امر به معروف و نهی از منکر و نقد قدرت سیاسی حق شهروند هر کشوری است، و امروز که کشور در خطر جنگ قرار گرفته است جبهه ملی ایران(سامان ششم) بر خود میداند که به وظیفه ملی و میهنی خود عمل نموده و با حکومت سخنی داشته باشد، خواه نظام جمهوری اسلامی از آن پند گیرد و خواه ملال.
چهل سال سیاست های نادرست، مدیریت های اشتباه و فساد آور، کم سوادی و ناکارآمدی در تمامی حوزه ها و سطوح کشورداری حاصلش شده است گسترش بیکاری و فقر در کشور، افزایش آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد گسترده به علت ناامیدی به آینده، روسپیگری نه تنها توسط برخی مراجع رسمی برای کسب ثروت که حتی برای تامین هزینه تحصیل که وظیفه دولت است، حاشیه نشینی، کارتن خوابی و گورخوابی، شرارت و خشونت خیابانی، دزدی مسلحانه، و غیره از یکسو؛ و کاهش سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با فرار نخبگان و سرمایه از کشور، سرکوب و زندانی کردن ناقدان و مخالفان سیاستها و برنامه های ناکارآمد و بحران زای نظام، به خطر انداختن منزلت و هویت ملی مردمان این سرزمین، از بین بردن منابع طبیعی و محیط زیست، نابود کردن توان صنعتی و کشاورزی کشور، کاهش کیفیت آموزشی از دبستان تا دانشگاه، دخالت های ارزشی و زیانبار در دیگر کشورها و به هدر دادن بیشمار سرمایه مادی و معنوی این سرزمین در کشورهای بیگانه که صرف آن هزینه ها در سرزمین خودمان میتوانست آبادانی و رفاه را به ارمغان آورد.دشمن نمودن کشورهایی که میتوانستند دوستان ایران باشند، تبدیل فرصت ها به تهدیدها، ایجاد زمینه برای دشمنی آشکار کشورهایی که بدخواه این مرز و بوم و مردمانش بوده و هستند و بسیار موارد دیگر که بر همگان آشکار است و فهرست کامل آنها در این مقوله نمی گنجد.
امروز بار دیگر آتش جنگ به مرزهای میهن ما ایران سایه افکنده است.آتشی که به هیچکس رحم نمیکند، بویژه برای کاربدستان نظام حاکم که بعید است جایی را بعنوان ساحل امن و آرام بیابند. از آتشی می گوییم که میتوانست نباشد. از اینرو، بر خود میدانیم از سردمداران نظام جمهوری اسلامی بپرسیم آیا چهل سال برای فراگیری یک تجربه ناکارآمد و مخرب کافی نیست؟
بار دیگر، جبهه ملی ایران نگران از پیامدهای ناخواسته، از حاکمان جمهوری اسلامی میخواهد که برای نجات کشور راه عقلانیت را برگزینند، به منافع ملی و آرامش و رفاه مردمان این سرزمین بیاندیشند و وجه های عقلانیت را در امر کشورداری بکار گیرند. امروز که از یکسو طبل جنگ نواخته شده، و از سوی دیگر مردم خسته از همه چیز و همه کس میباشند، دیر اقدام کردن به فاجعه ای جبران ناپذیر ختم خواهد شد. پس برای نجات کشور و ثبت در تاریخ،راه عقلانیت و خردورزی را پیش گیرید و از تهدید و دشمنی با دیگر کشورها بپرهیزید و برای اختلافات به مذاکره بنشینید. تاریخ نشان داده که آتش جنگ با اشتباه های محاسباتی و رویدادهای کوچک افروخته میشود و همیشه آتش افروز برنده میدان نیست.
حمله چنگیزخان به ایران هم اشتباه محاسباتی خوارزمشاه بود که مست توهم قدرت نظامی خود و نادان از قدرت دشمن، بازرگانان و سفیران مغول را کُشت، و وقتی آنها پاتک زدند از کشور گریخت و مردم را بی دفاع گذاشت. نیمی از جمعیت آنروز ایران قتل عام شد یا به علت سرگردانی و قحطی و وبا از پای درآمدند. امروز هم اگر جنگی جدی درگیرد بیم آن داریم که بسیاری از سردمداران کشوری و لشگری که خود را با داراییهای ملت ایران ثروتمند کرده اند، حتی آنان که دشمن را تحریک میکنند و به مبارزه میطلبند، مردم را تنها گذاشته از کشور بگریزند.
ما خواهان تحولی بنیادین و سازنده در مدیریت کشور و در توزیع قدرت هستیم. کشور باید با یک قانون اساسی مردمسالار اداره شود و توزیع مناسب و رضایتبخش قدرت صورت گیرد؛ قدرت با الزام به پاسخگویی، بدون خشونت و ریاکاری، و با حضور تمامی حزب ها و سازمانهای سیاسی و مدنی با هر گرایشی بطور آزاد اداره شود. شهروندان باید آزادانه و بدون اعمال سلیقه و خواست نهادهای حکومتی و مذهبی نمایندگان خود را برگزینند. سرنوشت کشور بایستی به صاحبان آن یعنی مردمان این سرزمین واگذار شود.
با دسترسی برابر و متناسب به منابع مالی و طبیعی کشور، نه توزیع کودکانه سرمایه بدان معنا که در بین مردم پول پخش شود؛ سیاستی اشتباه و اتلاف منابع که ناشی از بیسوادی اقتصادیست، بلکه بدین معنا که توزیع متناسب و برابر فرصتهای کسب منابع مادی، کار و تولید انجام گیرد، رانت و امتیازها و انحصارهای غیرقانونی حذف شود، اقتصاد از انحصار و اختیار دولت و نهادهای زورمدار حکومتی و مذهبی خارج گردد و رقابت سالم و روشن در میان تمامی بخش های اقتصادی اعم از خصوصی و دولتی جایگزین گردد، اقشار آسیب پذیر جامعه حمایت شوند و تحت پوشش خدمات رفاهی و بهداشتی قرار گیرند.
در توزیع متناسب معرفت، ایدئولوژی حکومتی از فرهنگ ملی، دانش و دانشگاه، رسانه ها و بطور کلی از جامعه سیطره خود را برچیند، انحصار اندیشه و گفتمان وجود نداشته باشد، و آزادی پس از بیان و نگارش و در نشر وجود داشته باشد.
در توزیع مناسب و رضایت بخش منزلت و هویت همه شهروندان ایران و آنان که در این سرزمین زندگی میکنند، با هر دین و باور و آیینی که دارند حفظ گردد تا بتوانند آزادانه در توسعه و آبادانی این کشور بطور برابر و بر پایه شایستگی دخالت نموده و مشارکت نمایند.
بار دیگر در این نوشته، جبهه ملی ایران (سامان ششم) درخواست دارد که هرچه سریعتر برای حفظ یکپارچگی ملی و جلوگیری از سقوط و فروپاشی کشور و جلوگیری از برخورد و جنگ که نتایج فاجعه بار آن یکپارچگی سرزمینی را هم به خطر خواهد انداخت، شایسته است که نظام جمهوری اسلامی خرد را پیشه راه خود سازد و تحولی بنیادین و سازنده را در کشورداری رقم بزند یا اجازه دهد نخبگان و خردمندان ایراندوست این کار را انجام دهند.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
جبهه ملی ایران- سامان ششم
تهران – ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸خ