آزادی از آن کسانی است که متفاوت فکر می کنند (روزا لو گزامبورگ)
جوهر آزادی عبارت است از صیانت چیزی یا کسی در برابر تجاوز دیگران(اعم ازحکومت ونهادهای حکومتی و غیره)، دیگرانی که می خواهند برحق او دست اندازی کنند یاحتی حکم خود را بر او روان کنند.حدود آزادی هرکس منوط است به عوامل ذیل:
۱-تعداد امکاناتی که در برابر او قرار دارد
۲-سهولت یا اشکال دسترسی به هریک از این امکانات
۳-درجه اهمیت این امکانات در مقایسه با یکدیگر به لحاظ نقشه ای که شخص مفزوض برای زندگی خود دارد
۴-تأثیر اعمال دیگران در میزان دسترسی او به امکانات مذکور
۵-ارزشی که نه تنها خود شخص بلکه به طور کلی جامعه ای که او در آن زندگی می کند برای آن امکانات قائل است.
آزادی های سه گانه فردی،اجتماعی، سیاسی،درتعامل مسقیم با همدیگر هستند و نقض هر کدام از آن ها موجب عقیم ماندن آن دو دیگر خواهد شد. آزادی های فردی و اجتماعی، پیش شرط به وجود آمدن آزادی سیاسی خواهند بود و همین طور آزادی سیاسی،شرط کافی برای فراهم شدن آزادهای فردی و اجتماعی است.آزادی سیاسی، در معنای ساده خود بدین صورت است که دیگران(اعم از حکومت وغیره)، شخصی را از وصول به اهداف خود باز دارد. انسان تا آنجا آزاد است که دیگران در کار او دخالت نداشته باشد،چون در غیر این صورت اگر شخص به سبب دخالت دیگران نتواند کاری را که می خواهد انجام دهد، در واقع آزادی اش را از دست داده است و اگر دخالت دیگران(اعم از حکومت ،ونهادهای حکومتی وغیره) آنقدر گسترش یابد که دامنه آزادی عمل او از حداقلی هم کمتر شود،در حقیقت می توان گفت که او از نظر فردی به شخصی «مجبور»و حتی«برده» در آمده است.
بدون وجود آزادی فردی،انسانیت به ساحت انسان بودن خود اهانت کرده است.
استورات میل درمورد آزادی معتقد است که:اگر انسان آزاد نباشد که بتواند به دلخواه خود زندگی کند و هر راهی را که می پسندد در پیش گیرد پیشرفت تمدن امکان پذیر نخواهد بود و آنجا که اندیشه ها در بازار آزاد عرضه نشود،حجاب از چهره حقیقت بر نخواهد افتاد و جایی برای ابتکار و خودجوشی و نبوغ و قدرت فکری و شجاعت اخلاقی نخواهد ماند.چنین اجتماعی در زیر بار فشار ابتذالات گروهی در هم خواهد شکست.آنچه غنا و تنوع است زیر سنگینی بار رسوم و عادات و به تبعیت از تمایل طبیعی مردم به همرنگی جماعت،خرد و نابود خواهد شد و حاصلی جز استعدادهای فروبرده و مردمی کوته اندیش وله شده، فسرده شده و کج و معوج بار نخواهد آورد.
پی نوشت: آیزایابرلین،چهاره مقاله در باره آزادی
کلمه