کودکانِ کار، جمعیتی از کودکان جامعهاند که بهدلیل فقر فزایندهٔ اقتصادی خانوادههای زحمتکش در شهرها و روستاها، بهجای رفتن به مدرسه ناگزیر به بازار کار رانده شدهاند. برخی از آنان در خیابانها به کار، یا بهعبارت بهتر، به زبالهگردی، تکدیگری، فروش اجناس بُنجُل و تنفروشی، اما سازمانیافته از سوی باندهای بزهکار، بهکار گمارده میشوند. این بخش از کودکان کار و خیابانی غالباً در معرض انظار عمومی هستند. ازاینروی، هرسال برگزاری کنفرانسهایی درخصوص “ضرورت برخورد” با این معضل اجتماعی و بهدنبال آن نیز بگیروبهبندهایی باهدف پنهان حفظِ زیبایی شهر یا بهعبارتبهتر برای پنهان نگه داشتن آنان از انظار عمومی را شاهدیم….
یک جامعه شناس میگوید، پدیده فقر کودکان، امنیت و آینده کودکان را نشانه گرفته است و در چند سال اخیر با شیب تندی در جامعه بروز و نمود کرده است، برای نمونه تعداد کودکان کار و ازدواج آنها رشد یافته است.
وی تاکید کرد: والدین به دلیل مشکلات اقتصادی و تورم که در چند ماه گذشته رشد دو چندان یافته است، نمیتوانند حداقل نیاز کودکان خود را تامین کنند به همین دلیل کودکان به جای کسب تحصیل ناچارند در کنار پدر خود کارگری کنند یا با دست فروشی کمک خرج خانواده شوند.
این جامعه شناس در ادامه گفت: فقر کودکان، پدیدهای است که در صورت تداوم و تشدید یافتن آن، سلامت یک جامعه را با خطر جدی مواجه میسازد از این رو نباید و نمیتوان به این موضوع بیتوجه بود و در بررسی صورت گرفته درباره حضور کودکان کار مشخص شد که تمامی این کودکان مورد تجاوز قرار میگیرند. هیچ جایی برای کودکان کار امن نیست. کودکانی که در مترو دست فروشی میکنند، در کوره پزخانهها کار سخت انجام میدهند یا در سطح شهر و در چهارراهها دستفروشی میکنند و بالاخره یک روز مورد تعرض قرار میگیرند.
خبرگزاری مهر