امروزه یورش تبلیغاتی-رسانهیی هماهنگی در ایران و جهان علیه چین و نحوهٔ عمل آن در جریان بحران کووید-۱۹ به راه افتاده است که هدفش، از یک سو، کمارزش کردن دستاوردهای دولت و مردم چین در مهار کردن و تخفیف بحران کورونای جدید، و از سوی دیگر، پنهان کردن کاستیهای نظامهای «پیشرفته» سرمایهداری مثل آمریکا و فرانسه و ایتالیا در برخورد با این بحران است که سلامت میلیونها انسان را به خطر انداخته است. نگاهی به آنچه گذشت، گویای آن است که این تبلیغات بر پایهٔ موجی از دروغ و تحریف صورت میگیرد که رسانههای ایران و جهان، به طور هماهنگ، آن را پخش میکنند و ترویج میدهند.
در میانهٔ دی ۹۸ (اوایل ژانویهٔ ۲۰۲۰) شیوع ویروس جدید کورونا و بیماری کووید-۱۹ به طور عمده محدود به چین بود. حالا که بیشتر از سه ماه از آن روزها میگذرد، این ویروس و بیماری به بیرون از مرزهای چین و در سراسر جهان گسترش یافته، در حالی که شیوع آن در خود چین، عملاً متوقف شده است. بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده توسط کشورهای جهان، تا امروز (۲۵ فروردین ۹۹) نزدیک به ۱ میلیون و ۳۰۰هزار نفر به این ویروس مبتلا شدهاند (یعنی جواب آزمایششان مثبت بوده) و نزدیک به ۱۲۰هزار نفر نیز از این بیماری جان سپردهاند. در حالی که چین بهتدریج محدودیتهای رفتوآمد را در مراکز اصلی شیوع ویروس (بهویژه در ایالت هوبِی و شهر ووهان) را لغو میکند تا کسبوکارها و زندگی به روال عادی بازگردد، شرایط قرنطینه و محدودیتهای رفتوآمد در بسیاری از دیگر کشورهای جهان همچنان برقرار است، بیمارستانها با حداکثر ظرفیت کار میکنند و در بسیاری از موارد دچار کمبودهای جدّی از لحاظ تجهیزات و وسایل حفاظتیاند، و به خاطر توقف تولید و بسته شدن کسبوکارها به دلایل ایمنی و بهداشت، روند عادی اقتصادها بهشدّت مختل شده است، بازارها بورس افت بیسابقهای پیدا کردهاند، و خیلی از کشورهای سرمایهداری در کسادی و رکود اقتصادی یا در آستانهٔ آن قرار گرفتهاند.
در حالی که در اکنون اولویت باید مهار کردن شیوع ویروس و نجات جان مردم باشد، به نظر میرسد که نگرانی سردمداران «غرب» و بهویژه آمریکا، کامیابی چین در عبور از این بحران و سربلند کردن آن در فردای این بحران به عنوان ابرقدرت جدید جهان است! موج چینستیزی و یورش به چین به مثابه «عامل» و «مسئول» این همهگیری، از همینجا سرچشمه گرفته است. نظریهپردازان سرمایهداری با اتکای تجربهٔ ضدکمونیستی «مفید»ی که از دوران جنگ سرد دارند، امروزه جنگ روانی-تبلیغاتی تازهای را علیه جمهوری خلق چین به راه انداختهاند که در آن حزب کمونیست چین، حزب حاکم است.
