پدیده کار کودک وابسته و همزاد فقر است. فاصله فاحش حداقل دستمزد با سبد معیشت خانوار و بیکاری سبب میشود تا خانوادههای این کودکان به دلیل عجز و ناتوانی در تامین معیشت مجبور باشند تا کودکانشان را به دل خطر خیابانها بسپارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کار کودکان عبارت است از دستفروشی در متروها و خیابانها تا زبالهگردها که کیسههای بزرگی مملو از زباله را بر دوش حمل میکنند یا گاریهای بزرگ را در خیابانها و کوچهها به اینسو و آنسو حرکت میدهند. کودکانی نیز هستند که در کارگاههای کوچک کار میکنند و گاه بسیار بیشتر از دیگر همنوعان خود در معرض رفتارهای مخرب کارفرما یا خشونت فیزیکی و جنسی یا بیماریهای ارتوپدی قرار میگیرند. بدبختانه این پدیده چرکین در جوامع مدرن امروزی رو به افزایش نیز هست.
آخرین آمار جهانی از پدیده کار کودکان توسط سازمان جهانی کار در ۲۲ خرداد سال ۹۷ منتشر شد. براساس آمار ILO بیش از ۲۵۰میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در سراسر جهان زیر سن قانونی کار میکنند. براساس همین آمار، ۱۲۰ میلیون نفر از ۲۵۰ میلیون کودک کار، وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند و ۱۳۰ میلیون کودک دیگر به صورت پارهوقت کار میکنند که بیشترشان پسر هستند. همینطور طبق تخمینهای جدید این سازمان، از این تعداد ۱۲۲.۳ میلیون کودک در منطقه آسیا و پاسیفیک زندگی میکنند. ۴۹.۳ میلیون نفر در افریقا و ۵.۷ میلیون کودک در امریکای لاتین و کارائیب هستند.
به رغم تمرکز بر کار کودکان در سالهای اخیر، هنوز آمار درستی از تعداد این کودکان در ایران وجود ندارد. فرشید یزدانی (فعال حقوق کودکان) با اعلام این موضوع به ایلنا میگوید؛ در سال ۸۵ تعداد کودکان کار طبق آمار اعلامی توسط مرکز آمار ایران نزدیک به یک و نیم میلیون نفر بود. در سال ۹۵ تعداد این کودکان طبق گزارش مرکز آمار ایران حدود ۸۰۰ نفر شد که البته افتِ عجیبی را نشان میدهد.»
به گفته فرشید یزدانی؛ سازمانهای مردم نهاد و NGOهای فعال در حوزه کودکان کار البته تلاشهایی برای آمارگیری داشتهاند اما به این دلیل که امکانات آمارگیری در حجم کشوری را نداشتهاند، از طریق جامعه مدنی نیز نتوانستهایم به آماری در این حوزه دست پیدا کنیم. با اینحال از سوی برخی فعالان مدنی در این سالها رقم ۲ تا ۷ میلیون کودک کار مطرح شدهاست.
قانون درباره کار کودکان چه میگوید؟
اما قانون در مورد کار کودکان چه میگوید و راهکارهای مقابله با این پدیده شوم جهانی چیست؟ ماده ۷۹ قانون کار میگوید، «به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام (پسر و دختر) ممنوع است. کارفرمایانی که افراد کمتر از ۱۵ سال را به کار بگمارند، مستوجب مجازات خواهند بود. ضمنا باید کودکان را به کاری گماشت که برایشان زیانآور نباشد. همین طور در ماده بعدی این قانون آورده شده است که «کارگری را که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارد، کارگر نوجوان مینامد» البته تاکید هم میشود که «چنین کارگری در بدو استخدام باید از سوی سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایشهای پزشکی قرار گیرد.» در ماده ۸۲ قانون کار، ساعات کار روزانه کارگر نوجوان را نیم ساعت کمتر از ساعت کار معمولی کارگران تعیین میکند و ترتیب استفاده از این امتیاز را موکول به توافق کارگر و کارفرما میسازد.
در ماده ۸۳ قانون کار نیز به تاکید آمده است: «ارجاع هر نوع کار اضافی و انجام کار در شب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیانآور و خطرناک و حمل بار با دست بیش از حد مجاز، استفاده از وسایل مکانیکی، برای کارگر نوجوان ممنوع است» و در نهایت ماده ۸۴ قانون کار یادآور میشود: «در ارتباط با مشاغل و کارهایی که به علت ماهیت آن و یا شرایطی که کار در آن انجام میشود برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود [نه ۱۵ سال]. تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.»
