هم میهنان عزیز و گرامی بازنشسته!
درودهای گرم به محضر همه شما بازنشستگان و هم سرنوشت هایمان!
عزیزان بازنشسته ما همه باهم، دوران سخت و پرمشقتی را از سر می گذرانیم. بار دیگر و چنان که گفته ایم “تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم” گردهم آمده ایم تا صدای حق طلبی خود را به گوش مسوولان و قانون گذاران برسانیم.
امروز بازنشستگان ایران، سخت ترین دوران خود در طول 40 سال گذشته را از سر می گذرانند. وضع معیشتی و زندگی بازنشسته ها اعم از کشوری و لشکری و تامین اجتماعی و سایر صندوق ها، بحدی وخیم شده است که خود دولت و قانون گذاران نیز به آن معترف اند. وقتی خط فقر بالای 5 میلیون تومان و سبد معیشت به5/7 میلیون تومان رسیده است، کدام کارگر و کارمند و بازنشسته ای می تواند از عهدۀ مخارج سر سام آور چنین زندگی برآید؟ وقتی که اکثریت بازنشستگان را حداقل بگیرانی تشکیل می دهند که حقوق و مستمری شان حتی کفاف یک سوم مخارج زندگی شان را هم نمی دهد، چگونه می توانند زندگی کنند و از آنها انتظار داشت که اعتراض نکنند؟
عزیزان بازنشسته! همان گونه که استحضار دارید، سه عامل عمده در بوجود آمدن این وضع وخیم برای نیروی کار و بازنشسته ها در کشور و پیدایش شکاف عظیم چند برابری بین هزینه های واقعی زندگی و حقوق و دستمزدهای پرداختی به کارگران و کارمندان بویژه حقوق و مستمری بگیران مؤثر بوده است.
۱- سیاست های حقوق و دستمزد دولت
طبق قانون اساسی، دولت موظف بوده است که نظام تامین اجتماعی را برای کلیه مردم ایران برقرار کرده و یک زندگی آبرومند را برای مردم تامین کند از جمله حقوق و مستمری مناسب برای بازنشستگان را. اولین کاری که دولت موظف به اجرای آن بوده است، تعیین سطح سالانۀ افزایش حقوق و دستمزد های کارگران و کارمندان و بازنشسته ها بمیزانی بالاتر ازنرخ تورم بوده است.
همان گونه که خود دولت نیز معترف است، در طول 40 سال گذشته دولت، هرگز طبق قانون عمل نکرده است. همگان می دانند که اولا دولت ها همیشه نرخ تورم را درحد نصف میزان واقعی آن اعلام کرده اند؛ و ثانیا، افزایش حقوق و دستمزد ها و مستمری ها نیز بصورت درصدی از حقوق و دستمزد و مستمری سال قبل که همواره نامکفی و زیر خط فقر بوده است محاسبه شده است. متاسفانه به مدت چندین دهه، تعیین حقوق ها بسیار زیر نرخ تورم واقعی و افزایش قیمت ها بوده است.
افزایش قیمت ها در اقتصاد معیوب دولت های پس از جنگ تا حد 100 درصدی و 200 درصدی، هرگز موجب نشدند تا سطح حقوق و دستمزدها و مستمری ها را به همان نسبت افزایش دهند. در عمل درصد ناچیزی مطابق با نرخ غیرواقعی تورم به حقوق ها اضافه می شده است.
عامل دیگر که دولت مسئولیت درجه اول در آن داشته است، پایین نگه داشتن سطح حقوق و مستمری بازنشستگان بوده است. در هیچ دوره ای سقف حقوق و مستمری بازنشستگان، از سقف 80 درصدی همان حقوق های پایین هم بالاتر نرفته است. یعنی دولت و صندوق ها بطور کامل، کسورات قانونی را دریافت کرده اند اما حقوق و مستمری را حداقل 20 درصد کمتر پرداخته اند.
۲- دولت، قانون شکن بزرگ
این وضع فاجعه بار و غیر قابل تحمل بازنشستگان که هیچ دولت و نهادی نمی توانست و تواند از آن دفاع کند، سرانجام با فشار بازنشسته ها به تصویب قانون همترازی بازنشستگان با شاغلان در سال 86 در مجلس شورای اسلامی منجر شد .این مصوبه موجب برانگیختن امید به تغییر در زندگی و معیشت در میان بازنشستگان شد. اما طولی نکشید که دولت ها از اجرای این قانون سرباز زدند!