خبرها و گزارشهای جهتدار رسانههای غالب و صحبتهای برانگیزانندهٔ سیاستمداران در سیاهنمایی هرآنچه چین کرده است، خواندنی است! وقتی که دولت چین هنوز قرنظینه را اعمال نکرده بود، میگفتند این دولت بیشتر از آنکه نگران مبارزه با همهگیری باشد، نگران وجههٔ خودش است! و وقتی که دولت چین قرنطینهٔ شهرها را اعمال کرد، غر زدند که این حرکتی خودکامانه برای اعمال قدرت است و ربطی به مبارزه با همهگیری ندارد! وقتی چین مرگ صدها نفر در یک روز را اعلام کرد، برای آنها این دلیلی بود بر بیعرضگی و ناکارآمدی دولت چین. و وقتی آمار مرگومیرها کاهش یافت، گفتند که چین دروغ میگوید و این آمار غلط است! وقتی سازمان جهانی بهداشت کوچکترین ایراد و انتقادی از شیوهٔ کار دولت چین در برخورد با کووید-۱۹ داشت، از دید این رسانهها و سیاستمداران غربی، همین دلیل کافی بود برای تنبیه کردن چین. و وقتی که سازمان جهانی بهداشت نظر مثبتی نسبت به کارکرد چین ابراز میکرد، گفتند که چین این سازمان را خریده! زمانی که چین هنوز امکان نداشت که به کشورهای دیگر کمک کند، این منتقدان مُغرض، چین را بیرحم نسبت به بقیهٔ دنیا معرفی میکردند. و وقتی که چین ارسال کمک به کشورهای دیگر را آغاز کرد، این حرکت بشردوستانهٔ چین را تلاش تبلیغاتی و «پروپاگاندا» نشان دادند! زمانی که خودِ مردم چین نسبت به عملکرد دولت خود انتقاد و شکایت داشتند، نشانهٔ آن بود که چین در حال فروپاشی است. و وقتی که مردم چین نسبت به عملکرد موفق دولت خود واکنش مثبت و ستایشآمیز نشان دادند، از دید مغرضان نشانهٔ آن بود که دولت مردم را شستشوی مغزی داده و مجبورشان کرده که این طور از دولت تعریف کنند!
چون سرچشمهٔ ویروس کورونای جدید ظاهراً در چین شروع بوده است طبیعی است که چین در همهٔ گزارشها و اظهارنظرها این کشور همیشه مطرح باشد، ولی هدف منتقدان مُغرض، چیز دیگری است و به طور عمده ایدئولوژیک است. هدف تطهیر دولتهای خودی، و انحراف توجهها به چین است، و به نظر میآید که این کارزار تبلیغاتی کاملاً هماهنگشده و سازمانیافته است. برخی کاملاً شمشیر را از رو بستند و آشکارا اعلام کردند که «آنچه برای دنیا قابل تحمل نیست، تهدید سلامت و سعادت جمعی ما از سوی رژیم کمونیستی چین است.»
بد نیست به سه مورد از رایجترین دروغها و نیمهحقیقتهای ضدچین در رسانهها و گفتارهای سیاستمداران غربی اشاره شود.
۱. چین لو دهندهٔ کورونا را زندانی کرد
داستان به این ترتیب است که دکتری که برای نخستین بار متوجه ویروس تازهای شد و سعی کرد که به دنیا خبر دهد، توسط دولت چین بازداشت و زندانی شد و بعداً هم بر اثر کووید-۱۹ درگذشت. ادعا میکنند که چین با این کار میخواست وجود یک ویروس کشنده در آن کشور را لاپوشانی کند و همین باعث شد که ویروس کورونای جدید سریعتر و گستردهتر در سراسر جهان شیوع یابد.
