متاسفانه سیاست در ایران صرفا بر منافع حاکمیت استوار است چرا که حتی دولت ها صرفا ستاد اجرایی حاکمیت بوده و هستند.
گران شدن قیمت بنزین را باید در منطق بی مدیریتی و بی لیاقتی مسوولان کشور جست و جو کرد که توانایی ارایه راه کار صحیح برای اداره کشور ندارند و در طول 40 سال گذشته در همه حال هر روز وضع زندگی مردم بدتر شده است.
در آخر هم مدعی می شوند که پول حاصل از بالا رفتن قیمت بنزین را برای 60 میلیون نیازمند صرف می کنند.
نکته جالب در این است که در همین آمار نشان داده شده است که در ایران 60 میلیون تن از 83 میلیون ایرانی مستحق دریافت کمک هستند.
(آمار واقعی فقر در ایران)
اما نکته دیگر این که وقتی دولت کسر بودجه دارد، یا با بالا بردن قیمت دلار به صورت کاذب جیب مردم را خالی می کند یا با افزایش قیمت بنزین باعث می شود تمام قیمت های کالا های ضروری، تولیدی و هزینه های خدماتی و … یک جا افزایش پیدا کند.
چنین سیاست هایی خیانت است.
چنین رویه و سیاستی، مالیات گرفتن از ثروتمندان نیست! در کشوری که 60 میلیون نیازمند دارد، این گرانی ها زندگی طبقه کارگر، اقشار میانی جامعه را مستقیما تحت تاثیر قرار می دهد و افراد ثروتمند را ثروتمند تر و 60 میلیون نیازمند را فقیرتر از قبل می کند.
در نهایت هم دولت مدعی می شود، به این افراد ماهی 150 هزار تومان معادل تقریبا 10 یورو در ماه پرداخت می کند، یعنی یک ساعت دستمزد یک کارگر.
(چه رقم چشم گیری!)
اگر دولت به فکر چرخیدن چرخش، برای زندگی مردم بود هیچ وقت با سیاست های نئولیبرالی زندگی مردم را به جهنم تبدیل نمی کرد.
این دولت، همان دولتی است که کلی امید برای رییس و کلیدش داشتند و امروز مردم را به خاک سیاه نشانده است.
تا وقتی بخش بزرگی از مردم به کف خیابان ها برای اعتراض نیایند و منتظر شوند تا دیگران جلو بروند و هزینه زندان و … را تحمل کنند تا شاید آن ها در آخر از بهبودی شرایط سهمی هم نصیب شان شود، وضع نه تنها به همین حالت می ماند بلکه هر روز بدتر از دیروز خواهد شد و در نتیجه از زندگی برای همه مردم جهنمی بیش نخواهد ماند.
برگرفته از بولتن کارگری