سوال این است، در زمانی که یک روزنامه به دلیل انتشار مطلبی این چنین به محاق تعطیلی می رود، دفاع وی از امر به معروف و نهی از منکر، چه معنایی می تواند داشته باشد؟.
به دنبال اعدام شیخ نمر روحانی مخالف رژیم عربستان، جدال لفظی بین ایران و عربستان شدت گرفته است. در طول ۲۴ساعت گذشته تظاهراتی در تهران و مشهد در مقابل سفارت و کنسولگری عربستان گزارش شده است. تظاهراتی که باید از طرف گروه های سیاسی حاکم در ایران برنامه ریزی شده باشد. به دنبال اعدام شیخ نمر و بیش از 40 نفر دیگر در عربستان، ما همچنین شاهد محکومیت این اقدام از سوی تقریبا تمام مقامات حکومتی در ایران بوده ایم. در میان اظهارات مقامات حکومتی، سخنان علی خامنه ای در این ارتباط قابل تامل است. انتشار سخنان علی خامنه ای که قاعدتا و معمولا از طرف دفتر رهبری در اختیار رسانه ها قرار می گیرد را، رسانه های خبری ایران انتشار دادند که در شکل و محتوا کاملا یکسان بوده است. قابل تامل اینکه گزارش مزبور کوتاه بوده است و بر خلاف انتظار، تهدیدهای تند نسبت به دولت عربستان در آن مشاهده نمی شود و فقط به این موضوع اشاره شده است که،”دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت.”
اما نکته قابل توجه در سخنان خامنه ای در قسمتی است که وی اظهار می دارد:” این عالمِ مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق میکرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکرِ برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود.” وی همچنین خطاب به مدافعان حقوق بشر، گفت:” کسانی که صادقانه به سرنوشت بشریت و سرنوشت حقوق بشر و عدالت علاقهمند هستند، باید این قضایا را دنبال کنند و نباید نسبت به این وضعیت بیتفاوت باشند.”
همزمان با این اظهارات، در اطلاعیه ای که توسط قوه قضاییه رژیم انتشار یافت روزنامه بهار بار دیگر به محاق تعطیلی رفت. دقیقا مشخص نیست به دلیل کدام مطلب تصمیم به توقیف روزنامه بهار گرفته شده است اما بنا بر گزارش های تاکنون انتشار یافته توقیف این روزنامه در رابطه با مطلبی است که در رابطه با محمد خاتمی نوشته شده است. سوال این است، در زمانی که یک روزنامه به دلیل انتشار مطلبی این چنین به محاق تعطیلی می رود، دفاع وی از امر به معروف و نهی از منکر، چه معنایی می تواند داشته باشد؟. این یعنی همان چیزی که رهبر ایران آن را برای محکومیت رژیم عربستان مورد استفاده قرار می دهد اما در همان حال ارگان های تحت کنترلش آن را بر علیه جریاناتی که خطوط تعیین شده رژیم را رعایت نکنند، به اجرا درمی آورند. علاوه بر آن ما هنوز بعد از چند سال حبس خانگی رهبران جنبش سبز، نشانه ای از اینکه آنها آزاد شوند مشاهده نمی کنیم. چنانچه سخنان علی خامنه ای را بخواهیم ملاک قرار بدهیم این سوال به وجود می آید که آیا رهبران جنبش سبز مردم را به حرکت مسلحانه تشویق کرده بودند؟ آیا آنها به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بودند؟ آیا اقدامات سیاسی کروبی و میرحسین موسوی مصداق همان امر به معروف و نهی از منکر نبوده است؟ سوای رهبران جنبش سبز، ما همچنان شاهد دستگیری، محاکمه، زندانی، و اذیت و آزار کنشگران سیاسی، فعالان زنان، کارگران و دانشجویان هستیم که تنها جرم آنها انتقاد از وضعیت موجود می بوده است و در هیچکدام از اقدامات سیاسی آنها، مطلقا مشی مسلحانه مشاهده نمی شود. حتی اگر بخواهیم این موضوع را از جنبه مذهبی آن هم مورد تحلیل قرار بدهیم باید اذعان کرد در طول موجودیت رژیم جمهوری اسلامی، بسیاری از روحانیون مخالف رژیم در مقاطع گوناگون مورد اذیت آزار و فشار قرار گرفتند. این فشارها شامل حبس خانگی، زندان و میراندن به طرق مختلف بوده است. در این میان علاوه بر فشار به روحانیون غیر مسلمان و غیر شیعی، ما شاهد فشار به تعداد زیادی از روحانیون شیعی هم بوده ایم. به عبارت دیگر فشار به روحانیون شیعی و غیر شیعی قابل مقایسه با پیش از برپایی رژیم اسلامی نیست.
خامنه ای در قسمتی از سخنان منتشر شده اش، از طرفداران حقوق بشر می خواهد که نسبت به این اقدام رژیم سعودی بی تفاوت نباشند. باید یادآوری کرد رژیم جمهوری اسلامی در طول سی و چند سال گذشته از معدود رژیم های حاکم بر جهان بوده است که بارها و بارها از طرف سازمان های مدافع حقوق بشری محکوم گردیده است. رژیم جمهوری اسلامی در طول تمامی این سال ها این سازمان های حقوق بشری را به نحوی بازیچه دست قدرت های جهانی قلمداد کرده است و به خواسته های آنها هیچ وقعی نگذاشته است. به دنبال سرکوب های شدید مخالفان در سال ۸۸، سازمان ملل، اقدام به تعیین احمد شهید به عنوان گزارشگر ویژه در رابطه با ایران کرد. در این زمینه باید یاداوری کرد که حکومت اسلامی ایران علیرغم درخواست احمد شهید و دیگر سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشری از ورود وی به ایران امتناع کرده است و بارها و بارها این گزارشگر مورد حملات تند مقامات حکومتی قرار گرفته است.
رژیم عربستان و ایران دو روی یک سکه هستند که با استفاده از قوانین ارتجاعی و عصر حجری، سرکوب مخالفان را به شدت اعمال می کنند و در این میان به دلیل وجود اختلافات سیاسی این دو رژیم در منطقه، ما بعضا شاهد موضع گیری هایی از طرف این دو دولت هستیم که موارد نقض حقوق بشر از سوی طرف مقابل را مورد مذمت قرار می دهد.