پدیدهی پلشت سانسور زیباترین و مؤثرترین حس هر انسان، از جمله هر نویسنده و هنرمند را که رهایی از قیدها و بایدها و نبایدهای تحمیلی است، به بند میکشد.
سانسور جلوههای متفاوت خلاقیتهای انسانی و بروز گوناگون هستی و زندگی را که موجد زیبایی است، به خمودگی و کسالتِ یکسانی و یکدستی فرمایشی صاحبان قدرت فرو میکاهد.
سانسور زاییده، مشوق و پرورندهی ابتذال است و با آن نسبتی مستقیم دارد: هر چه گستردهتر و عمیقتر باشد، ابتذال فرهنگی را بیشتر و عمیقتر میگستراند.
سانسور زایلکنندهی اعتبار اندیشه، ادبیات و هنر نزد مردم است.
سانسور جلوهگاه و شرط تکثیر و پرورش سانسورزدگان است؛ همانها که سانسور را درونی کرده و خود به جزئی از آن تبدیل شدهاند و بی هیچ اعتراض و دغدغهای به فرمانهایش گردن میگذارند و تبلیغ و تحکیماش میکنند.
سانسور، سرکوب نرم اندیشه و بیان و مولد «شهروند خاموش» است.
سانسور ساخته و سازندهی حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری است، از آنها منشأ میگیرد و به آنها دوام و قوام میدهد.
۱۳ آذر روز توجه به عملکرد و اثرهای سانسور است.
در عین حال این روز، روزِ:
– محمد جعفر پوینده و محمد مختاری است که جان بر سر تعهد و اعتقاد به «آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا» گذاشتند؛
– روز بکتاش آبتین و کیوان باژن است که به «جرم» عضویت و فعالیت در تشکل سانسورستیز کانون نویسندگان ایران هماکنون در زندان به سر میبرند؛
– روز اعضای کانون نویسندگان ایران است که در همهی سالهایی که مستبدان در کار تحکیم سانسور و اختناق بودهاند، صلای آزادی بیان در دادند؛
– روز همهی نویسندگان و هنرمندانی است که مخالف جدی سانسور هستند و برای ابراز این مخالفت کوشش کردهاند؛
– روز آن جنبشهای اجتماعی است که لغو کامل سانسور یکی از خواستهها و بخشی از فعالیتهایشان است؛
– روز دهانهای بسته شده و اندیشهها و سخنان ممنوع شده است؛
– روز کتابها و نشریهها و سایتهایی است که ممنوعالنشر شدهاند؛
– روز شعرها، داستانها، نمایشها، فیلمها، تصویرها، جملهها و واژههایی است که زیر تیغ سانسور رفتهاند، فیلتر یا به موج پارازیت گرفتار شدهاند؛
– روز همهی کسانی است که از سانسور آسیب دیده و زخم خوردهاند، ممنوع و بایکوت شدهاند، اما همچنان سانسور را نپذیرفتهاند.
برای همین چیزهاست که روز ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور را باید گرامی داشت.
#رضا_خندان(مهابادی)
۱۳۹۹/۹/۹
جای نویسنده در زندان نیست