خانم قلیان در بخش دیگری از روایت خود به تبعیض جنسیتی علیه بازداشتیها و زندانیان زن اشاره کرده و گفته است:
“آن همه ضرب و شتم، آزار و اذیت به خاطر این بود که من زن بودم، به خاطر این بود که از دیوار فرمانداری بالا رفته بودم تا از گارد امنیتیای فیلم بگیرم که خبرنگاران وابسته به حاکمیت منکر آن میشدند. برای این بود که اسماعیل بخشی حامی حقوق زنان شهری بود که این بار برخلاف معمول زنان در کنار مردان به مبارزه برخاسته بودند.”
خانم قلیان گفته که همزمان با بازداشت و بازجویی او در پاییز سال گذشته بردارش را به بازداشتگاه برده بودند “فقط به این دلیل که من زنم و برادرم سنتی است و هر دفعه برای ترساندنم مرا تهدید میکردند که او را به اتاق بازجوییام خواهند آورد تا از من اعتراف بگیرند.”
سپیده قلیان، فعال حقوق کارگران که در پرونده اعتراضهای کارخانه نیشکر هفت تپه به حبس طولانی محکوم شد، در فایلی صوتی از داخل زندان زنان قرچک گفته است که زندانیان زن “زیر شلاق و ظلم و ستماند، تبعیض جنسیتی قامتشان را خم نموده است و هیچ راهی برای آزادی ندارند.”
در این فایل صوتی که به دست بیبیسی فارسی رسیده، خانم قلیان شرحی از بازداشتها و “شکنجه و اتفاقات پیش آمده” در ماههای گذشته داده و گفته: “صدای مرا گوش کنید که طاقتم به پایان رسیده است.”
او گفته “کابوس صدای شکنجهها از گوشم قطع نمیشود و هر آن منتظرم توطئهای دیگر علیهام از صدا و سیما و خبرگزاریهای وابستهاش منتشر شود.”
در متنی که همراه این صدا به دست بیبیسی فارسی رسیده خانم قلیان نوشته است که مخاطب او “پس از مردم نهادهای بینالمللی همچون عفو بینالملل و سازمانملل هستند.”
خانم قلیان در اتهاماتی از جمله عضویت در گروه غیرقانونی، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام مجرم شناخته و مجموعا به ۱۸ سال حبس تعزیری محکوم شد که ۷ سال آن قابل اجراست.
صدای شکنجه
خانم قلیان در صدایی که به دست بیبیسی رسیده از برخوردهای “جنسیتی” با او به شدت انتقاد کرده و گفته است که به عنوان یک زن از صدا و سیمای جمهوری اسلامی، خبرگزاریها و مطبوعات وابسته به آن و قوه قضائیه شکایت دارد.
“به من بگویید چگونه شکایت کنم؟ از برنامه ۲۰:۳۰ و خبرگزاری فارس چگونه شکایت کنم؟ به من بگویید از قوه قضاییه چطور شکایت کنم؟”
او در این گفتار درباره “بازجوییهای پیدرپی” خود در روز ۲۵ آذر سال گذشته گفته که در آن از او خواستهاند که بعد از آزادی درباره شکنجه هنگام بازداشت سکوت کند.
“۱۶ ساعت مرا تنها در اتاق بازجوییای نگه داشتند که از اتاق بغلی صدای شکنجه انسانی میآمد که نامش اسماعیل بود و مرتب بازجو او را میزد و میگفت: اسماعیل اعتراف کن. شما تصور کنید چهها کشیدم وقتی نام همپروندهایام با نام او یکی بود. نمیدانستم اسماعیل بخشی پیش از من آزاد شده است!”
اسماعیل بخشی از چهرههای مطرح اعتراضهای کارگری هفت تپه بود که آبان سال گذشته همراه خانم قلیان بازداشت شد و بعد از آزادی گفت که شکنجه شده است.
احکام سنگین فعالان کارگری موجی از انتقاد را از قوه قضاییه ایران و رئیس آن به دنبال داشت که با وعده اصلاح در این قوه بر سر کار آمد.
خانم قلیان در بخش دیگری از روایت خود به تبعیض جنسیتی علیه بازداشتیها و زندانیان زن اشاره کرده و گفته است:
“آن همه ضرب و شتم، آزار و اذیت به خاطر این بود که من زن بودم، به خاطر این بود که از دیوار فرمانداری بالا رفته بودم تا از گارد امنیتیای فیلم بگیرم که خبرنگاران وابسته به حاکمیت منکر آن میشدند. برای این بود که اسماعیل بخشی حامی حقوق زنان شهری بود که این بار برخلاف معمول زنان در کنار مردان به مبارزه برخاسته بودند.”
خانم قلیان گفته که همزمان با بازداشت و بازجویی او در پاییز سال گذشته بردارش را به بازداشتگاه برده بودند “فقط به این دلیل که من زنم و برادرم سنتی است و هر دفعه برای ترساندنم مرا تهدید میکردند که او را به اتاق بازجوییام خواهند آورد تا از من اعتراف بگیرند.”
او گفته دلیل زندانی شدنش همکاری نکردن با بازجوهایی است که به او گفته بودند: “کمک کن تا مستندی از فریب خوردنت ساخته شود تا ما هم کمک کنیم نزد خانوادهات برگردی در غیر این صورت شرمندهایم و هیچبار دیگر به تو فرصت آزادی نخواهیم داد… نپذیزفتم و اکنون ماههاست که در زندانم.”
سپیده قلیان در این گفتار تصویری تیره و تار از وضعیت زندانیان زن داده و گفته: “صدای مرا از خیل زنانی میشنوید که گمنامند و به بهانههای واهی در زندانند.”
“از بین زندانیانی برای شما صحبت میکنم که به خاطر اینکه سالهای متمادی زیر خشونت بودهاند و هیچ فریادرسی نداشتهاند از خود دفاع میکنند و عنوان اتهامی قاتل را یدک میکشند و قصاص میشوند.”
او گفته صدای او “صدای جانبهلبرسیده از سرکوب و خفقان سیستماتیکی است که خود را به صورت خودسوزی سحر خدایاری (دختر آبی) نشان میدهد. کسی که به شهادت همبندیهایش حتی سیگار هم نمیکشید و تا لحظه آخر واهمه این را داشت که اگر پدرش حکم را ببیند او را خواهد کشت.”
خانم قلیان در انتهای پیام صوتی که از زندان فرستاده گفته است “این صدا، صدای کسی است که میخواهد صدای همبندیانش را گوش کنید و بگویید شکایتش را به کجا ببرد که نتیجهای داشته باشد.”