ضعف نظارت بازرسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و در عین حال فرارهای قانونیای که برخی کارگران را از شمولیت قانون کار خارج کرده است، یک دلیل عمده پا گرفتن پدیده شوم کار کودکان است. ماده ۹۱ قانون کار اجازه داده است که کارگاههای کوچک کمتر از ده نفر، بر حسب مصلحت موقتاً از «بعضی» مقررات قانون کار مستثنی شوند. مجلس ششم، این ماده قانونی را اجرایی و کارگاههای کوچک را از شمول قانون کار خارج کرد. در عین حال «کارگاههای خانوادگی» نیز موجبات فرارهای قانونی را فراهم میکند. طبق ماده ۱۸۸ قانون کار، «کارگران کارگاههای خانوادگی که انجام کار آنها منحصرا توسط صاحب کار، همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک انجام میشود، مشمول مقررات قانون کار نمیباشد.» علاوه بر این، برای این معافیت بایستی آییننامهای توسط شورای عالی کار تهیه و به تایید هیات وزیران برسد.
۱۹ میلیون حاشیهنشین در کشور؛ پدیدهای که با کار کودک گره خورده است
پدیده کار کودک وابسته و همزاد پدیده فقر است. فاصله فاحش حداقل دستمزد با سبد معیشت خانوار و بیکاری سبب میشود تا خانوادههای این کودکان به دلیل عجز و ناتوانی در تامین معیشت مجبور باشند تا کودکانشان را به دل خطر خیابانها بسپارند.
هادی شریعتی(فعال حقوق کودکان) در این باره میگوید؛ مشکلات اقتصادی یک خشونت اقتصادی را به صورت سیستماتیک به جامعه تزریق میکند. این مساله بر زندگی طبقه فرودست، حاشیهنشینان و خانوادههای کارگری اثر میگذارد و در واقع اولین قربانیان این خشونت، کودکان این خانوادهها هستند که در شرایط اضطراری و اجباری مجبور به ترک تحصیل و در نهایت جذب در بازار کار میشوند.
به گفتهی این فعال حقوق کودک، آمار ۱۹ میلیونی حاشیهنشینان، وجود سه هزار منطقه حاشیهنشین در کشور و روند رو به افزایش ورود کودکان به مشاغلی همچون زبالهگردی و کولبری، همه و همه نشان دهنده آن است که فقر به شکلی دردناک، در حال گسترش و قربانی گرفتن است.
شریعتی معتقد است؛ بحران اقتصادی و کاهش سطح معیشتی طبقات فرودست، حتی خردسالان را نیز به بازار کار کشانده است.
خیلی از این کودکان تک سرپرست هستند. برخی مجبور میشوند تا قید درس و تحصیل را بزنند. بالابردن دستمزد و کاهش بیکاری قطعا ریشهایترین راهحل این مشکل است. با این حال این روزها NGO ها و انجمنهای مرد نهاد اقدماتی برای کاهش آسیبهای پدیده کار کودک انجام میدهند. آنها تلاش میکنند تا با اقدامات پوششی، از جمله فراهم کردن امکانات آموزشی و بهداشتی برای کودکان و ایجاد تفریحات و ورزشها و مددکاری برای تقویت روحیه آنها به لحاظ روانی، زندگی این کودکان را بهبود ببخشند. خانه کودک ناصر خسرو وابسته به انجمن حمایت از حقوق کودکان یکی از چندین سازمان مردمی و اجتماعیای است که در حوزه حقوق کودکان کار میکنند.
درباره کودکانی که در مغازههای فروش لوازم یدکی کار میکنند
قدسیه کلهر (مددکار خانه کودک ناصر خسرو) درباره اقدامات این تشکل مردمی در خصوص کودکان کار میگوید؛ خانه کودک از سال ۸۰ کارش را در منطقه ناصرخسرو شروع کرده و پروژه آموزشی و حمایتی است. برای بچههای کار و دستفروش پروژه آموزشی و حمایتی داریم. امکانات رفاه، سلامت و مددکاری و ورزش به کودکان عرضه میشود.
این فعال حقوق کودکان بیان میکند: برای بچههای کار سوادآموزی و برای بچههای در شرایط دشوار امکانات دیگری داریم. چون بچهها کار میکنند و زمان زیادی ندارند مجبور هستیم صبح خیلی زود برایشان کلاس درس برگزار کنیم.
او تاکید میکند: در سالهای ۹۷ و ۹۸ حدود ۱۲۰ کدوک کار تحت پوشش خانه کودک ناصر خسرو است که از سوادآموزی استفاده میکنند. بچههای دیگر جزو پروژه سوادآموزی نیستند و از امکانات دیگری استفاده می کنند که حدود ۲۵۰ نفر هستند. خانه کودک شوش یکی دیگر پروژههای انجمن حمایت از حقوق کودکان است که با بچههای کار و خیابان کار میکنند. بچههای کار شوش نیز در همین حدود است.
