مردم شریف و آزاده ایران
یقینا بخش وسیعی از شما برنامهی اعترافگیری و نمایش رسانهای آن را تحت عنوان «طراحی سوخته» در برنامهی 20:30 از کانال 2 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 29/10/1397 مشاهده کردهاید.
ما بر اساس باور و شناختمان از موازین انسانی و افکار عمومی جامعه به این نتیجه رسیدهایم که پخش این برنامه به منظور تخریب روحیه و لکهدارکردن شخصیت چند فعال آزادیخواه و پیگیر حقوق کارگری بوده است. پخش چنین برنامههایی خلاف شأن و حیثیت انسانی و دشمنخویانه نسبت به کنشگران سیاسی است. تقریبا همگان این برنامهی بیمحتوا، سطحی، ناشیانه، و زشت را نشانهی کاربرد شکنجه و بهکاربردن زور علیه مخالفان راه و روش حکومت و دستاندرکاران حکومتی تشخیص دادند.
این اعترافگیری نتوانست ارتکاب هیچ جرم و خیانت و وابستگی را به اثبات رساند بلکه، بر عکس، و به ویژه پس از بازداشت مجدد اسماعیل بخشی و سپیده قلیان (دو روز پس از پخش مأیوسکنندهی آن اعترافگیری)، حکم به برحق بودن متهمان و برائت آنان از اعترافهای تحت زور و لاجرم پرتناقض داد. انتساب متهمان به یک جریان سیاسی و نامبردن از چند شخص مقیم خارج کاملا کذب، جعلی، بیربط و بیمنطق بود. مدتهاست که نتیجهی اینگونه کارهای عبث، که در گذشتهی دور اندک تأثیر موقتی در فریب و ارعاب افکار عمومی داشت، تنها موجب ناراحتی و خشم مردم و ایجاد فضایی به نفع مداخلهها و توطئههای خارجی و سودجویان ضدمردمی داخلی میشود.
این قبیل نمایشها از اعترافگیریهای بیپایه قطعا خواستهای بحق انسانی، عدالتخواهانه و دموکراتیک گروههای مختلف مردم را، که زیر فشارهای اقتصادی ناشی از نادرستی سیاستهای داخلی و فشارهای تحریم خارجی قرار گرفته و در رنج و محرومیت و تبعیض به سر میبرند متوقف نمیکند، و هر چه بیشتر بر ناامیدی نسبت به حکومت و اینکه بتواند به گرفتاریها پایان داده یا آن را کاهش دهد، میافزاید.
درک ما پا به پای بخش بسیار گستردهای از مردم این است که واقعیت نه در آن نمودارسازی ناشیانه و سناریوسازیهای غیرقابل باور بلکه در خواست گروههای مردمی و کارگری نهفته است؛ آنچه در یک سال اخیر طی حرکتهای اعتراضی در بیش از هشتاد شهر، اعتصابهای حقطلبانهی فزاینده کارگری (از جمله هفتتپه، فولاد اهواز، بازنشستگان، رانندگان، معلمان و جز آن)، خواستهای مالباختگان و ستمدیدگان، خواست آزادی اندیشه و بیان، خواست اقلیتها و قومیتها، حقوق زنان و همانند آنها شاهد بودیم. واقعیتی که از راه این برنامهها هرگز کتمان نمیشود، همانا حرکت بحق فرودستان است که حتی بر اساس اظهارنظر مقامهای مهمی از درون حاکمیت صرفا ناشی از تحریم نیست و با سوء سیاست و منفعتطلبی گروههای قدرت گره خورده است.
