ویروس جدید کرونا همچنان قربانی میگیرد. در ایران، کارگران عمدتاً روزمزد و موقت بیکار شده و بیثباتکاران بدون درآمد به حال خود رها میشوند. مزدبگیران بر سر یک دوراهی قرار دارند: کار و اضافهکاری اجباری در محیط آلوده، ابتلاء به بیماری و حتی مرگ، یا بیکاری و گرسنگی تا سرحد مرگ. آنها در تلاشاند با اعتصاب و اعتراض از منگنه میان ابتلاء به بیماری و یا گرسنگی رها شوند. اما در فقدان تشکلهای مستقل از نیروی کافی برای وادار کردن کارفرمایان و دولت به رعایت استانداردهای بهداشتی و یا تعطیلی موقت واحدهای غیر ضروری برخوردار نیستند. در چنین شرایطی حلقه اصلی مطالبات کدام است؟ فعالان کارگری و اجتماعی باید بر کدام مطالبات متمرکز شوند؟ و کارگران، مزد بگیران و بیکاران چه میتوانند بکنند؟
نظر چند فعال کارگری و اجتماعی ایرانی در خارج کشور را در این باره جویا شدیم. از آنها همچنین پرسیدیم که وضع در کشور محل سکونت آنها چگونه است؟ دولت چه تسهیلاتی فراهم کرده؟ خواست مزدبگیران و بیثباتکاران چیست و اتحادیهها و سندیکاها چه مطالباتی طرح و چه اقداماتی انجام دادهاند؟
در ادامه پاسخ مهدی کوهستانی، مشاور اتحادیههای کارگری در کانادا را میخوانید. مهدی کوهستانی میگوید شرایط موجود میتواند تهدید یا فرصتی برای آینده جنبش کارگری باشد.
یک کارگر ایرانی در حال کار با دستکشهای نایلونی و بدون ماسک در عین شیوع ویروس جدید کرونا، ۲۳ اسفند ــ عکس: Shutterstock
■ لیلا محمودی: در ایران، حلقه اصلی مطالبات در حال حاضر کدام است؟ فعالان کارگری و اجتماعی باید بر کدام مطالبات متمرکز شوند؟ و کارگران، مزد بگیران و بیکاران چه میتوانند بکنند؟
مهدی کوهستانی
مهدی کوهستانی: مزدبگیران و زحمتکشان نه تنها بیشتر در معرض ابتلا به بیماری کووید ۱۹ هستند، بلکه بر اساس آمار موجود و اخبار منتشره، اکثریت قربانیان این بیماری را تشکیل میدهند. حکومت ایران از آبان ماه سال ۹۸ از شیوع کووید ۱۹ در چین با خبر بود و نیازی نیست به دلیل پنهانکاریاش بپردازیم، اما با اعلام دیرهنگام شیوع کووید ۱۹، فاجعه عظیمی برای مردم ایران رقم زد که شاید سالها بعد به عمق آن پی برده شود.
