نوشته ی: داریل گوپی[1]
برگردان: مینا آگاه
قیمت نفت به سمت منفی رفته است. بیکاری در ایالات متحده ۹ برابر دوران سقوط مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ شده است. مدیریت ضعیف کنترل کرونا کوید ۱۹ و سیستم بهداشتیِ به نفع مرفهین، به معنی کشته شدن هر روزه ی حدود ۲۰۰۰ نفر است. اما بازار سهام امریکایی برای پنجمین هفته همچنان درحال جمع و جور کردن ریزشهایش شده است. این یک عدم ارتباط گیج کننده بین واقعیت های اقتصادی و بازار مالی را نشان می دهد. یک سقوط قیمت نفت لازم بود تا آمریکا از خواب بیدار شود و ارتباط دوباره با واقعیت اقتصادی را برقرار کند.
این نهیب بیداری بر تمام بازارها، جریان سرمایه گذاری و زنجیره ی عرضه بطوری تاثیر خواهد گذاشت که با تاثیر سقوط مالی جهانی قبلی رقابت خواهد کرد. اینبار رکود اقتصادی به واسطه ی بحران اعتباری مانند آن چیزی بوجود نیامد که در دوران سقوط مالی جهانی اتفاق افتاد. تعطیل کردن ها یک زمستان خوابی عمدی فعالیت های اقتصادی است که بازسازی اقتصادی را ضروری می کند. این وضعیت برروی شرکت هایی تاثیر می گذارد و آن ها را از بین می برد که تکیه بر اعتبار دارند؛ زیرا خشک شدن جریان نقدینگی به معنی این است که نمی توانند از پس خدمت به وامهایشان برآیند. بسیاری از آن ها از این خواب زمستانی برنخواهند خاست.
در اقتصاد آمریکا، سطح زندگی فقرا و طبقه ی متوسط چیزی حدود بیست سال پس رفت داشته، و در بدهی بیشتری فرو رفته، بنابراین پتانسیل برای یک رکود شدید بازار بالا است. چنین وضعی در آمریکا تاثیر بسیار سریع و قابل توجهی بر مسیر بهبود اقتصادی چین خواهد داشت. این ایده که ایالات متحده و متحدانش باید با چین قطع ارتباط کنند، مرتبا در بوق و کرنای والت استریت دمیده می شود. آنچه به گوش می رسد این ایدهی خطرناک است که آن ها باید چین را مجازات کنند. فرماندار میسوری با سردادن این شعار که “ایالت ها از چین شکایت می کنند”، ماجرایی را به پیش می برد که رئیس جمهور ترامپ بذر آن را کاشته است.
این فقط یک تخریب اعتبار تبلیغاتی است، زیرا از کشورهای قدرتمند نمی توان شکایت کرد. اگر این امکان وجود داشت، بسیاری باید از ایالات متحده به واسطه ی صدماتی که بر اثر بحران مالی جهانی به علت عدم نظارت کافی بر بازار مالی و محصولات مهندسی شده ی مالیاش به آن ها وارد کرده، شکایت کنند.
اما به هر حال، این منعکس کننده ی حرکت آتی آمریکا برای جدا نگهداشتن به انزوا کشاندن، قطع ارتباط و تنبیه چین است. به نظر می رسد این عمل عواقب وخیمی نه تنها برای چین، بلکه برای اقتصاد آمریکا هم داشته باشد. این گرایش جریان تجارت و سرمایه گذاری را بطور اساسی تغییر می دهد؛ بعضی از صنایع را فلج می کند و برخی با کارایی پایینتر را پشت سدی از حمایت تعرفهای و تجارت گزینشی مورد حمایت قرار می دهد. این عمل همچنین عواقبی برای کشورهایی دارد که به ادامهی تجارت خود با چین تمایل دارند.
در ادامهی این مسیر باید بر سه تاثیر پیش رو بر سرمایه گذاری و تجارت تاکید کرد:
اولین تاثیر، اسلحه سازیِ دلار به طوری ست که بتوان از آن به عنوان بازوی قوی سیاست خارجی آمریکا استفاده کرد. این کار از طریق اعمال مجازات تحریم یک طرفه با تهدید کنار گذاشتن شرکتها از سیستم تسویه حساب دلار آمریکا – سوئیفت – پیش برده می شود. رئیس جمهور ترامپ علاقهی فزایندهای به استفاده از دسترسی به سیستم تسویه حساب دلاری به عنوان اسلحهی سیاست خارجی از خود نشان می دهد.
نحوهی کار بدین شکل است. زمانی که آمریکا بطور یکجانبه تحریم های سال ۲۰۱۹ را اعمال کرد، تجارت کشورهای اروپایی با ایران حتی با رعایت قطعنامه های سازمان ملل، با خطر محرومیت از سیستم تسویهی دلار تهدید شد. این تهدید به محرومیت از سیستم تسویه حساب دلاری، برای تمام کارهای تجاری آن ها، و نه فقط ایران، اعلام شد.
چنین تحریمی برای حمایت از اهداف سیاست خارجی آمریکا در ونزوئلا هم اعمال شد. اخیرا دولت استرالیای غربی مجبور شد که یک قرارداد خود با هواوی برای ارائه خدمات صوتی تصویری در شبکه ی راهآهن خود را به واسطه ی مشکلاتی در نقل و انتقالات مالی مربوط به پروژه، رها کند.
