انتخابات کنگره آمریکا در روز سه شنبه ششم نوامبر با توجه به قطبی شدن فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا در داخل این کشور و هم چنین به لحاظ سیاست های یکجانبه و تحمیل اراده ی خارج از مناسبات و عرف بین المللی در حوزه خارجی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است. در هر دو سوی طیف جمهوریخواهان و دمکرات این بار بیش از همیشه رادیکال های دو حزب به عرصه رقابت وارد شده اند و تبلیغات هر دو حزب رقیب هم فراتر از وضعیت معمول این بار بسیار شفاف تر و تهاجمی تر دنبال می شود. همین بستر موجب شده تا ترکیب کاندیدای دو حزب نیز تغییرات بسیاری را شاهد باشد و در این میان داوطلبان زن و دگرجنسگرا با ورود فعال تر خود مسیر تبلیغات را به سمت حوزه های پر چالش اجتماعی در خصوص منازعه حول حقوق مدرن شهروندی در مقابل حق ارجحیت سنت کشانده و اذهان طبقات اجتماعی را در کنار مطالبات اقتصادی و سیاسی مالوف به زوایای دیگری از زیست اجتماعی پرچالش امروز جامعه آمریکایی هم معطوف کرده اند. این وضعیت با توجه به تغییر در ساخت اجتماعی جوامع و از جمله جامعه آمریکایی بیشتر به سود حزب دمکرات خواهد بود و به همین دلیل مشاهده می شود که بخش زیادی از کاندیدای این حزب از فعالین چنین جنبش های مدنی می باشند که در انتخابات درون حزبی توانسته اند رقبای سنتی و سیاستمداران سیستمی را شکست داده و به عنوان کاندیدای حزب دمکرات وارد انتخابات شوند. از آن طرف جمهوریخواهان و شخص “دونالد ترامپ” رئیس جمهوری راستگرا و پوپولیست این کشور نیز با عمده کردن موضوع مهاجرت و تحمیل اراده بیشتر واشینگتن بر نظام جهانی در طی دو سال گذشته سعی می کنند توجه رای دهندگان را به سمت شعار “اول امریکا” معطوف کنند.
هر چند که در دوران “آنارشی” و تجربه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ این کشور خیلی نمی توان به نظرسنجی ها اعتماد کرد اما بر اساس بسیاری از پارامترهای سیاسی – اجتماعی و گزارشات میدانی به نظر می رسد که پیروزی دمکرات در مجلس نمایندگان تقریبا حتمی شده است. جدا از این چالش های جاری، در شرایط کنونی حزب جمهوریخواه در کنگره و به خصوص مجلس نمایندگان دچار دو دستگی، مخالفت بعضی از نمایندگان با رئیس جمهوری، بازنشستگی و کناره گیری تعداد زیاد دیگری از نمایندگان جمهوریخواه برای ورود به کارزار نمایندگی شده است که همه این عوامل نشان می دهد که مجلس نمایندگان به تسخیر دمکرات ها در خواهد آمد. اما رقابت اصلی در عرصه انتخابات میاندوره یی سنا در جریان است که رقابت برای ٣۵ کرسی از ۱۰۰ کرسی آن در این مرحله انجام می گیرد. از میان این ٣۵ کرسی درگیر رقابت از قبل ۲٣ کرسی به دمکرات ها، دو کرسی به مستقل های متحد حزب دمکرات و ۱۰ کرسی هم به جمهوریخواهان تعلق خواهد داشت و به همین دلیل کار دمکرات ها برای تسخیر مجلس سنا بسیار دشوار به نظر می رسد. گفته می شود از این ٣۵ کرسی با توجه به پراکندگی و جغرافیای قطبی شده آمریکا در ۲۵ حوزه آن از قبل نتایج مشخص می باشد و رقابت تنها در ده حوزه به صورت تنگاتنگ دنبال می شود. هم اکنون اختیار و ترکیب سنا با ۵۱ کرسی جمهورخواه و ۴۹ کرسی دمکرات در حالی در دست جمهوریخواهان می باشد که در چند حوزه خاکستری و بینابین که از قبل سناتور جمهوریخواه داشته است، رقابت بسیار تنگاتنگ می باشد.
