اما چه چیز درانتظار ایرانیها خواهد بود! اقتصاد رانتی و فاسد ایران چگونه با چنین بحرانی مواجه خواهد شد و بار این رکود را چه کسانی بر دوش خواهد کشید! مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود به صراحت اعلام کرده کرونا ۲ تا ۶ میلیون نفر را بیکار میکند. این که این رقم چقدر قابل اعتماد است بحث ما نخواهد بود اما اگر همین رقم هم اتفاق بیفته چه چیز در انتظار اقتصاد ایران است! اقتصاد ایران چقدر از درآمدهای نفتی خود را پس انداز کرده است!
روزگار پس از کرونا چطور خواهد بود و چه چیزی در انتظار ماست؟ کرونا به کلیت زندگی ما حمله کرده و همه ابعاد آن را تحت تاثیر قرار داده اما کدام بخش بیشتر آسیب دیده! بخش اجتماعی انسانها با مسئله غیبت از جامعه! یا فرهنگی که سالها بشر برای ساختن آن تلاش کرد بود که شامل همه مراسمهای ملی و مذهبی انسانهای سراسر جهان است! یا اقتصاد جان را مورد حمله قرار داده اقتصادی که در دنیای مدرن بر همه شئونات بشر ارجحیت یافته و سایر ابعاد انسان را تحت تاثیر قرار داده است! خوب اگر این بخشی است که بیشترین آسیب را دیده چه کسانی از این بحران بیشترین آسیب را میبینند!
امروز اخبار جهان پر است از اعلام این بحران؛
کرونا و سونامی فقر در جهان؛ نیم میلیارد فقیر رهآورد کووید ۱۹!
میان میزان مرگ و میر کرونا و فقر رابطه مستقیم وجود دارد!
کرونا بدترین بحران اقتصادی جهان از زمان جنگ جهانی دوم است!
نماینده مجلس: دوره پساکرونا در ایران وحشتناک خواهد بود!
رکود اقتصاد جهان در ۹۰ سال گذشته بیسابقه است!
گویی جنگی در پیش است و شیپور آن به صدا در آمده است! سربازان این جنگ چه کسانی هستند! جمعیت بیکارها و فقرای جهان که بیش از این هم از تبعیض و شکافت طبقاتی رنج میبردند چطور قرار است از این جنگ جان سالم به در ببرند؟
اخیرا (آوریل ۲۰۲۰) دانشگاه سازمان ملل نتیجه شوکآور مطالعهای را منتشر کرده که طی آن برآورد شده است بر اثر تاثیرات گسترده اقتصادی کرونا، بیش از نیم میلیارد نفر فقیر یعنی ۸ درصد جمعیت جهان به جرگهی فقرا خواهند پیوست و کرونا میتواند وضعیت فقر برخی کشورهای در حال توسعه را به سی سال قبل برگرداند. سازمان جهانی کار میگوید که زندگی حدود یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان از اپیدمی کرونا به خطر افتاده است. در جهان حدود ۳۰۵ میلیون موقعیت شغلی تماموقت از دست رفته است. این بدین معناست که سونامی فقر ناشی از کرونا به نیروی کار هم رحم نخواهد کرد و به همین دلیل است که باید اذعان داشت و پیشبینی کرد که با یک فاجعه اقتصادی غیرعادی، دردناک و مصیبتبار مواجه شدهایم.
این ویروس بیشتر فقرا و قشر ضعیف را تحت تاثیر قرار میدهد مگر آن که واکسن بیماری کشف شود، کسانی که به دلیل شرایطی که پیش از کرونا داشتهاند از آمادگی بدنی خوبی برخوردار نیستند و این ضعف سیستم ایمنی به شدت روی میزان آسیب پذیری افراد اثر دارد همچنین این گروه همان کسانی هستند که اغلب مجبور به شکستن قرنطینه برای امرار معاش بودهاند. پس این گروه نه تنها بعد از کرونا گروههای آسیب پذیر خواهند بود بلکه در زمان کرونا هم بیشترین قربانی را دادهاند!