اکنون 12 سال از تصویب این قانون می گذرد و دولت ها به بهانه نبود نقدینگی لازم آن را اجرا نمی کنند. ادعای نبود نقدینگی، ادعایی دروغ است، چرا که دولت احمدی نژاد مدعی حامی فرودستان با 700 میلیارد درآمد نفت براحتی می توانست آن را اجرا کند . دولت نولیبرال «تدبیر و امید» حامی سرمایه داران روحانی نیز که با حکم ساده یک دادگاه معمولی، بدهی چند هزار میلیاردی سپرده گذاران کاسپین را پرداخت، درآخر سال 97 عایدات حاصل از فروش 40 میلیارد دلار درآمد ارزی را به جیب وارد کنندگان ریخت، می توانست این قانون را به اجرا بگذارد.
قطعنامه 19 آبان 98 اتحاد سراسری بازنشستگان ایران
بازنشستگان عزیز! نمونه بسیار مهم و درد آور دیگر، عدم پرداخت بدهی 250 هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تامین اجتماعی است. اقدامی غیر قانونی که سازمان تامین اجتماعی را مجبور کرده است که برای پرداخت تعهدات خود از بانک ها وام بگیرد.
آن چه برای بازنشسته ها مشهود و مسلم است این است که دولت هایی که راه را برای اختلاس و چپاول غارت بودجه و اموال دولت و مردم باز گذاشته اند، به هیچ وجه قصد اجرای این قانون را که به زندگی میلیون ها بازنشسته مربوط می شود، ندارند!
۳- فقدان حمایت های قانونی از بازنشستگان
عامل سوم تیره روزی بازنشستگان، بیگانگی قانون گذاران و مجریان و پاسداران قانون از مردم است. نه دولت هایی که با وعده به مردم بر سرکار آمدند به فکر بازنشستگان بودند و نه دستگاه مقننه ای که با انواع ترفندها رای مردم را برای قانون گذاری گرفتند. امروز نه مجلس، استیضاح کننده دولت است و نه قوه قضاییه، مدعی و حسابرس بی قانونی های دولت در خصوص عدم اجرای قانون همترازی است.
تشکل های وابسته به کانون های قدرت بازنشسته ها تحت نام کانون های بازنشستگی، کاری جز اجرای منویات دولت ها و حکومت ها ندارند. احزاب دولتی هم که بنام کارگران و بازنشستگان فعالیت می کنند، در هیچ نهاد و مرجع قانونی، هیچ قدمی برای بهبود وضعیت زحمتکشان و بازنشسته ها حتی به میزان اندکی بر نداشته اند و هیچ برنامه ای برای بهبود وضع بازنشستگان وکارگران و کارمندان نداشته اند که اگر چنبن بود، وضع بازنشسته های کشور این قدر فاجعه بار نبود.
خواهران و برادران عزیز بازنشسته!
آزموده را آزمودن خطا است. دولت ها تا مجبور نشوند و تا با اعتراض متحدانه و یکپارچه بازنشستگان مواجه نشوند از بی توجهی به بازنشستگان دست بر نمی دارند. واضح است که بدون اتحاد سراسری بازنشسته ها و بیمه شده ها و بدون اعتراضات جمعی، نمی توان دولت را به قبول خواسته های به حق و قانونی بیمه شده ها و بازنشسته ها واداشت. وقت آن است که همۀ بیمه شدگان و بازنشستگان، تشکل های واقعی کارگری و کارمندی و بازنشستگی خود را ایجاد کنند و در آنها تجمع کنند تا بتوانند از پراکندگی خارج شده و به سوی اتحاد پیش روند.
اتحاد سراسری بازنشستگان ایران همه بازنشسته ها را به حضور فعال در جامعه بازنشسته های کشور فرا می خواند و همۀ گروه ها وتشکل های بازنشستگی را به اتحاد دعوت می کند .