کلهر میافزاید: در منطقه ۱۲ تهران تعداد زیادی از NGO ها که در حوزه کودکان کار میکنند در همین منطقه یعنی شوش، مولوی و هرندی مستقر هستند.
این فعال حقوق کودکان با بیان اینکه عمده بچههایی که اینجا هستند، در مغازه فروش لوازم یدکی کار میکنند، میگوید؛ خیابان امیرکبیر و سعدی به دلیل اینکه بورس فروش لوازم یدکی ماشین است، بچهها بیشتر در این مغازهها کار میکنند. بچههای زیادی نیز با چرخ کار می کنند یا دستفروشی میکنند. در حوزه بازار همچنین کارگاههای خیاطی، کیف دوزی وجود دارد که کودکان در آن مشغول به کار هستند.
بیشتر کودکان کار روزمزد هستند
وی در پاسخ به این سوال که این کارگاهها چه میزان دستمزد به کودکان میدهند، بیان میکند: بستگی دارد که روزمزد یا ساعتی باشند. مثلاً بچههایی که در کیف دوزی کارمیکنند کنتراتی برمیدارند. اکثر بچههای کار روزمزد هست و در سختترین شرایط کار میکنند. حقوق ماهیانه دریافت نمیکنند. مثلا بچههایی که تمام روز کار میکنند و ساعات کاری زیادی دارند، ممکن است تا یک میلیون تومان در ماه هم دریافت کنند.
کلهر با اشاره به اینکه بچههایی که صبح زود از سوادآموزی NGO ما استفاده میکنند، عموماً تک سرپرست هستند؛ اظهار میکند: اغلب این بچهها مهاجر و افرادی هستند که فقط برای کار وارد ایران شدهاند. اکثرا هم یک سرپرست دارند، مثلاً پدر یا برادر یا عمو و دایی سرپرستشان است.
به گفته این فعال حقوق کودکان؛ اغلب کودکان کار مهاجر در محیطهایی زندگی میکنند که کارفرما به آنها میدهد. مثلا انبار فروش فلان لوازم یدکی یک اتاق به بچهها داده و آنها میتوانند آنجا به صورت جمعی زندگی کنند. البته برخی دیگر هم محل زندگی دارند. برخی از بچههای کار مهاجر به مدرسه میروند. آنها بیشتر گل یا فال میفروشند یا در کارگاهها کار میکنند. خانواده آنها نیز اغلب خیلی پرتعداد هستند یا بعضا تک سرپرست. برخی از این بچههای مهاجر تحت پوشش خانه کودک ناصر خسرو کارت هویت یا پاسپورت دارند. تعداد زیادی از بچههای کار زیر پوشش خانه کودک ناصر خسرو؛ ایرانی هستند که در شرایط دشواری زندگی می کنند. البته اینها از امکانات آموزشی استفاده نمیکنند، بلکه از دیگر امکانات ما مثل مددکاری، بهداشتی و ورزشی استفاده میکنند.
کودکان کار بیشتر به بیماریهای ارتوپدی دچار میشوند
او اشاره میکند: مرکز بهداشت شرق با ما همکاری میکند. در عین حال از شهرداری پزشک میفرستند؛ در بخش بهداشت هر سال واکسیناسیون برای بچهها صورت میگیرد. اگر مشکل جسمی مثل ارتوپدی و چشم پزشکی داشته باشند، هه اینها را به بیمارستانها و مراکز درمانی ارجاع میدهیم.
کلهر بیان میکند: اغلب مشکلاتی که این بچهها دارند، مشکلات ارتوپدی است چون اغلب به یک حالت مینشینند و وسایل سنگین بلند میکنند، ساعتهای طولانی کار میکنند یا پشت چرخ خیاطی نشستهاند. بیشتر در بخش کمر، گردن و پا بیشتر مشکل دارند. برخی از بچهها با چرخهای خیابان و گاری کار میکنند که آسیبهای جسمی زیادی را متحمل میشوند و غالبا دچار کمر درد و بدندردهای شدید میشوند.
این فعال حقوق کودکان با بیان اینکه این بچهها اغلب ۷ تا ۱۸ سال سن دارند و طبق مشاهدات ما سن بچههای کار سال به سال در حال کم شدن است و البته تعداد آنها در حال افزایش، تصریح میکند؛ بچههای مهاجری که قاچاق میشوند اصلا وضع خوبی ندارند. آنها مدارک هویتی ندارند حتی والدینشان که در ایران هستند هم مدرکی ندارند که اثبات شود سرپرستی دارند. البته بچههای مهاجر بدون کارت هویت که خیلی کوچک باشند، به بهزیستی منتقل میکنند.
گزارش: مریم وحیدیان