حال با وجود چنین بحرانی چه میتوان کرد؟! این نوع نگاه که ما در برابر فقرا مسئولیتی نداریم ناشی از نظریههای داروینیسم اجتماعی است. در جامعه و در جهان مردم و همه انسانها به یکدیگر وابستهاند و باید متوجه آن باشند که هر خطری از یک نقطه میتواند به کل شبکه جهانی تسری پیدا کند خطری که پیش آمده و هم اکنون در حال افزایش و تداوم است و البته نتیجه این تفکر (داروینیسم اجتماعی) اقتصاد نئولیبرال و سرمایهداری نئولیبرال است. ترجیح منافع فردی به جمع و در نهایت منافع ملتی بر ملت دیگر.
در کشورهایی مثل سوئد، آلمان و نیوزلند سیستمهای بهداشتی مناسب و پوشش اجتماعی وجود دارد که به قدری غیر متمرکز است که دسترسیها را به حداکثر می رساند و فقر رسانهای و فرهنگی را به حداقل رسانده است. در برابر این کشورها کشورهای دیگری که در طول سالهای اخیر سیاستهای نئولیبرالی پیشه کرده و بهداشت عمومی را نادیده گرفته و نقش دولت را کم رنگ کرده بودند، وضعیت بسیار نامناسبتری دارند مثلا در ایتالیا، اسپانیا و ایالات متحده آمریکا. صندوق بینالمللی پول با پیشبینی رسیدن نرخ بیکاری اسپانیا به ۲۰.۸ درصد نسبت به ثبت بدترین عملکرد اقتصادی این کشور در قرن بیست و یکم هشدار داده است. به گزارش رویترز رشد اقتصادی ایتالیا در سال جاری تحت تاثیر شیوع کرونا به منفی هشت درصد خواهد رسید.
اما چه چیز درانتظار ایرانیها خواهد بود! اقتصاد رانتی و فاسد ایران چگونه با چنین بحرانی مواجه خواهد شد و بار این رکود را چه کسانی بر دوش خواهد کشید! مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود به صراحت اعلام کرده کرونا ۲ تا ۶ میلیون نفر را بیکار میکند. این که این رقم چقدر قابل اعتماد است بحث ما نخواهد بود اما اگر همین رقم هم اتفاق بیفته چه چیز در انتظار اقتصاد ایران است! اقتصاد ایران چقدر از درآمدهای نفتی خود را پس انداز کرده است! در این یادداشت قرار نیست جیبهای بزرگ مسئولین جمهوری اسلامی که پر نمیشود و جیبهای دست نشاندههایش در لبنان و سوریه را بررسی کنیم. باید ببینیم با واقعیت موجود که یک اقتصاد شکننده فاسد در شرایط تحریم است چه کسانی بیشتر آسیب میبینند و برای کاهش این آسیب چه میتوان کرد. هرچند که این بررسی و تلاش برای کاهش آسیبهای معیشتی، انتظار نمیرود در دستور کار مسئولین جمهوری اسلامی قرار داشته باشد. بحران اقتصادی در شرایطی پیش روی ایرانیان است که در سالهای ۹۷ و ۹۸ شاهد کاهش تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران بودهایم. ظرفیت تولید بالقوهی اقتصاد کاهش یافته و حتی دستیابی به سطح رفاه سالِ نُه سال پیش یعنی سال ۱۳۹۰ نیز دشوار است. بالا بودن نرخ تورم برای دو سال ذکر شده و پیشبینی تورم بالای ۲۵ درصد برای سال جاری نیز از نگرانیهای مهم و چالش برانگیز است. صندوق بینالمللی پول در تازهترین گزارش خود از تاثیر بحران کرونا در وضعیت اقتصادی جهان که هفته گذشته منتشر شد پیش بینی کرده که رشد اقتصادی ایران در سال جاری میلادی برای سومین سال پیاپی منفی خواهد بود و تولید ناخالص ملی در سال ۲۰۲۰ شش درصد کاهش یابد. این نهاد بینالمللی برآورد کرده امسال میزان تورم در ایران اندکی بیش از ۳۴ درصد باشد و رشد اقتصادی منفی و تورم شدید در سال آینده نیز ادامه یابد. از طرف دیگر بودجه سال ۱۳۹۹ کشور با نرخ ۵۰ دلاری فروش هر بشکه نفت تهیه شده است. در این بین، شاهد کاهش شدید قیمت نفت ایران و به طور کلی فرآوردههای نفتی هستیم.