بعید است ما شاهد همچون تحریم گسترده ای – به سبک ایران – علیه چین بشویم، اما امکان دارد که شرکت ها هدف قرار بگیرند. شرکت های اروپائی و هواوی این نوع فشار را قبلا تجربه کرده اند.
تاثیر دوم، اقدام چین برای طراحی حرکتی است که با اسلحه سازی از دلار مقابله کند و راه حلی در مقابل سرمایه گذاران و تاجران بگذارد.این یعنی ایجاد و توسعهی آینده ی سیستم تسویه تجاری براساس آر ام بی [2] به عنوان بدیلی برای تسویه دلاری است.
رشد و گسترش سریع پول دیجیتال دولتی در چین که پذیرش منطقه ای را به دنبال خود خواهدداشت، برای این امر ضروریست. اولین تلاش برای بکار انداختن این پول دیجیتال مقتدر، اجرای آزمایشی پول دیجیتال دولتی در شهرهای شنژن[3]، سوژو[4]، چانگدو[5] و شیونگآن[6] است. این پول هماکنون با پرداخت بخشی از حقوق دولتی و پرداختهای ایالتی در چهار شهر مذکور، از اول این ماه، بطور رسمی در سیستم پولی وارد شده است.
پول دیجیتال مقتدر یک بدیل عملی برای سیستم تسویه حساب دلاری ایجاد می کند و تاثیر هر تحریم و خطر را چه در سطح کشوری و چه در سطح شرکتی کاهش می دهد. همچنین ممکن است همراه با کاهش خطر تحریک سیاسی به قطع ارتباط مالی، ادغام در بازارهای ارز جهانی را تسهیل کند.
یوان چین با نشان دادن ثبات در دوران بحران کوید ۱۹ جذابیت خود را برای بسیاری از سرمایه گذاران تقویت کرده است. این دو سیستم تسویه حساب- دلار آمریکا و پول دیجیتال دولتی چین- ممکن است کنار به کنار هم کار کند و یا اگر ضروری باشد، به شکل انحصاری عمل کند.
تاثیر سوم، چین هرگونه صرف نظر کردن آمریکا از تجارت با آن کشور را، با تقویت یک کمربند یک جاده[7] (بی آر آی)، به عنوان قهرمان تجارت آزاد و رها کردن تجارت از زورگویی کشورهای بزرگ که به منافع دیگران اندک توجهی ندارند، پاسخ خواهد داد. یک کمربند یک جاده با ادامه ی حرکتش زنده و پابرجا است و برای بنیان گذاشتن بدیلی برای تجارت و ساختارهای مبادلهی موجودی عمل خواهد کرد که تحت تسلط بازارهای محافظه کاران غربی است.
اقتصادهای با نیروی بیرون کشیدن فقرا از فقر و ایجاد طبقه ی جدیدی از مصرف کنندگان، بازار رو به رشدی را می سازند و پیش می روند. بسیاری از قبل یک کمربند یک جاده را پذیرفته اند و ممکن است پذیرای خارج شدن از وابستگی به دلار شوند.
چین در کمکهایش در رابطه با کوید ۱۹، به کشورهای عضو یک کمربند یک جاده اولویت داده است، هرچند که برای ایالات متحده و دیگران هم اجناسی ارائه کرده است. این عملکردی بر اساس قدرت نرم و منطبق بر استراتژی حمایت از ارتباط تجاری به جای توسعه ی مرزهای تجاری است.
یک کمربند یک جاده از سرخط خبری رسانه های غربی پاک شده، اما به عنوان بدیلی بنیادی برای ساختار اقتصادی پسا کرونا کوید ۱۹ باقی خواهد ماند. نقش سازمان هایی مانند اتاق های بازرگانی بین المللی جاده ی ابریشم[8] و نظایر آن، برای بقا و گسترش تعهدات تجاری در محیطی آزاد از تاثیرات انزواطلبانه و محافظه کارانه، اهمیت بیشتری پیدا می کند.
از دست دادن، یا کاهش بازار آمریکایی به واسطه ی سیاست تعمدی انزوا و اعمال قطع ارتباط توسط آمریکا به عنوان یک نوع تنبیه، لزوما ضربه ی مرگبار به رشد اقتصادی چین نیست، هرچند که به آن آسیب می رساند.
گسترش و رشد بازارها در چارچوب یک کمربند یک جاده، همراه با رهائی از چنگ تهدید اسلحهی دلار در تسویه حسابهای مالی و فعالیت های تجاری، ساختار متفاوتی از اقتصاد جهانی می سازد که چین درگیر آن خواهد بود.
[1] Daryl Guppy- from ChinaDaily
[2] RMB
[3] Shenzhen
[4] Suzhou
[5] Chengdu
[6] Xiong’an
[7] Belt and Road Initiative-BRI طرح راه ابریشم جدید یا طرح یک کمربند و یک جاده، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعهٔ دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که توسط چین در سال ۲۰۱۳ ارائه شدهاست.
[8] Silk Road Chamber of International Commerce (SRCIC),