیست.
دانشجویانی که یا در دورهی روزانه باید به صورت رایگان آموزش ببینند یا شهریههای هنگفتی برای آموزش خود پرداختهاند، اکنون باید هزینهی بستههای گرانقیمت اینترنتی برای شرکت در کلاسهای آنلاین یا دانلود ویدیوهای حجیم اینترنتی را بپردازند که این امر کاملا غیرقانونی است، زیرا هزینهای تعریف نشده در آموزش دانشجویان است و کل نظام آموزش را وابسته به خرید اینترنت و نتیجتا پولی میسازد. حمید، دانشجوی روزانهی رشتهی مکانیک دانشگاه تهران میگوید فقط طی ۵۰ روز، ۱۵۰ هزارتومان هزینهی اینترنت داده است تا بتواند از ویدیوهای آموزشی استفاده کند.
مشکلات تعطیلی دانشگاهها برای دانشجویان از اینها فراتر میرود؛ مریم دانشجوی رشته زبان فرانسه است که با تعطیلی خوابگاهها مجبور به بازگشت به خانه شد. این بازگشت در گام نخست موجب از دست رفتن شغل پاره وقتی شد که همزمان با دانشگاه داشت تا بتواند هزینهی معاشش را تامین کند. بازگشت او به خانه در شرایطی صورت گرفته که خانواده توان تامین معاش او را ندارند، بنابراین پس از دوماه، ناچار شد از خانه برود، در تهران شغلی دست و پا کند و حالا مجبور به زندگی در خوابگاه های خصوصی با تراکم بسیار بالای جمعیتی (هشت نفر در یک اتاق) شده است.
مجموع فشارها و عدم تطبیق با شرایط اضطراب آور حاصل از بازگشت یکباره و بدون آمادگی به خانواده، کار برخی دانشجویان را به خودکشی کشانده که آمار دقیقی از آن در دست نیست.
آنها به دانشگاه باز میگردند؟
همهی اینها در شرایطی در جریان است که دانشگاهها با وجود کاهش چشمگیر هزینههایشان، شهریهها را بالاتر هم بردهاند. فقط در ترم تحصیلی گذشته که خوابگاهها از اسفندماه تعطیل شدند، بسیاری از دانشگاهها اجارهبهای حداقل سه ماه را به دانشجویان بازنگرداندند؛ یعنی میلیاردها تومان پول غیرقانونی در حساب دانشگاهها باقی مانده که اصلا مشخص نیست تکلیف آن چه میشود.
دانشجویان با بازگشت به شهرهای خود، همزمان با بالاتر رفتن شهریهها، امکان اشتغال کمتری دارند و این یعنی احتمال انصراف از تحصیل به دلیل ناتوانی از تامین مخارج دانشگاه بالاتر میرود.
تعطیلی دانشگاهها و مجازی شدن آموزش شرایط را برای دانشجویان دشوار کرده و رسما فضای آموزش را به بازاری رقابتی بدل ساخته که هرکسی پول بیشتر و امکانات بیشتری داشته باشد امکان بیشتری برای بهرهبرداری از آموزش دارد.
در پی مجازی شدن آموزش، پولهای بادآوردهی هنگفتی به دانشگاهها و دیگر فروشندگان لوازم آموزش رسیده است و در عوض بسیاری از دانشجویان از طبقات پایین یا ساکنین مناطق محروم امکان تحصیل را از دست دادهاند. بدین ترتیب به نظر میرسد حذفی سیستماتیک در جریان است و امکان تحصیلات عالی رایگان برای طبقات پایین و ساکنین مناطق محروم با مجازی شدن آموزش به کمترین میزان رسیده است.
سرکوب به وقت کرونا
اما حذف صورت گرفته در دانشگاهها تنها به صورت سیستماتیک و از قِبَل کم کردن امکان های تحصیل برای برخی گروههای اجتماعی نبوده است. در دوران کرونا و همزمان با تعطیلی محیط فیزیکی دانشگاهها، شاهد سرکوب بیسابقهی دانشجویان معترض هم بودهایم، بیآنکه دانشگاه توان این را داشته باشد به این سرکوبها واکنشی نشان دهد.
طبق گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان، تنها در ۹ ماه تعطیلی دانشگاه به بهانه شیوع ویروس کرونا ۱۰ دانشجو بازداشت شدهاند و ۷ حکم قضایی علیه دانشجویان صادر شده است که از میان آنها ۵ حکم ، حبسهای پنجسال و بالاتر را در بر داشته است. علاوه براین، حکم حبس ۷ دانشجو ابلاغ، دو پرونده قضایی علیه دانشجویان گشوده، ۱ دانشجو اعدام و منزل سه دانشجو تفتیش و وسایل آنها ضبط شده است. افزون بر اینها حکم حبس حداقل سه دانشجو در دوران کرونا اجرایی شد.
علاوه بر حجم و تعداد، نحوهی سرکوب دانشجویان در این ایام نیز اَشکال بیسابقهای به خود گرفته است؛ برای مثال محمد شباهتی، فعال صنفی و دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیخبر از همهی فرآیندهای صدور حکم، با مراجعه به دستگاه خودپرداز و ضبط کارت بانکی متوجه «مشکل قضایی» شد و سپس با مراجعه به دادسرای اوین فهمید به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
مجموعهی این معضلات و سرکوبها فعالان دانشجویی را بر آن داشته است تا تعطیلی دانشگاهها را نه روشی برای حفاظت از جان دانشجویان، بلکه راهی برای کسب درآمد بیشتر و سرکوب راحتتر دانشجویان بدانند. فعالان دانشجویی این نحوهی تعطیل سازی دانشگاه را «انقلاب فرهنگی دوم» نامیدهاند و خوب که نگاه میکنیم میبینیم این تعطیلی با حذف سیستماتیک یا کاهش امکان حضور برخی گروههای اجتماعی در دانشگاه و سرکوب گستردهی فعالان دانشجویی، دامنهای از حذف و سرکوب را شامل میشود که به انقلاب فرهنگی مانند است.
کارگروه «اسلامیسازی» دوباره فعال شد
علاوه بر همهی شرایط فوق، شنیدهها حاکی از آن است که کارگروه اسلامیسازی دروس در بخش علوم اجتماعی دوباره فعال شده است و این یعنی احتمال دارد، دانشگاهی که دانشجویان به آن بازمیگردند، حتی سرفصل دروس آن شبیه به آن چیزی نباشد که قبل از تعطیلی کرونایی بود.
این پارامتر، تعطیلی جاری، دانشگاهها را بیش از پیش به انقلاب فرهنگی شبیه میکند. مهمتر از همه آن است که دانشجویان با از دست دادن محیط کنشگری خود اساسا امکان مقاومت را تا حد زیادی از دست دادهاند. اگر آنچه در قبال دانشگاهها در جریان است را به تمثیل «انقلاب فرهنگی دوم» بدانیم، این بار دانشجویان به صورت پیشینی قدرت مقاومت خود را از دست دادهاند و هیچ فضایی ندارند که سنگرشان را در حملهای که به دانشگاه شده است حفظ کنند.
اکنون سوال این است، با فرض بازگشایی دانشگاه در آیندهای نه چندان دور، آیا ما با همان دانشگاه پیش از کرونا مواجهیم؟ یا حذف دانشجویان معترض، حذف طبقات پایین و ساکنین مناطق محروم از دانشگاه و همچنین بازصورتبندی ایدئولوژیک دروس با موفقیت صورت خواهد گرفت؟
منبع: رادیو زمانه