دولت برای حمایت از معیشت کسانی که به اجبار در دورهی شیوع کرونا کار خود را از دست دادهاند، پنج هزار میلیارد تومان در نظر گرفته که با تزریق به صندوق بیکاری، صرف حمایت از کسانی خواهد شد که با تعطیلی مشاغل در اپیدمی کرونا از ادامه کار بازماندهاند امابا توجه به نبود تولید هر گونه حمایتی در شرایط فعلی، با احتمال زیاد از منابع تورمزا تأمین شده و درنتیجه به قیمت تحمیل تورم به اقتصاد خواهد بود. بنابراین اگر حمایتها معطوف به نیروی کار رسمی باشد، بخش زیادی از نیروی کار که عمدتاً در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند، بیبهره خواهند بود. همچنین این شامل افرادی میشود که در استخدام هستند چه تعداد از افراد دهکهای پایین بیمه بودهاند چرا که کار در کارگاههای کوچک و کارهای روزمزد اغلب در این دهکهای کم بضاعت است و به دلیل بدتر بودن شرایطشان قبل از کرونا (بیکاری یا کارهای بدون بیمه) بعد از کرونا هم شامل کمکهای دولتی نخواهند شد! در ایران کم نیستند افرادی که بدون بیمه، بدون برخورداری از حداقل ایمنی کار و با دستمزدی پایینتر از حداقل تعیین شده تن به کار میدهند.
در سال گذشته افرادی با دستمزدی کمتر از حداقل حقوق و گاه تا نصف مبلغ تعیین شده سر کار رفتهاند. در این بین زنان به دلایلی بیش از مردان تن به چنین کارهایی میدهند. آنها ممکن است تحت پوشش بیمه شوهران خود باشند، بنابراین راحتتر با نداشتن بیمه کنار میآیند. ممکن است زن سرپرست خانوار باشند و به شدت به درآمدی ولو ناچیز احساس نیاز کنند. بر این اساس توافق با کارفرما برای دریافت کمتر حقوق را میپذیرند. این شاغلان غیررسمی جدای از آن دسته زنانی هستند که در خانه کار میکنند، اما مدیریتی بر فروش محصول و درآمد خود ندارند. چنین شرایطی در پساکرونا ممکن است وخیمتر شود.
گستردگی فقر در میان شهروندان ایرانی در سالهای گذشته چنان فزونی یافته است که تقریبا تمام شهرهای کشور از بحرانهای یکسانی مثل بیکاری و فقر رنج میبرند. دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ نمونههای بارزی از فوران خشم عمومی علیه نظام، به دلیل وضعیت اسفناک اقتصادی بودند که البته هر بار با خشونت شدید نیروهای قهری حکومت سرکوب شده است.
یکی از تصاویری که ما تهرانیهای مترو سوار در این سالها برایمان عادی شده، دست فروشی در مترو است چهرههایی که به مرور برایمان آشنا شدهاند و در یک خط ثابت کار میکنند. هر روز آنها را میبینیم و گویی وارد مغازه آنها شدهایم. هیچ فکر کردهاید در این مدت که متروها تعطیل بوده و یا مسافران کمی داشته که آن مسافران هم با کسی حرف نمیزنند تا بیمار نشوند چه بلایی بر سر آنها آمده!؟ کدام یک از این بستههای حمایتی شامل حال آنها میشود! چطور میتوانند ثابت کنند کسب و کارشان از بین رفته و چکهایی که برای خرید آن وسایل قابل فروش داده بودند برگشت خورده! یا آن کسی که هر فصل چیزی برای فروش روی چرخ دستیاش داشته از بهار با گوجه سبز تا زمستان با لبو در این چند ماه چطور امرار معاش کرده است؟! اسمش در کدام لیست بیمه و کار بوده که شامل بیمه بیکاری یا بستههای معیشتی شود!؟
همانهایی که در هفت آسمان ستارهای نداشتهاند حالا شرایط بدتری را تجربه خواهند کرد اما در آمار جمهوری اسلامی نیستند همانطور که آن آقازاده و اختلاسگری را نمیبیند که پولهای باد آورده در حسابش دارد، این زنان و مردان را نیز نمیبیند. همانطور که نمیپرسد پول پورشه زیر پای فلان آقازاده از کجا آمده، توجه هم نمیکند که زندگی ساکنان دهک اول چطور میگذرد و تا زمانی که اقتصاد ایران از بیماری رانت و فساد که زاییدهی سیاستهای جمهوری اسلامی است رنج میبرد دو گروه فوق هرروز از هم فاصله بیشتری خواهند گرفت.