بنا به تجربه، بیمارستانهای خصوصی ایران در شمای کلی از الگوی کالاییسازی سلامت پیروی میکنند. بیمارستانهای خصوصی که اکثرا با ضوابط رانتی هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی تشکیل شدهاند در بحران فعلی بنا به مصلحت خود نتوانستهاند نقش موثری در مدیریت بحران بازی کنند. بازاری شدن شیوهی دسترسی به خدمات درمانی و عقبنشینی دولت از وظایفش در قبال تامین سلامت عمومی پیامدی جز سلب حق عمومی سلامت از مردم و آسیبپذیر ساختن آنها در مقابل بیماریها نداشته است لذا جهت اصلاح این ساختار و برای عبور از مرحله فعلی با توجه به نیازهای جامعه “ملیسازی تعرفهی کلیهی خدمات بیمارستانهای خصوصی حداقل تا پایان بحران” میتواند اقدامی مهم برای حال و آینده نظام سلامت باشد و مسلماً این بیمارستانها محیط بهتری از نقاهتگاهها و بیمارستانهای موقتی خواهند بود. این عمل اقدامی مهم در جهت تامین آتیهداری ملی و در بلندمدت به نفع تمام مردم کشور است.
بحران کرونا در روزهای اخیر مجموعهای از نارساییها و مشکلات ساختاری در نظام سلامت را آشکار نموده است. ضمن انتقاد از سیاستهای اجرایی و نقد عملکرد مدیران سلامت لازم میدانیم تا با طرح چند مسئله و ارائهی راه حلهای پیشنهادی موضع خود را در قالب توصیههایی به سیاستمداران و سخنی با مردم در خصوص بحران فعلی بیان کنیم:
۱) بنا به تجربه، بیمارستانهای خصوصی ایران در شمای کلی از الگوی کالاییسازی سلامت پیروی میکنند. بیمارستانهای خصوصی که اکثرا با ضوابط رانتی هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی تشکیل شدهاند در بحران فعلی بنا به مصلحت خود نتوانستهاند نقش موثری در مدیریت بحران بازی کنند. بازاری شدن شیوهی دسترسی به خدمات درمانی و عقبنشینی دولت از وظایفش در قبال تامین سلامت عمومی پیامدی جز سلب حق عمومی سلامت از مردم و آسیبپذیر ساختن آنها در مقابل بیماریها نداشته است لذا جهت اصلاح این ساختار و برای عبور از مرحله فعلی با توجه به نیازهای جامعه “ملیسازی تعرفهی کلیهی خدمات بیمارستانهای خصوصی حداقل تا پایان بحران” میتواند اقدامی مهم برای حال و آینده نظام سلامت باشد و مسلماً این بیمارستانها محیط بهتری از نقاهتگاهها و بیمارستانهای موقتی خواهند بود. این عمل اقدامی مهم در جهت تامین آتیهداری ملی و در بلندمدت به نفع تمام مردم کشور است.
۲) با توجه به وخیم شدن بحران توصیه میشود که با استفاده از ذخایر ملی، نظیرصندوقهای ارزی، این شرایط بحرانی را به مانند سایر کشورهای جهان با قرنطینه کامل کنترل کرد. لذا در این راستا با توجه به اینکه اقشار آسیبپذیر، کارگران روزمزد، کودکان کار، دستفروشها و خیل عظیم بیکاران و زاغهنشینها بیشترین آسیب را از تعطیلی بازار و وضعیت اقتصادی کشور میبینند و بسیاری از اقشار طبقهی متوسط شهرنشین در حال سقوط به طبقات پایینترند، لزوم رایگان شدن کلیهی اقدامات درمانی، خدمات شهری و بستههای حمایتی دولت از جمله حقوق بیکاری و بستههای تامین معیشت به شدت احساس میشود. در صورت تداوم وضعیت بحران بدون حمایت دولت، ماندن در خانه برای بسیاری از افراد غیرممکن است. همچنین میتوان در جهت اسکان بیخانمانها و افراد بیسرپناه از هتلها و مهمانسراها، اماکن ورزشی و البته انبوه خانههای خالی استفاده کرد. البته این مسئله به جد باید پس از بحران نیز مورد پیگیری قرار گیرد و شرایط لازم جهت ارتقاء زیست این گروههای اجتماعی با پیگیری نیروهای مدنی انجام شود.
۳) فاجعه همواره با خود بسته شدن امکانهایی از سیاست را به همراه میآورد. در شرایط فعلی بیم آن میرود که این وضعیت استثناییِ برخاسته از ضرورت کنترل بیماری، به مرور به قاعده تبدیل شود و حتی پس از پایان بحران نیز نظم مسلط تمایل به حفظ وضعیت استثنایی داشته باشد. ما نسبت به وقوع چنین رویدادی هشدار میدهیم.
۴) در کنار تمام ناکارآمدیهای ساختاری نباید مسئلهی تحریمها را نادیده گرفت. تداوم تحریمها در بحران فعلی بیش از هدف قرار دادن ساختارهای سیاسی موجود، فشارها را بر توده افزایش داده است. تحریمها علاوه بر آسیبهای اقتصادی به جامعه ایران در بلند مدت افق دموکراسی را تاریک و در بحران فعلی فاجعه را تشدید میکند. بنابر گواهی تاریخ، سیاست جنگ و تحریم هرگز حامل دموکراسی نبوده و نخواهد بود و این تنها مقاومت جمعی ماست که امکان دموکراسی را میسازد. این را وظیفه خود میدانیم که در کنار ” نه به جنگ ” و ” نه به اقتدارگرایی”، فریاد ” نه به تحریم ” دانشجویان را به مجامع بین المللی، روشنفکران، احزاب و دولتها برسانیم.