در نبود تشکلهای مستقل کارگری، نهادهای مستقل وکلا و سیستم قضایی، و نبود رسانه مستقل ما نمیتوانیم ذهنی و یا آرزومندانه به حلقه اصلی مطالبات در شرایط کنونی اشاره کنیم. ما با حکومتی روبرو هستیم که با توجیه و غیر واقعی نشان دادن بحران همه را متحیر کرده است. آنها ادعا میکردند هیات اعزامی سازمان بهداشت جهانی از زحمات ایران قدردانی کرده است، اما گزارشهای این سازمان عکس این ادعا را نشان میدهد. در ۱۶ اسفند سال گذشته نشریه مهر گزارش داد که آقای عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی در نامهای به صندوق بینالمللی پول تقاضای پرداخت پنج میلیارد دلار تسهیلات برای مقابله با کرونا در ایران کرد. دولت میگوید ۷۵ هزار میلیارد تومان بودجه برای مقابله با کرونا اختصاص داده ولی معلوم نیست این پول از چه منبعی میآید. در ماده ۱۵ قانون کار و ماده ۳۰ قانون کار آمده است در صورتی که ادامه کار کارگاه در اثر «قوه قهریه و بروز حوادث غیر قابل پیشبینی» غیر ممکن و کارگران بیکار شوند، دولت موظف به پرداخت بیمه بیکاری به کارگران و کمک به کارفرما برای راهاندازی مجدد کارگاه است. دولت یک ماه پس از شیوع کووید ۱۹ در ایران، اعلام کرده کمکهای دولت از آخر فروردین ماه شروع میشود. آن هم کمکهای ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان یا وامهای دو میلیون تومانی با ۱۲ درصد بهره. شریعتمداری وزیر کار در ۲۹ بهمن (قبل از اعلام بیماری کووید ۱۹) در کارگر آنلاین اعلام کرده بود که ۲۵۰ هزار نفر زیر پوشش صندوق بیکاری هستند و صندوق بیکاری مشکل بودجه روبرو است.
بر طبق آمارهای رسمی بیش از ۹۰ درصد از نیروی کار ایران در بخش غیر رسمی (مشاغل روز مزد و بدون مزایا) و یا بنگاههای اقتصادی زیر ۱۰ نفر کار میکنند و شامل قانون کار نمیشوند.
مطالبات کارگری بر أساس شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه تعیین میشود. حکومت در چند هفته گدشته دایما توصیه میکرد مردم در خانه بمانند. در صورتی که بخش اصلی مزدبگیران اگر کار نکنند هیچگونه منبع درآمدی ندارند. بنا بر گزارشات موجود بخش وسیعی از کارگران ساختمانی، گردشگری، رستوران، و راه و ترابری بیکار شدهاند. پروانه بختیاری مدیر کل تعاونی، کار و رفاه اعلام کرده ۷۰ هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری آنلاین ثبت نام کردهاند. در گیری وزارت بهداشت و وزارت صنایع و معدن برای بازگشت به کار کارگران از ۲۰ فروردین و بازگشت کارگران بدون رعایت بهداشتی نشانه بیتدبیری و بیمدیریتی هر چه بیشتر حکومت در تمامی بخشهای اقتصادی است. کارگر گرسنه هم با این که میداند بیماری در انتظار اوست، مجبور است سر کار برگردد. نزدیک به چهار میلیون بازنشسته هم در ایران نه تنها از امکاناتی مانند خانههای سالمندان، و بهداشت عمومی محروم هستند بلکه ماهها مستمری خود را هم دریافت نکردهاند.
در شرایط بحران کووید ۱۹ و بیتدبیری مسئولان، کارگران ایران که دستشان خالی است در مقابله با حکومتی که جز مشت آهنین چیزی را نمیشناسد، چه میتوانند بکنند؟ بودجه ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان (۳۰ تا ۵۰ دلار در ماه) برای افراد نیازمند، چه کمکی به مقابله با بیماری میکند؟ نزدیک به ۶۰ میلیون ایرانی هم کمکهای یارانه دریافت میکنند.
وظیفه ایرانیان و حامیان جنبش کارگری ایران در خارج است که از نهادهای بینالمللی بخواهند در مقابل ارسال کمک به ایران، سیستم و ابزار نظارت و پاسخگویی بوجود بیاورند. در این شرایط نمیتوان چشم انتظار مصالحه جمهوری اسلامی با امریکا ماند. در این شرایط سخت ایرانیان نیازمند کالاهاى اساسى، تجهیزات پزشکى، دارو، شیر خشک و مواد غذائى هستند. باید این اقلام از طریق ملل متحد در اختیار ایران قرار گیرد. اما ارسال هر گونه کمک مالی و کالاهای ضروری بدون کنترل بینالمللی در دراز مدت تاثیر منفی دارد. در سازمان ملل متحد ۶۶ قطعنامه محکومیت حقوق بشر در رابطه ایران وجود دارد که گواه زنده طبیعت این حکومت است.
