امکان بهرهبرداری اقتصادی و بویژه عبور گاز ایران از یک شاهراه افسانهای سوالی است که یک عضو اتاق بازرگانی و یک کارشناس انرژی توضیحاتی پیرامون آن ارائه دادند.
مجیدرضا حریری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره چگونگی بهرهبرداری ایران از جاده ابریشم اظهار داشت: آنچه رسما در سال 2013 به عنوان سند ONE BELT ONE ROAD (یک کمربند، یک راه) مطرح شده است که به جاده ابریشم معروف شده در واقع ارتباط بین کشورهای مختلف در نقاط مختلف دنیا از مسیر دریا و خشکی است. هدف اصلی آن این است که کشورهای مختلف در همه حوزههای اقتصادی و فرهنگی همکاریهای گستردهتری داشته باشند و برای رسیدن به این تبادلات باید راهها به هم نزدیک شوند.
وی افزود: در چارچوب اجرایی شدن جاده ابریشم پروژههایی نیز تعریف میشود که در حوزه اقتصاد شامل پروژههای زیربنایی مثل ساخت جاده، ریل ،فرودگاه، بندر و نیروگاه است که باعث میشود ملتها در حوزههای اقتصادی و فرهنگی رشد کنند.
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین تصریح کرد: در مسیر پیوند مردم دنیا بوسیله جاده و ریل و بنادر، انرژی هم میتواند یکی از آیتمهایی باشد که کشورهایی که صاحب انرژی نیستند، بتواند وضعیت مردم و اقتصادشان را سر و سامان دهند که البته تاکید روی انرژیهای پاک است که در هزاره سوم به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر میشود.
وی با بیان اینکه در پروژه جاده ابریشم بحث رقابت به هیچ وجه مطرح نیست، گفت: همه کشورهایی که در این مسیر هستند میتوانند طرح خود را به دبیرخانه این پروژه ارائه دهند و در قالب اهداف آن مورد حمایت مالی و تکنیکی کشورهای عضو قرار بگیرند. اگر کسی توانست پیشنهاد خود را بقبولاند قاعدتا میتواند موفق باشد مثل راهآهن بندر گوادر تا چین و یا برقیکردن راهآهن تهران-مشهد که در راستای همین پروژه است که مذاکرات برای فاینانس و وامهای ارزان قیمت و بدون بهره شروع شده است. بنابراین میتوان از مزایای برخی کمکهای بلاعوض و وام های بدون بهره استفاده کرد، ضمن اینکه شاهدیم حتی کشورهایی که از نظر تاریخی در جاده ابریشم نبودهاند نیز میتوانند از مزایای آن استفاده کنند. به اضافه اینکه به برخی کشورهای فقیر در حوزه آفریقا و آسیای میانه نیز به لحاظ اقتصادی کمک میشود.
حریری یادآور شد: در این پروژه ملت جوامع دنیا به هم کمک می کنند و با رفتار استعماری و استثماری قرون ۲۰ و ۲۱ متفاوت است، اهداف استعمارگرانهای مدنظر نظر نیست اما ملتها مرفهتر میشوند تا مصرف بالا برود به این ترتیب تولید کارخانهها افزایش مییابد همان کارخانههایی که بخش عمدهای از آنها در چین قرار دارند.
بهروز نامداری نیز درباره امکان بهره بردن ایران از جاده ابریشم به لحاظ صادرات انرژی بخصوص گاز به ایلنا گفت: چین خود را یک صادرکننده در مفهوم کلی میبیند ولی در موضوع انرژی یک واردکننده است و ایران را به عنوان یک منبع انرژی میداند اما اینکه ما چگونه میتوانیم نفت و گاز خود را به آنها برسانیم جای بحث است، در مورد صادرات نفت که مسیر مشخص است، آنچه مطمح نظر است، صدور گاز است که از مسیر خط لوله و یا ال .ان.جی صورت میگیرد.
وی افزود: در شرایط حاضر صادرات گاز با خط لوله غیرمحتمل است، هر چند خود را در مسیر جاده ابریشم قرار دهیم آنچه به واقع نزدیک است از طریق ال.ان.جی است. صحبتهایی مبنی بر اینکه از طریق پاکستان گاز را به چین متصل کنیم و یا از خط دومی پاکستان- هند -چین بهره ببریم که فعلا منتفی است، زیرا قرارداد گازی ایران با این دو کشور قبلا IPI بود که به خاطر اختلافات بنیادی هند و پاکستان، لغو شد و اکنون تبدیل به IP شده است.
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد: اما در هر حال چنانچه دو کشور به توافق برسند این خط لوله میتواند ۱۰ درصد سبد انرژی هند را پر کند و این کشور به اندازهای مصرف دارد که هر قدر انرژی از این کشور عبور کند جذب میکند، البته پاکستان هم با ورود نخستوزیر جدید تمایل به اجرایی شدن دارد و خوشبینیهایی بوجود آمده است. اما اینکه اجرا شود یا خیر در هالهای از ابهام است و طرف پاکستانی غیر از مطالعات زیست محیطی به خاطر مباث مالی کار دیگری انجام نداده است.
وی ادامه داد: مسیر دیگری که گاز ایران را به چین میرساند از افغانستان است که با وجود کوههای هندوکوش، کوهستانی و طولانی بودن مسیر در حد تئوری خواهد بود.
بهروزیفر تاکید کرد: آنچه واضح است کشورهای مصرف کننده انرژی از جمله چین همواره به دنبال متنوع کردن سبد انرژی خود هستند بنابراین مسیرهای زیادی را برای خود مدنظر دارد ضمن اینکه اگر خط لوله از مسیر غربی این کشور عبور کند به توسعه یافتگی این بخش کمک میکند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه ما در پروژه جاده ابریشم فقط به عنوان تامین کننده صرف انرژی آن هم فقط از طریق خط لوله ورود کنیم، بلندپروازانه است. چون روسیه با این کشور مرز مشترک دارد و گاز را به غرب چین رسانده و ما این المان را نداریم و ما باید با پاکستان و افغانستان به تفاهم برسیم. موضوع دیگر هزینه تمام شده گاز در بازار چین است که چه با خط لوله و از مسیر عسلویه جنوبیترین نقطه ایران باشد و چه از طریق احداث کارخانه ال ان جی گاز را ارسال کنیم، یکسان است، اما بازیگری ما با ال.ان.جی واقعگرایانهتر است. اما در عین حال به لحاظ اهداف بلندمدت و وابستگی، قطعا خط لوله به نفع ما است زیرا در حقیقت چین و پاکستان و حتی هند را وارد حلقه متحدین اقتصادی خود کردهایم که البته موانع بسیاری پیشرو است، مذاکرات و توافقات پیچیده ای را بین چند کشور میطلبد و در کوتاه مدت در ابهام است