۵) در این میان یکی از آسیبپذیرترین اقشار در برابر این بیماری، زندانیان هستند چرا که از طرفی به دلیل پایین بودن اسفبار استانداردهای زیستی در محیط زندانها نظیر نبود تغذیهی مناسب و عدم دسترسی کامل به امکانات پزشکی، سیستم ایمنی بدن آنها آمادگی کمتری برای مقابله با ویروس کرونا دارد و از طرفی زندانها از مراکز مهم تجمع انسانیاند. ما از حق زیست انسانی زندانیان و حق اعتراض آنها به شرایط فعلی حمایت کرده و هرگونه برخورد خشونتآمیز با آنها و خانوادههایشان را محکوم میکنیم و میخواهیم هر چه سریعتر تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و آنانی که محکومیتهای سبک دارند، آزاد شوند و قواعد پیشگیرانه و بهداشتی جدی در تمامی زندانها اعمال شود.
۶) به نظر میرسد در شرایط فعلی در کنار فروپاشی اجتماعی و اقتصادی در آستانه فاجعهای به نام فروپاشی نظامِ درمان هستیم. ظرفیتهای نظام درمان برای بحران محدود است و امتناع ایران از همکاری با نهادهای بینالمللی، کمکهای خارجی و رد کمک پزشکان بدون مرز، ذیل نگاه توهم توطئه که متکی بر سلیقه فردی حاکمان و بدون مشورت با متخصصین امر است، نیز مسئله را پیچیدهتر کرده است. کادر و نظام درمان نمیتوانند تداوم فشار و ناکارآمدیها را به دوش بکشند. اگر دولت نگاه جامعهمحور را جایگزین نگاه بالینی نکند در آستانهی بحرانی بزرگ نشستهایم. لذا دولت و وزارت بهداشت باید با زدودن تفکر توهم توطئه، به جای تاکید صرف بر رویکردهای بالینی نگاهی جامعهمحور به کلیهی ساحتهای سلامت و علیالخصوص بحران فعلی داشته باشند. سلامت امریست مشارکتی که بدون تعاون جامعه و نظام سلامت تحقق آن غیرممکن میباشد و در بحران فعلی خود به عینه شاهد آن هستیم.
در شرایطی که دولت با اتکا به نیروهای مسلح فضای گفتمانی سلامت را نظامی و فضای فعالیتهای جامعهمحور را محدودتر از پیش کرده است، این وظیفه سازمانهای مردم نهاد، ساختارهای محلی، تشکلهای دانشجویی، اصناف و فعالان مدنی است که نقش مهمی در آموزش گروههای اجتماعی و توانمندسازی آنان انجام دهند.
مدیریت بحران بدون عنایت به وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی جامعه باعث سقوط نظام سلامت در سیاهچالهی هزینههای مهارگسیختهی درمان خواهد شد. باید به این نکته توجه کرد که جامعه در این بحران متوجه مسئلهای عمیق خواهد شد که با نگاه توسعهمحور حاکمیت در تضاد قرار خواهد گرفت. نکته اینجاست که تداوم بقا و زیست همهی ما در گرو نوعی تعاون برای بقا قرار دارد و قطعا حاکمیت توان و خواست پیگیری مسائل بیان شده را ندارد و نخواهد داشت. تداوم زیست، ما را وادار میسازد که جدا از ناکارآمدیهای فاجعهبار سیستم نگاهی جامعهمحور نیز به بحران داشته باشیم. نگاهی که به نوعی خودسازمانی تودهای برای برونرفت از فاجعه منجر شود.
خودسامانی تودهای از دل مشارکت نهادهای مردمی، حضور تشکلها و احزاب و هر آنچه در چهارچوب جامعهی مدنی میتوان جستجو کرد محقق میشود. به نظر اتحاد معلم، کارگر، روشنفکر، دانشجو و… در بستر کرونا برای ساماندهی و سازماندهی و آگاهیبخشی عمومی امری ممکن است. اینکه ارادهی حاکم بر سیستم، کمک نهادهای بینالمللی را رد و گفتمان نظامی-امنیتی را حاکم بر فضای سلامت میکند، قرنطینه را امری مربوط به قبل از جنگ جهانی اول میخواند و هیچ امکان عملی نیز ارائه نمیدهد تنها نشان از بیارزش شدن جانها دارد.
تشکلهای دانشجویی از تمامی فعالان مدنی، نیروهای اجتماعی و تودههای مردمی دعوت به همبستگیِ همگانی حول آگاهی بخشی و نمایش پتانسیل خودسامانیِ تودهای میکند. امیدواریم با استفاده از تمام پتانسیلهایمان از فضای فعلی عبور کنیم. هر چند پتانسیلهای مشارکتی جامعه محدود است اما وقت آن رسیده که بر خود اتکا کنیم.
در فضای ویژهی پساآبان ۹۸ و بیاعتمادی مردم به رسانههای حاکمیتی در خصوص شفافیت آمار رسمی، سوالهایی اساسی در خصوص چرایی برگزاری مراسم تشییع جنازهی سردار اسداللهی، تجمع نظامیان در قالب رزمایشهای بیولوژیک و عدم قرنطینه قم وجود دارد. ما در شرایط بحران تلاش کردیم فراخوانی خطاب به روشنفکران و فعالان مدنی صادر کنیم تا به تبیین همبستگی اجتماعی و خودسامانی مردمی و ارائهی راهکارهای نظری و عملی برای برون رفت از بحران بپردازند.
امروز بیش از هر زمان دیگری لزوم تمهیدات بینالمللی در خصوص بهداشت احساس میشود و سرنوشت انسانها به هم گره خورده است. در کنار هم متحد ایستادهایم.