هیچ مدافع حقوق بشر و مخالف تروریسمی حق ندارد در دام”ترور خوب، ترور بد”بیفتد.
فراموش نمی کنیم که بزرگترین کارکرد اسرائیل در طول عمر ۶۸ سالهاش موجه سازی تروریسم بوده است. اسرائیل فقط در قلب تهران دست به ترور دانشمندان و متخصصان هسته ای نمی زند و فقط در مورد ایران چنین نمی کند. دهها نفر دیگر را در این سالها در کشورهای دیگر ترور کرده است که یکی از آنها دکتر راجی فاروقی استاد برجسته فلسطینی در آمریکا و همسرش دکتر”لمیاء”را که آمریکایی بود در ۱۹۸۶ در خود آمریکا ترور کردند.
سال ۱۹۸۶ خالد نزال مرد شماره یک شاخه نظامی جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین با تیراندازی مأموران موساد در آتن ـ پایتخت یونان ـ و سال۱۹۹۲ عاطف بسیسو از رهبران جنبش فتح را در پاریس و سال ۲۰۱۶ عمر نایف از فعالان جبهه خلق برای آزادی فلسطین را با وسیله تیز در سفارت فلسطین در بلغارستان ترور کرده و کشتند.
اینها فقط چند نمونه از دهها ترور توسط اسرائیل در کشورهای دیگر است که نشان می دهد تروریسم شالوده نظام اطلاعاتی اسرائیل است و این رژیم در واقع چقدر بدآموزی داشته است. نمیتوان اقدام علیه کادرهای حکومتی اسرائیل را تروریسم خواند ولی اقدامات مشابه اسرائیل را تروریستی ندانست.
شرم آورتر از همه دفاع برخی از ایرانیان از تروریسم اسراییلی به بهانه مخالفت با حکومت ایران است.
آن اقدام شعار روی موشک درست در فردای برجام، اقدامی علیه برجام بود اما اینها دلیلی بر توجیه جنایت اسرائیل نمی شود. اسرائیل در طول عمرش دهها تن از شهروندان کشورهای دیگر درنقاط مختلف دنیا را ترور کرده که هیچ ربطی به مسئله ایران و آن موشک ندارد.
برخی هم می گویند وقتی اسراییل هنوز مسئولیت ترور را بعهده نگرفته چرا به آن حمله می کنید.
ولی در همین زمان نتانیاهو گفته است “در این هفته کارهایی کرده ایم که نمیتوانیم فاش کنیم”.
امروزه هیچ گروهی به ویژه دولت ها رسما مسئولیت ترور را بعهده نمی گیرند چون پیامدهای حقوقی جدی دارد و حق دفاع ایجاد می کند (مگر اینکه گروهی مثل القاعده و داعش باشد).
اما نتانیاهو دوپهلو حرف میزند که هم بگوید ما کردیم هم از لحاظ حقوقی بهانه ندهد. حتی رسما اتهام را تکذیب نمی کند بلکه نحوه خبردهی رادیو اسرائیل به نوعی تایید تلویحی آن است.
خارج نشین دیگری که در توییتر خودش را دکترای علوم سیاسی در فرانسه معرفی کرده نیز در توجیه این ترور گفته است: استفاده از کلمه «ترور» برای نابودی چنین افرادی از نظر حقوق بین الملل اشتباه محض است چون ج.ا عملا به این دو کشور اعلام جنگ کرده و درشرایط جنگی، نه تنها حق آنهاست که دشمنان شان را نابود کنند، بلکه وظیفه شان است. او نام این جنایت ها را قتل هدفمند یا Tagetted Killing یا Assassinat ciblé گذاشته است.
این ادعا درحالی است که اولاً تاکنون به لحاظ حقوقی اعلام جنگ از طرف ایران علیه هیچ کشوری صورت نگرفته است.
دیگر اینکه خوب بود کسانی که ادعای حقوقدانی دارند و می خواهند جنایت را ماستمالی کرده و بلکه به آن افتخار کنند یک ماده را در حقوق بین الملل یا اسناد بین المللی (که ناظر به شرایط عادی و صلح است) نشان بدهند که حتی در شرایطی که دو کشور اعلام جنگ کردهاند ترور مجاز دانسته شده است.
درحالی که در اسناد بین المللی حقوق بشر دوستانه (که حقوق ناظر بر روابط دولت ها و ملت ها درشرایط جنگ است) حتی کسی را که در میدان جنگ در حال نبرد بوده را اگر بر او دست یافتید، دیگر حق کشتن اش را ندارید و فقط باید اسیرش کنید.
از نظر حقوق بشر دوستانۀ بینالمللی، در شرایط جنگی،حملات عمدی به غیرنظامیان ممنوع است مگر آنکه این اشخاص مستقیماً در مخاصمه و جنگ مشارکت داشته باشند. به همین دلیل دانشمندان نظامی همواره جزو غیرنظامیان شمرده شدهاند.
پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به موافقتنامه های ۱۹۴۹ ژنو به روشنی گفته است «هرکس که در عملیات جنگی حضور و مشارکت ندارد، رزمنده نیست بلکه غیرنظامی محسوب می شود»
چگونه کسی که در تهران در شرایظ عادی و به صورت غافلگیرانه کشته می شود را می توان رزمنده نامید؟
لذا افرادی که با تغییر نام ترور به قتل هدفمند از آدمکشی دفاع می کنند را باید مدافع جنایت یا تئوریسین جنایت و آدم کشی نامید به دلیل اینکه با همین منطق، هر کشوری میتواند در قالب اعلام جنگ، دست به ترور اتباع کشور متخاصم در هر نقطه دنیا بزند و با این منطق جهان ناامن تر از آنچه هست خواهد شد.
مدافعان تروریسم از تروریست ها خطرناک ترند زیرا اینان عامل توجیه و مشروعیت بخشی به تروریسم و بازتولید مکرر آن وتداومش در جامعه جهانی هستند. آدم کشی و ترور از سوی هر شخص و گروه و هر دولتی در هر نقطه دنیا به هر دلیل و بهانه ای ممنوع و منفور است و هر کسی که استثنایی برای آن قائل شود و توجیه بیاورد جزو آدمکشان است.
اقتباس از: تحلیل اجتماعی