اگر نمیدانید، برای آگاهی و اگر فراموش کردهاید برای یادآوری مینویسم. بیش از شش ماه پیش، ندا ناجی، در تجمعی که به مناسبت روز جهانی کارگر در مقابل مجلس برگزار شده بود بازداشت شد.
حالا او، پشت دیوارهای اوین، منتظر برگزاری دادگاه و محاکمه برای جرمی است که مرتکب نشده است. من ندا را پیش از زندان نمیشناختم. اما در روزهای حبس در زندان قرچک ورامین، شاهد مقاومت و شرافت زنی بودم که حالا سکوت در مورد وضعیت او عدم شرافت است.
ندا ناجی پس از مدت طولانی حبس در انفرادی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. اما چنان استوار بود که گویی فشار بازجوییها برایش هیچ نبوده است. مدت طولانی انفرادی و بازجوییهای او هم به همین دلیل بود: مقاومت ندا بازجو را به ستوه آورده بود.
در روزهای اعتصابم، خواهرانه کنارم ایستاد و این تنها محدود به آن روزها و منحصر به برخوردش با من نبود. ندا ناجی مهر و عشق عمیق خود به انسان را، چنان در زندان قرچک ورامین به تمام زندانیان هدیه داده بود که حتی ماهها بعد از انتقالش به اوین، باقی زندانیان زن قرچک ورامین نیز جویای وضعیتش بودند.
قصد ندارم سیمای قهرمان فداکار را از او به تصویر بکشم. اما محاکمهی زنی به اتهام انسانیت، و فشارهایی که در این ماهها بر او وارد شد، برایم سخت دردناک و تحملناپذیر است. زندانی سیاسی با تحمل فشار حصر تنش در چهاردیواری زندان، علیه تحمیل وضعیت موجود مقاومت میکند و از این حیث لازم است که صدای زندانیان سیاسی را به گوش مردم برسانیم.
صدای گلرخ ایرایی، صدای شکوفه یداللهی، صدای آتنا دائمی و صدای تمام آنان که به اتهام عشق به انسان محصور و محبوس هستند.
اما خواهرم، ندا، در روزهایی که در زندان قرچک ورامین همبندی من بود، به من عشقی آموخت که فراموشی آن ناممکن است.
باید از ندا ناجی گفت و نوشت. اما با کدام عنوان و شعار؟ نام او، خود عنوان و شعاری رسا برای اعتراض به وضعیت اوست. «ندا ناجی» که هم به جرم ندای حقخواهی کارگران در زندان است و هم صدای اعتراض فرودستانی بود که «ناجی» ایران فردا خواهند بود … با هشتگ #ندا_ناجی از او تا روز دادگاهش بگویید. از امشب به یاد تو ندا ناجی
سپیده قلیان -۲۰ آبان ۹۸
@Maydayarrests