ماجرا از این قرار بود که دکتر لی وِنلیانگ متخصص چشمپزشکی بود، و نه متخصص بیماریهای همهگیر (اپیدمولوژی). او اوّل بروز ویروس جدیدی را متوجه شده بود و فکر کرده بود که نشانهٔ شیوع دوبارهٔ سارس (SARS، نوع دیگری از ویروس کورونا) است. او این ادعایش را همراه با اطلاعات پزشکی-درمانی بیمارانش در روز ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹ (۹ دی ۹۸) در شبکهٔ مجازی WeChat با جمعی از همکارانش- و نه با هیچ بیمارستان یا سازمان درمانی- به اشتراک و در میان گذاشت. پس از آنکه عکس این پُستِ او در شبکهٔ WeChat به گروهها و شبکههای دیگر درز و ایجاد نگرانی کرد، او را روز ۳ ژانویه (۱۳ دی) به پاسگاه پلیس شهر ووهان فراخواندند و در آنجا او را به خاطر ادعای نادرستش در مورد شیوع سارس بازخواست کردند و از او خواستند که ورقهای را امضا کند که به پخش این اطلاع نادرست ادامه ندهد، و بعد او را آزاد کردند. متأسفانه این خبر- و فقط این خبر رسانههای غربی- صحّت دارد که دکتر لی روز ۷ فوریه (۱۸ بهمن) بر اثر کووید-۱۹ فوت کرد، که ظاهراً به خاطر ادامهٔ درمان بیمارانش بوده است که قبلاً به کورونای جدید مبتلا شده بودند. در هیچیک از خبرهایی که آسوشیتدپرس، رویترز، سیانان، بیبیسی و دیگران منتشر کردند، به جزئیات این موضوع پرداخته نشده است. بعدها، و پس از فوت دکتر لی، پلیس شهر ووهان به خاطر مجبور کردن او به امضای ورقهٔ مزبور، عذرخواهی کرد.
در همان روزها، دقیقاً در روز ۵ دی ۹۸ (۲۶ دسامبر ۲۰۱۹) خانم دکتر ژنگ مدیر بخش مراقبتهای ویژهٔ تنفسی بیمارستان استانی هوبِی، متوجه شد که سیتی اسکنِ چهار تن از بیمارانشان (از یک خانواده) که برای درمان ذاتالریه (پنومنی) به بیمارستان مراجعه کرده بودند، شبیه به هم و غیرعادی است. روز بعد او این موضوع را به رئیس بیمارستان گزارش میدهد. در دو روز بعدی، این اطلاعات به مرکز کنترل بیماری استان داده شد و از همان موقع تحقیق گستردهای در بیمارستان آغاز شد. همهٔ اینها پیش از پُستهای دکتر لی روی WeChat اتفاق افتاده بود. این خانم دکتر به خاطر کارش نهفقط مؤاخذه نشد، بلکه توسط دولت محلی تشویق هم شد. در همهٔ خبرهایی که رسانهها منتشر کردند، فقط صحبت از دکتر لی بود، و هیچ خبری از دکتر ژنگ نبود!
۲. چین سریع عمل نکرد
رسانههای غالب و سیاستمداران غربی مدعیاند که چین به خاطر نیّت شومی که داشت، واکنش سریعی نسبت به شیوع کورونای جدید نشان نداد. حتّی ادعا میکنند که چین یک ماه پیش از آنکه موضوع را به سازمان بهداشت جهانی اعلام کند (۳۱ دسامبر/۱۰دی) از شیوع گستردهٔ ویروس خبر داشته است. البته این گزارشها و ادعاها اشارهای به دشواریهای خاص شناسایی یک ویروس «جدید» و مراحل برخورد با آن نمیکنند. طی کردن مراحل شناسایی و ارزیابی میزان خطر هر بیماری، روندی بود که چین مطابق با معیارهای بینالمللی به آن عمل کرد. هر کشور دیگری هم که چنین ویروسی از آن سرچشمه میگرفت، همین کار را میکرد. مراحلی که چین طی کرد، و زمان آنها، چنین بود:
روز ۳۱ دسامبر (۱۰ دی)، پنج روز پس از آنکه دکتر ژنگ متوجه سیتیاسکن غیرعادی بیمارانش شد، کمیتهٔ بهداشت شهر ووهان اعلامیهای برای عموم دربارهٔ بیماری جدید منتشر کرد. همان روز، مقامهای مسئول در چین، موضوع را به سازمان جهانی بهداشت اطلاع دادند. روز اوّل ژانویه (۱۱ دی)، مقامهای شهر ووهان بازاری را که گمان میکردند ویروس از آنجا به انسانها منتقل شده است، بستند. روز بعد، سازمان جهانی بهداشت روند مدیریت این رخداد را مطابق با شیوهنامههای سازمان آغاز کرد. تا روز ۷ ژانویه (۱۷ دی) چین توانست ویروس جدید را که «کورونای جدید» اعلام شد، شناسایی کند. همهٔ اینها پیش از مرگ تأییدشدهٔ نخستین نفر بر اثر بیماری کووید-۱۹ در روز ۹ ژانویه (۱۹ دی) صورت گرفت.