به باور ما بسیار نامنصفانه و ناعقلایی است که کنش اعتراضی گروههای مردمی را وارداتی و آمریکایی و وابسته به فعالان تشکل و گروههایی از خارج از کشور معرفی کنند. چنین اتهاماتی میکوشد حق ارتباط آزادانهی تشکلهای کارگری در جهان با یکدیگر و این نکته را که طبیعی است فرودستان و بازندگان سیاستهای اقتصادی غیرانسانی در هر جای جهان به کمک یکدیگر بیایند، «اقدام علیه امنیت ملی» معرفی کند. مسئولان دولتی نه تنها این اعتراضها علیه خصوصیسازیها، حیفومیلها، دستمزدهای ناعادلانه و فقرزا، تبعیض و فسادهای مالی و اداری و همچنین پیشنهادهای راهگشای گروههای مردمی و صاحبنظران مستقل را گرامی نمیدارند بلکه به روشهای مختلف تحت پیگرد قرار میدهند و تخطئه میکنند. در حالی که گروههای کارگری و مردمی خواستار مشارکت در امورکشور، حق تشکل، نظارت و همکاری اجتماعیاند، مفسدان و غارتگران منابع ملی با اتکا به سیاستهای دولتی بر اریکههای قدرت اقتصادی و مدیریتی استوار میمانند. محرومان و قربانیان مجازات میشوند و به ناحق در معرض اتهام وتبلیغات سوء رسانهای قرار میگیرند، اما مفسدان، که منشا گرفتاریهای کشورند، بجز چند مورد استثنایی (و عموما جهت نمایشی برای فریب افکار عمومی)، به هیچ روی پاسخگوی اعمال ویرانساز خود نیستند.
درسی که ما از این آخرین شوی تلویزیونی علیه چند آزادیخواه از جمله اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، گرفتیم این است که گویا قرار نیست این نابسامانیها و تبعیضها و خرابیها با راهکارهای مردمی و مسالمتآمیز رو به اصلاح بگذارند. این راهکارها اساسا حول محور آزادی تشکل و بیان، انتقاد و حق مشارکت عادلانه در امور اقتصادی و اجتماعی و تولیدی و خدماتی شکل میگیرند و به همین دلیل با سرکوب روبرو میشوند.
امروز ما وظیفهی خود میدانیم از حرکت و اعتراضهای مصلحانه و مسالمتآمیز و انسانی همه گروههایی که زندگی مادی و معنویشان به خطر افتاده است حمایت کنیم، در حمایت از ارادهی مردم نسبت به توطئهها و مداخلههای خارجیای که از سرکوبهای داخلی سوءاستفاده میکنند هشدار بدهیم، از حق تشکل و آزادی بیان در این جامعه دفاع کنیم، خواهان توسعهی اجتماعی و اقتصادی، به همراه آزادی و عدالت همگانی باشیم، و بالاخره آنکه اینگونه برنامههای رسانهای و اعترافگیریهای ضدانسانی را محکوم و از فرزندان آزادیخواه جامعه به ویژه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان دفاع کنیم.
امضاء کنندگان:
حسین اکبری، علی سالم، کاظم فرج الهی، فریبرز رییس دانا، وحید علیقلی پور، یاشار دارالشفا، سید علی صالحی، رضا عابد، حسن اصغری، محمد مالجو، سیامک طاهری، علیرضا جباری، کامران طاهباز، پرویز صداقت، فروزان افشار، ناصر طاهری، مصطفی طاهری، نزهت حافظی سمنانی، شهلا انتصاری، حمید بی آزار، منصور یوسف پور، احمد پورابراهیم، عنایت یوسف پور، پروانه شمیرانی، منیژه گازرانی، محسن حکیمی، مراد فرهادپور، صالح نجفی، رحمان بوذری، مریم محبوب، حافظ موسوی، فاطمه حسن پور، علی کاکاوند ،آیدا عمیدی، روزبه سوهانی، سیامک میرزاده، مونا محمدی، ناصر زرافشان، پرویز بابایی، عبدالله وطن خواه، محبوبه موسوی، علیرضا آدینه، سهند ستاری، سودابه رخش، علی معظمی، فروغ عزیزی، سمانه عابدینی، مرضیه امیری، دلارام علی، آیدین خلیلی، الناز انصاری، منصور اعلاء، ناهید جعفری، ناهید میرحاج.
۱٣۹۷/۱۱/۰٣
برای امضا به این آدرس مراجعه کنید:
docs.google.com