■ در کشور محل سکونت شما وضع چگونه است؟ دولت چه تسهیلاتی فراهم کرده؟ خواست مزدبگیران و بیثباتکاران چیست و اتحادیهها و سندیکاها چه مطالباتی طرح و چه اقداماتی انجام دادهاند؟
ــ: با افزایش مبتلایان به کویید ۱۹ (در اوایل ماه مارس در حدود صد هزار نفر)، دولت اقدامات پیشگیرانه را اعلام کرد. و ششم مارس وزیر اقتصاد بسته حمایتی اقتصادی را مطرح کرد. کلیه مدارس تعطیل شدند و تا به امروز کلیه بخشهای اقتصادی بجز مشاغل ضروری تعطیل است. نخست وزیر کانادا وضعیت ویژه اعلام کرد و بودجه ۸۲ بیلیون دلاری را شامل کمک به بیمههای اشتغال و کمک هزینه کودکان به مجلس برد. از شش آوریل به کارفرماها تا هفتاد درصد حقوق کارکنان پرداخته میشود تا کارگران را بیکار نکنند. حتی به کسانی که خویشفرما باشند و بخاطر بیماری و یا متاثر از شرایط کووید ۱۹ نتوانند کار کنند هم بیمه بیکاری تعلق میگیرد. شرایط تقاضای بیمه بیکاری بسیار ساده شده و پس از یک هفته بیمه بیکاری پرداخت میشود. اتحادیههای کارگری از همان روزهای اول کمپین خودشان را برای بیمه بیکاری، استفاده از مرخصی درمانی و امکان گرفتن کمک از قانون مزایای «امداد اضطراری» آغاز کردند. اتحادیههای کارگری تلاش میکنند که بخش اقتصاد غیررسمی و غیر استاندارد هم که مزایا و امنیت شغلی ندارند از کمکهای اضطراری اقتصادی اعلام شده بهره ببرند. یکی از کمپینهای اتحادیههای کارگری نیز کمک به پرداخت بهره کارتهای اعتباری است.
دوران پس از کووید ۱۹ هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی دوران متفاوتی خواهد بود. گفته میشود واکسن این بیماری در دوازده ماه آینده ساخته خواهد شد. نهادهای اقتصادی بسیار نگران آینده اقتصاد هستند و بازگشت به گذشته را سخت میبییند. در این شرایط جنبش کارگری میتواند سازماندهی کارگری کند و خواستهای بهتری را در مقابل جامعه قرار دهد. حالا میتوان فهمید چرا یکی از شعارهای اتحادیههای کارگری در دهه شصت میلادی دوباره برجسته شده است: «کارگران جهان را میچرخانند، کارگران باید جهان را اداره کنند».
بودجه دولتها در اصل پول مردم و مالیاتدهندگان است که به جامعه بر میگردد. شاید اگر کرونا کل جامعه را نشانه نمیگرفت و فقط فقرا بیمار میشدند، سیاستهای اقتصادی متفاوتی مطرح میشد. ولی این بیماری دولت را مجبور کرده که در جهت منافع همه حرکت کند.
اتحادیهها و نهادهای کارگری سالهاست عبور از اقتصاد متکی بر انرژی فسیلی را مطرح میکنند. خواست اقتصاد سبز برجسته شده است. اقتصادی مبتنی بر عدالت اجتماعی که خطرها و آسیبهای زیست محیطی آن در کمترین میزان ممکن است. میلیونها شغل جدید نیاز است و کمپین میلیونها شغل مناسب درست است. خواست بهداشت و داروی رایگان از خواستهای اساسی است. حتی راستترین گرایشات اقتصادی اکنون طور دیگری به آینده نگاه میکنند. شرایط موجود میتواند تهدید یا فرصت برای آینده جنبش کارگری باشد. ما باید تهدید را به فرصت تبدیل کنیم.