روی ۱۲ ژانویه (۲۲ دی) چین «توالی ژنتیک» کورونای جدید را در اختیار کشورهای جهان گذاشت تا از آن برای ساختن کیتهای آزمایش استفاده کنند. روز بعد، نخستین مورد از ابتلا به این بیماری در بیرون از چین، در تایلند، گزارش شد. تا روز ۱۴ ژانویه (۲۴ دی) سازمان جهانی بهداشت هنوز معتقد بود که «شواهد روشنی مبنی بر انتقال [ویروس جدید] از انسان به انسان وجود ندارد» که مؤلفهٔ مهمی در میزان خطرناک بودن هر ویروس است. نخستین مورد قطعی و تأییدشده از انتقال ویروس جدید از انسان به انسان، یک هفته بعد گزارش شد. تازه روز ۳۰ ژانویه (۱۰ بهمن) بود که سازمان جهانی بهداشت «وضعیت اضطراری جهانی» اعلام کرد.
شاید عملکرد چین در این مورد بینقص نبود، ولی هنوز معلوم نیست چین چه کار دیگری میتوانست بکند که کارش بیعیب باشد. اینکه چین بهموقع و سریع عمل کرد یا نه، بیشتر به نظر افراد و اهل فن بستگی دارد و احتمالاً در آینده هم مورد کنکاش قرار خواهد گرفت، از جمله توسط خودِ دولت چین، ولی در حال حاضر، نظر کارشناسان بهداشت و درمان، از جمله مقامها و کمیتههای تخصصی سازمان جهانی بهداشت، در مورد عملکرد چین به طور عمده مثبت بوده است. اینکه چرا ستوننویسهای رسانهها خود را در ارزیابی واکنش چین صلاحیتدارتر از سازمان جهانی بهداشت میدانند، جای سؤال دارد. بعضیها میگویند که سازمان جهانی بهداشت دروغ میگوید. ولی کدام احتمال بیشتر است: توطئهای موفق برای ساکت کردن یک سازمان تخصصی جهانی، یا خطا بودن ستوننویسی که تا چند هفته پیش دربارهٔ ورزش و سرگرمی مینوشت؟
۳. چین مسئول این بحران جهانی است
نخست، چند مثال از آنچه در گزارشهای رسانهها علیه چین نوشته شده: «دروغهای چین باعث انتشار شیوع ویروس کورونا شد»، «همهٔ دنیا دارد هزینهٔ رفتار پکن را میپردازد»، یا این که «این ویروس توطئه نیست، بلکه پدیدهای طبیعی است که بر اثر سوءمدیریت خیمهشببازی در پکن، به فاجعه تبدیل شد.»
متأسفانه باید گفت که مرگومیر گستردهای که کووید-۱۹ در کشورهای جهان به راه انداخته است، نه تقصیر چین، بلکه (در بهترین حالت) نتیجهٔ اشتباهها و کوتاهیها و سیاستهای غلط و غیرکارشناسانهٔ دولتهای جهان است. شاید بهترین نمونه در تأیید این ادعا، توجه به تفاوت عظیم در برخورد کرهٔ جنوبی و آمریکا با کووید-۱۹ باشد.
