به نام خداوند جان و خرد
“به محض اینکه این راه باز شد وخواستند کسی را که متهم به بزرگترین جرمها باشد، یک سیلی به او بزنند، مطمئن باشید به داغ کردن همه افراد منتهی می شود، پس این راه را باید بست”. (سخنان آیت اله بهشتی در جلسه خبرگان قانون اساسی)
ماجرای نامه آقای #اسماعیل_بخشی به وزیر اطلاعات و شرح وقایعی که بر او گذشته طی روزهای اخیر واکنش های گسترده ای در پی داشته است که بخش اعظم آن را میتوان مدیون تأثیر شگرف فضای مجازی دانست، اما آنچه که بیش از اصل نامه اسماعیل بخشی مایه شگفتی است واکنش مسئولانیست که گویی برای اولین بار با موضوع شکنجه در بازداشتگاههای کشور مواجه شدهاند و وقایعی همچون رویدادهای دهه ۶۰، ماجرای زهرا کاظمی،واقعه دردناک کهریزک،مرگ مرحوم ستار بهشتی و… تا به حال به گوششان نرسیده است.
اینجانب به واسطه تجربه ای که طی ۴ دوره بازداشت در انفرادیهای زندان اوین داشتهام ضمن ارائه مقدماتی، نکاتی چند را به عرض میرسانم:
الف-اصل 38 قانون اساسی هر گونه #شکنجه برای گرفتن اقرار و کسب اطلاع را ممنوع اعلام کرده و اجبار شخص به اقرار ،شهادت و یا سوگند را غیرمجاز و فاقد ارزش و اعتبار دانسته و متخلف از این اصل را طبق قانون شایسته مجازات میداند.
در متن مشروح مذاکرات خبرگان قانون اساسی و با دقت در سخنان برخی نمایندگان به روشنی نظر قانونگذار در رابطه با معنی ومفهوم شکنجه قابل درک است ، به طور مثال وقتی که یکی از نمایندگان خبرگان قانون اساسی مطرح میکند که چنانچه چند نفر از شخصیتهای برجسته را ربوده باشند و دوسه نفر در این رابطه مظنون باشند اگر چند سیلی بر آن ها زده شود ممکن است کشف شود آیا در چنین مواردی شکنجه ممنوع است؟از آیت اله منتظری که ریاست جلسه را بر عهده داشت پاسخ می شنود که :ضرر این کار (سیلی زدن) بیش از نفعش است.
سوال کننده مجدد می پرسد که مسئله دفع افسد به فاسد آیا در این مورد صدق ندارد؟ با توجه به اینکه در گذشته هم وجود داشته است.
آیت الله بهشتی می گوید توجه بفرمایید که مسئله راه چیزی باز شدن است به محض اینکه این راه باز شد وخواستند کسی را که متهم به بزرگترین جرم ها باشد یک سیلی بزنند مطمئن باشید به داغ کردن همه افراد منتهی می شود پس این راه را باید بست، پس حتی اگر ده نفر از افراد سرشناس ربوده شوند و این راه باز نشود جامعه سالم تر است.
آیت الله منتظری هم در ادامه می گوید اگر گناهکاری آزاد شود بهتر از این است که بی گناهی گرفتار شود.
آیت الله مکارم شیرازی در همین جلسه می گویدکه در تمام دنیا شکنجه ممنوع است در اسلام هم ماجایی در تاریخ ندیده ایم که کسی را برای اقرار گرفتن شکنجه کنند پس هم از نظر اسلامی و هم از نظرات دیگر این کار ممنوع است، سابقا که خود ما محکوم بودیم شکنجه را منع می کردیم ولی حالا که حکومت به دست ما افتاده چرا شکنجه را منع نکنیم؟
جالب اینکه پس از رایگیری این اصل قانون اساسی بدون حتی یک رای مخالف به تصویب رسید.
ب- در تاریخ 1383/1/20 آیت الله شاهرودی طی بخشنامه ای مواردی از حقوق شهروندی را ابلاغ مینماید که این بخشنامه در تاریخ 83/2/16 عیناً در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسد و پس از تایید شورای نگهبان به قانون تبدیل می گردد، متن این قانون در راستای اصل ۳۸ قانون اساسی یعنی قانون منع هرگونه شکنجه و اجبار افراد به اقرار تدوین گردیده است.
مطابق این قانون برخورد فیزیکی با متهم در بازداشتگاه، محبوس کردن آنان در سلول های انفرادی ،چشم بند زدن به متهم ، نشستن پشت سر متهم ،طرح پرسش های غیر مرتبط با پرونده ، تحقیر متهم و… جرم محسوب میشود و در واقع از مصادیق شکنجه حساب می آید.
اما آیا در عمل این قوانین به اجرا در آمده است؟
آیا مسئولان قضایی وامنیتی به دغدغه هاو نگرانیهای قانونگذاران توجه نموده اند؟
آیا جز این است که زیر پا گذاشتن قوانین و بی توجهی به نصایح بزرگان از یک سو و عدم نظارت صحیح بخشهای نظارتی از دیگر سو کار را به جایی رسانیده است که امروز شاهد موج اعتراضات شاهدان اینگونه قانون گریزی ها هستیم.
همانگونه که عرض کردم اینجانب نیز از سال 83 تاکنون در مقاطع مختلف(سال 83 ،سال 85 و 86 ،سال 89 و سال 94)توسط ضابطان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در بندهای 209و دو الف زندان اوین مورد بازجویی قرار گرفتم و در تمامی این مقاطع علیرغم تمامی ادعاها رفتارهای خلاف قانون را در بازداشتگاهها مشاهده نمودم، از ضرب وشتم خود در هنگام بازجویی و بعضا در محلی غیر از اتاق بازجویی و عاری از دوربین گرفته تا توهین و تحقیر و چشم بند و….
لازم به ذکر است که سال 94 نیز هرچند شخصا با برخورد تندی از طرف بازجو مواجه نبودم، اما شاهد برخوردهای خشونت آمیز با یکی از متهمان که ظاهرا دانشجو بوده، بودم، و وقتی که به بازجوها اعتراض کردم اینگونه توجیه کردند که ما با اراذل و اوباش!! همینگونه برخورد می کنیم.
با این اوصاف و در حالی که نزدیک ۳۹ سال از تصویب قانون منع شکنجه و۱۴ سال از قانون احترام به حقوق شهروندی میگذرد هنوز سلول های انفرادی که قطعاً از مصادیق شکنجه به شمار میرود پابرجاست و هنوز چشم بند زدن به متهم ، بازجویی از پشت سر متهم و تحقیر وی در کنار سایر موارد نقض قوانین مذکور به وفور مشاهده میشود و مسئولانی که به تکاپو افتاده اند تا به حقیقت ادعاهای جناب بخشی پی ببرند را دعوت می کنم با حضور در بندهای 209 و یک و دو الف زندان اوین بخشهایی از آنچه را که مطابق قانون، شکنجه محسوب می گردد با چشم خود مشاهده نمایند.
امید که برای پایان دادن به این رفتارهای غیر قانونی اقدامی شایسته انجام گیرد.
در ضمن موارد فوق مجموعه مشاهدات اینجانب در زندان اوین میباشد و ممکن است وضعیت سایر زندانیان و یا سایر زندانها نگران کنندهتر باشد.
محمودبهشتی لنگرودی
بازداشتگاه اوین 97/10/17