صلح طلبان و روشنفکران در هر سرزمین و هر زمان، هر گاه صدای برخاستن خشونت و جنگ علیه خود یا حتی کشور خود علیه دیگری را بشنوند، یک صدا مخالفت خود را با ان اعلام می کنند. چون به درستی، ماحصل جنگ، ویرانی سرزمین و نگون بختی مردم است.
تخریب استبداد نیز از همین جنس است. نتیجه عملکرد حکومتهای استبدادی، تخریب بنیان های آزادی، دموکراسی و صلح و در نتیجه تخریب بنیان های جامعه بشری و ماحصل حکومت استبدادی، فقر، خشونت، یاس، مهاجرت، پناهندگی و بیگانگی انسان از انسان بودن خویش بوده و انچه بر باد میرود کرامت والای بشری و آزادی های اساسی و بنیادین انسان و توسعه و رفاه جامعه و زندگی و پویایی اجتماعی است.
استبداد و جنگ، در تخریب جوامع، دو روی یک سکه اند و مخرج مشترک نمادین ان خشونت است. از همین روی آن سان و با همان قدرتی که در مقابل جنگ و خشونت ایستاده و خواهیم ایستاد بر ما رسالتی است که هرگز کوتاهی در مقابله با ان را نمی توانیم توجیه کنیم و ان مقابله با حکومت استبدادی است.
سالهاست شاهد سرکوب وخفقانی هستیم که حاصل ان فساد سیستماتیک بی پایان و بی حد و مرز حکومتگران و فقر و تنگدستی روز افزون مردم ، عدم آزادی بیان و عقیده، حصر و حبس و بستن دهان مخالفان و منتقدان و… است.
صلح تنها عدم جنگ نیست. صلح بود امنیت، آزادی و عدالت و نبود فقر و ترس و بند است و کشور ما گو اینکه درگیر جنگ نظامی نیست، اما برخوردار از صلح نیز نمی باشد.چه باید کرد؟
اگر به دنبال تضمین صلح و از بین بردن استبداد برای همیشه در سرزمینمان هستیم می بایست جامعه را قدرتمند کنیم و قدرتمندی جامعه همان تقویت جامعه مدنی و استحکام و قدرت بخشی به نهادهای مدنی است.
به میزان پافشاری جنگ طلبان برای اعمال هر نوع جنگی (نظامی یا اقتصادی) علیه یکملت و از سویی دیگر اصرار استبدادجویان برای سرکوب بیشتر ملت به خصوص با سواستفاده از فضای جنگ طلبی، می بایست بیش از پیش به سطح روان تر فعالیت مدنی البته با قدرت بیشتری پرداخت و به سمت تشکیل یک جبهه مدنی مشترک در جامعه حرکت کرد. خیزش مدنی به معنای تحرک و تکاپوی مدنی بیش ار هر زمان دیگری لازم است.
تداوم وضعیت فعلی، منجر به تحقق اهداف دو جریان با استراتژی کلان ( جنگ طلبان با هر نوع جنگ و خشونتی و استبداد جویان) خواهد شد و جامعه مدنی قدرتمند، نیرو و جریان سومی است که هر چند به ظاهر قدرت معادل دو قدرت دیگر را ندارد اما به دلیل حقانیت و ارزش مندی و حمایت افکار عمومی می تواند خود را به سطح مجاور دو قدرت ارتقاءبخشد. این امر ممکن است اگر خیرش مدنی در تمام عرصه های جامعه رخ دهد . روشنفکران و فعالان سیاسی پای بند به دموکراسی و حقوق بشر و فعالان مدنی در این مسیر نقش به سزایی بر عهده دارند.