نخستین مورد تأییدشده از ابتلا به کورونای جدید در هر دو کشور در روز ۲۰ ژانویه (۳۰ دی) گزارش شد. از آن روز تا کنون، کرهٔ جنوبی ۱۰،۵۶۴ مورد ابتلا به ویروس و ۲۲۲ مورد مرگ ناشی از کووید-۱۹ گزارش کرده است. در همین فاصلهٔ زمانی، در آمریکا بیشتر از ۵۸۷هزار نفر به این ویروس مبتلا شدهاند و بیشتر از ۲۳،۷۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند. با در نظر گرفتن تفاوت جمعیتی این دو کشور (۵۲میلیون در کرهٔ جنوبی در مقابل ۳۳۰میلیون در آمریکا)، میزان ابتلا و مرگ در آمریکا به ترتیب ۵٫۶ برابر و ۹٫۵ برابر کرهٔ جنوبی بوده است. در حالی که پیشبینی میشود که بیشتر از صد یا دویستهزار نفر در آمریکا بر اثر ابتلا به کووید-۱۹ فوت کنند، در روز گذشته در کرهٔ جنوبی فقط ۲۷ مورد ابتلای جدید و ۵ مورد مرگ گزارش شد. این تفاوت عظیم، ناشی از رویکردهای کاملاً متفاوت این دو کشور در مقابله با کووید-۱۹ است. برای مثال، در اواخر اسفند ۹۸، کرهٔ جنوبی بیشتر از ۲۹۰هزار مورد آزمایش انجام داده بود، در حالی که آمریکا فقط ۶۰هزار آزمایش انجام داده بود. به عبارت دیگر، و با توجه به تفاوت جمعیت دو کشور، میزان آزمایشهای کرهٔ جنوبی ۳۱ برابر آمریکا بوده است، که به طور کاملاً رایگان انجام شده است. بهعلاوه، وسایل حفاظتی مثل ماسک در کرهٔ جنوبی به اندازهٔ کافی وجود داشت و به همهٔ توصیه شده بود که ماسک بزنند. در حالی که تأمین ماسک در آمریکا حتی برای کارکنان درمانی نیز مشکل بزرگی بود و کمبودی اساسی در این زمینه وجود داشت. کار به جایی کشید که دولت آمریکا دست به راهزنی زد و محمولههای کشورهای دیگر (مثل فرانسه و آلمان) را مصادره و مال خود کرد!
ویتنام کشور دیگری است با جمعیت ۹۵ میلیونی که در آن ۲۶۵ مورد ابتلا به بیماری، بدون حتی یک مورد مرگ، گزارش شده است. موفقیت ویتنام- در همسایگی چین- نه بر اثر میزان انجام آزمایشها (چون این کشور چنین امکانی ندارد) بلکه بر اثر در پیش گرفتن شیوههای مؤثر ردیابی، اجرای جدّی قرنطینه، و بهکارگیری گستردهٔ همهٔ نیروهای موجود در بخش درمان، از جمله دانشجویان پزشکی و حتّی پزشکان و پرستاران بازنشسته، برای مقابله با ویروس تازه بود.
همهٔ اینها برای نشان دادن این واقعیت است که عملکرد چین در آغاز بحران کنونی کووید-۱۹ مسبّب وضعی ناهنجاری نیست که در کشورهایی مثل آمریکا و ایتالیا و فرانسه و اسپانیا یا آلمان و ایران دیده میشود. برعکس، باید گفت که در واقع چین با شیوهٔ مؤثری که در پیش گرفت، برای بقیهٔ جهان وقت خرید. حالا اگر کشورهای دیگر از این فرصت برای آماده شدن استفاده نکردند و در وضعیتی هستند که شاهدش هستیم، ربطی به چین ندارد و فقط محصول سیاستهای خودشان است. یورش تبلیغاتی علیه چین نه بر پایهٔ انتقاد کارشناسانه از آن کشور، بلکه بر شالودهٔ دیدگاههای ایدئولوژیکی و برای ناکارآمد نشان دادن کشوری است که حزب کمونیست در آن حاکم است و سمتگیری سوسیالیستی را دنبال میکند؛ برای پنهان کردن کاستیهای نظامهای سرمایهداری در آمادگی برای مقابله با بحرانهایی اینچنینی است.
(در تهیهٔ این مطلب از این منبع استفاده شده است)