اتحاد سراسری بازنشستگان ایران بویژه ، اعتراض خود را به اقدام غیر مسئولانه و اتحاد شکنانۀ گردانندگان تشکل های موسوم به «ائتلاف بزرگ هم اندیشان» که خواستار تجمع و گردهمایی بازنشستگان شدند، اعلام می دارد. متاسفانه شاهد بودیم که این «ائتلاف بزرگ هم اندیشان» با انتشار اطلاعیه های توهین آمیز و با عباراتی که خوشایند دستگاه های امنیتی بود، بازنشستگان را از حمایت از اعتراضات جمعی ترسانده و در حرکتی تفرقه افکنانه و غیراخلاقی، از دستگاه های امنیتی خواستند که با سایر معترضان برخورد کنند. ما ضمن ابراز تاسف عمیق خود از چنین برخوردهایی، از این تشکل ها می خواهیم که رویه خود را تغییر دهند و راه اتحاد با سایر تشکل های بازنشسته ها را در پیش بگیرند. مسئولان این تشکل ها بدانند که با برخورد ساده انگارانه با امور بازنشستگان و گدایی توجه دولت، هرگز بهبود معیشت جداگانه ای برای بازنشسته های کشوری و لشکری بدست نخواهد آمد. بلکه، فقط با اتحاد می توان حقوق بازنشسته ها را از دولت ها مطالبه کرد و گرفت.
وقت آن است که همۀ بازنشستگان اعم از لشکری و کشوری و تامین اجتماعی با هم در شکل های مختلف اتحاد تشکل های موجود بازنشستگی، متحد شوند و به صورت نیرویی یکپارچه به اعتراضات مدنی خود ادامه دهند.
بار دیگر اعلام می کنیم که ما بازنشستگان کشوری و لشکری و تامین اجتماعی به رغم تمامی تضییقات و بی قانونی های موجود از حق خود صرف نظر نمی کنیم و تکرار می کنیم که تا حق خود را از دولت ها و نهادهای حاکمیتی نگیریم از پا نمی نشینیم. ما هم صدا با همه بازنشستگان خواهان موارد زیر هستیم:
• ما از کلیه دستگاه های قانون گذاری و اجرایی مصرانه خواستار اجرای قانون همترازی مصوب سال 86 مجلس هستیم؛
• ما مصرانه خواستار تصویب متمم افزایش 50 درصدی افزایش حقوق و مستمری بازنشستگان برای نیمه دوم سال 98 هستیم؛
• ما مصرانه خواستار تعیین جدول زمان بندی پرداخت بدهی 250 هزار میلیارد تومانی دولت به صندوق تامین اجتماعی هستیم؛
• ما با صدای رسا اعلام می کنیم: اموال صندوق های بازنشستگی به کارمندان و مستخدمین دولت و بازنشسته ها و نسل های بعدی شان تعلق دارند و دولت ها هیچ نوع حق مالکیت و دخل و تصرفی در آنها ندارند. از این رو ما مصرانه و قاطعانه خواستار دست کشیدن دولت از دخالت ها و تصمیمات غیر قانونی فروش و واگذاری اموال صندوق های بازنشستگی هستیم.
• ما با صدای رسا اعلام می کنیم: سازمان تامین اجتماعی و تمامی سازمان ها و نهادهای اقتصادی متعلق به آن، نظیر بانک رفاه کارگران، تمامی زیر ساخت های بهداشتی و پزشکی آن، اعم از بیمارستان ها و درمانگاه های تخصصی، هم چنین شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) با کلیه هلدینگ ها و شرکت ها و سرمایه گذاری ها و سهام های آن به بیمه شدگان و بازنشسته ها تعلق دارند و دولت ها هیچ نوع مالکیت و حق دخل و تصرفی در آنها ندارند. از این رو ما مصرانه و قاطعانه خواستار عدم دخالت دولت در تصمیم گیری در امور دارایی های سازمان تامین اجتماعی و فروش یا واگذاری اموال آن هستیم.
• درمان و بهداشت بازنشسته ها باید رایگان باشد. ازاین رو ما مصرانه خواهان تصویب قانون بهداشت و درمان رایگان برای بازنشستگان و لغو قرارداد با بیمه های تکمیلی هستیم؛
• ما خواستار آزادی تشکل ها و انجمن های صنفی بازنشستگان
و رفع موانع از تشکیل اتحادیه ها و انجمن های صنفی مستقل و غیر وابسته بازنشستگان هستیم؛
• جای کارگر و معلم در زندان نیست. ما خواستار آزادی فوری و بدون قید وشرط کلیه کارگران و معلمان در بند هستیم.
اتحاد سراسری بازنشستگان ایران
19 آبان 1398