حسینی سرپرست آموزش وپرورش : بر اساس قانون درمدارس دولتی تحصیل رایگان است ، بنابراین مدارس حق دریافت هیچ وجهی از والدین برای ثبت نام ندارند ، اما به مدارس اعلام می کنیم که از اولیاء بصورت داوطلبانه پول دریافت کنند ،
واقعیت امر حکایت از تناقضی آشکار درنگاه و عملکرد مجموعه دولت به اصل 30 قانون اساسی دارد،
هرسال باشروع فصل ثبت نام درمدارس دولتی مبالغی بالا تحت عنوان کمک به مدرسه را از اولیاء دانش آموزان درخواست می کنند ، با اینکه بارها ازجانب وزارت آموزش وپرورش اعلام شده است و مطابق قانون ، دریافت هرگونه وجه نقدی درمدارس ممنوع است ، اما چرا مدارس مبالغ ذکرشده را از خانواده ها می گیرند ؟
بررسی ابعاد و پیامدهای پارادوکس آموزش رایگان ،زمانی بیشتر جلب توجه می کند که سیاستهای غلط کاربدستان درتخصیص بودجه حداقلی آموزش وپرورش موجب شده است مدارس برای هزینه های موجود درطول سال تحصیلی دست به دامان خانواده ها شوند ، وبا توجیهاتی غیرمنطقی سعی در پرکردن کیسه گدایی ازطریق اخذکمکهای داوطلبانه ( کاملا اجباری ) دارد،
با اندکی تامل در انعکاس صدای اعتراض شهروندانی که جهت ثبت نام فرزندانشان در مدارس دولتی به اجبار مبالغ بالایی پرداخت کرده اند، می توان به عمق مسله پی برد ،
درچنین شرایطی که کارگران، معلمان و توده های فرودست جامعه با بحرانی روبروهستند که بالاترین نرخ تورم ، عدم ثبات اقتصادی ، گرانی روزافزون و بیکاری شدید در کشوررا تجربه می کنندو عملا معیشت خانواده ها به چندبرابر زیر خط فقر رانده شده است ، تاجایی که به سختی توانایی سیرکردن شکم بچه هایشان را دارند ، با اینحال پرداخت چنین مبالغی برای ثبت نام کودکان ، دست درازی وتعرض آشکار دولتمردان نالایقی است که آموزش را بیش از هرزمان همچون متاعی بفروش می رسانند ،
درهمین راستا جنبش معلمان ایران همواره دفاع از حقوق آموزشی کودکان را بعنوان یکی از مطالبات اصلی خود قرارداده است و آموزش رایگان و باکیفیت را حق قانونی تمام کودکان ایران می داند ، ودر مبارزه با خصوصی سازی درآموزش وپرورش راه پر فراز ونشیبی را پشت سر گذاشته وتحت هیچ شرایطی ازمواضع اصولی خود که ایجاد عدالت آموزشی و مقابله با تبعیض است دست برنخواهد داشت ،
علیرغم اینکه اصل 30 قانون اساسی آموزش رایگان را حق قانونی همه آحاد مردم می داند ، چگونه است که درعمل ، به آن توجهی نمی شود ؟؟ آشکارا وبا اجبار تحت عنوان کمک های ( داوطلبانه) اما اجباری از خانواده ها مبالغی بالادرخواست می کنند ؟
واقعا دولتمردان نظام چه دلیلی بر این اجحاف ها دارند ؟
آیا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام نیست ؟ پس
چگونه است که از پول این ملت آنهم در شرایط تحریم میلونها دلار برای ساخت بیمارستان در اوگاندا هزینه می شود ؟ اما دولت برای تامین هزینه های مدارس وآموزش با کمبودبودجه همراه است ؟ ودرکمال پررویی دست در جیب خالی کارگران ، معلمان و طبقه آسیب پذیر جامعه می کند ؟
شرم آوراست وقتی که ساخت مدرسه ، بهداری و دادن پول وخدمات عمومی به مردم دیرالزور تنها بخشی از خدمات جمهوری اسلامی در کشور سوریه به حساب می آید ، درحالیکه ارائه کارنامه پایان سالتحصیلی دانش آموزان مناطق محروم ایران فقط در ازای کمک های ۲۰۰ ، ۳۰۰ و ٥۰۰ هزار تومانی خانواده ها به مدرسه امکان پذیرباشد ؟
درشرایطی که دانش آموزان طبقه فرودست جامعه ما درمدارس کپری و کانکس درس می خوانند ، سردار پاسدار شاطری اعلام می کند : در ٤٥ روز ٤٥ مدرسه برای ضاحیه لبنان ساختیم ،
باوجود چنین بذل وبخشش هایی از پول مردم ایران به دیگران چگونه می توان سخن از آموزش رایگان گفت ؟
درحقیقت سفره انقلاب خیلی وسیع است ، اما نه برای ما و کودکان این سرزمین ،
سهم کشوری که جنگی خانمانسوز را به مدت هشت سال به این سرزمین تحمیل نمود از خوان وسیع انقلاب ، ساخت بزرگترین هتل خاورمیانه و مجموعه پتروشیمی ازطرف وزارت صنایع ایران و ساخت کارخانه تولید سیمان جهت خودکفایی مردم عراق می باشد ،
دراین میان فلسطین و لبنان هم سهم خوداز این سفره گسترده را به برقراری حقوق ومستمری ماهیانه از پول ملتی که خود سهمی از این سفره ندارند بسنده کردند ، گرچه گستردگی سفره انقلاب بیشترازاین موارداست که دراین مقال نمی گنجد ،
ولی ای کاش ! حداقل کودکان طبقه محروم جامعه ما هم سهمی اندک از این سفره گسترده انقلاب داشتند تا عدم توانایی مالی برای ادامه تحصیل ، منجر به ترک تحصیل اجباری آنها نمی شد ،
بزعم نگارنده پاسخ به این سوال ،که سهم کودکان ایران از این سفره وسیع انقلاب چیست ؟ همچنان بی پاسخ خواهد می ماند ! ،
آب درکوزه و ما تشنه لبان می گردیم ،
صلاح آزادی / فعال صنفی معلمان