سرمایه گذاری دمکرات ها بر روی نقطه ضعف های دولت دونالد ترامپ و سیاست های آلاکلنگی آن از دو سال پیش و هم زمان با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سیر معمول و قابل پیش بینی خود را طی کرده است. این در حالی است که در اردوی جمهوریخواهان شرایط به طور اساسی متفاوت و ریسکی می باشد چرا که با توجه به هژمونی ترامپ بر حزب جمهوریخواه شعارهای پوپولیستی و راست روانه وی در کانون تبلیغات حزبی قرار گرفته است. این موضوع می تواند مثل یک شمشیر دو لبه عمل کند و جمهوریخواهان را در ایالت های خاکستری و مردد با توجه به احتمال شرکت گسترده بسیاری از رای دهندگان ضدسیستمی و حامل جنبش های آوانگارد اجتماعی در این دوره از انتخابات کنگره دچار آسیب جدی کند. حتی پیش بینی می شود که بسیاری از واجدین شرایط در بین اقلیت های نژادی و به خصوص آمریکایی های لاتین تبار که کمتر در انتخابات کنگره مشارکت می کردند با توجه به شعارهای نژادپرستانه و تهدیدآمیز ترامپ برای سلب تابعیت از فرزندان مهاجرانی که در خاک آمریکا متولد شده و بر اساس متمم ۱۴ قانون اساسی شهروند آمریکا محسوب می شوند، هر چند که در بعضی ایالت ها چون تکزاس بتواند موجب کسب رای شود اما در بعضی دیگر از ایالت ها به شدت بازخورد منفی برای حزب جمهوریخواه خواهد داشت. چنانچه “پل رایان” رئیس مجلس نمایندگان و از رهبران حزب جمهوریخواه در مقابل این ایده ترامپ ضمن مخالفت می گوید “روشن است که ترامپ با توجه به قانون اساسی نمیتواند با فرمان ریاست جمهوری این حق را از این شهروندان آمریکایی ساقط کند”. ترامپ هم چنین برای اینکه موضوع خطر مهاجرت را در این دوره از انتخابات کنگره در کانون توجه افکارعمومی قرار دهد با توسل به تهدید راهپیمایی هزاران مهاجری که از بعضی کشورهای آمریکای لاتین به سوی مرز مکزیک – آمریکا در راهند با وجود اینکه تا رسیدن آنان به این مرز هفته ها طول می کشد، از هم اکنون ٨۰۰۰ سرباز ارتش را برای جلوگیری از وجود آنان به مرز مکزیک اعزام کرده است. وی حتی به صراحت تهدید کرده است “نیروهای مسلح می توانند در پاسخ به مهاجرانی که به نیروهای مسلح سنگ پرتاب می کنند با تیراندازی به اقدامات آنها عکس العمل دهند”.
هر چند که اصولا موضوع انتخابات در ساختار سیاسی آمریکا یک موضوع انحصاری برای دو حزب سنتی و حاکم بر فضای سیاسی این کشور است و دمکراسی تابع سودمندگرایی سرمایه و در چارچوب حفظ وضع موجود انجام می شود اما در مقاطعی چون شرایط امروز می تواند بازخوردهای اجتماعی و سیاسی بزرگی در حوزه داخلی و خارجی هم داشته باشد. در این مدل از دمکراسی تمام ظواهر امر تحت شیوه اجرایی و مدیریت شکلی انتخابات آزاد انجام می گیرد در شرایطی که ذات آن در واقع نوعی از انحصار قدرت در بین الیت های درون سیستم می باشد. به همین دلیل اساس انتخابات در کشورهایی چون آمریکا واجد هیچ تغییر اساسی نخواهد بود و تنها جابجایی اهرم های قدرت در بین کارگزاران نظام برای پیاده سازی شیوه های متفاوت جهت تداوم وضع موجود و نگهبانی از معبد سرمایه می باشد. به همین دلیل تحلیل حول این انتخابات بدون هیچ توهم و تردیدی در همین چارچوب انجام می گیرد و تاثیرات متقابل آن بر فضای داخلی و خارجی نیز تابع همین برداشت است. بنابراین در چنین وضعیتی باید به موضوع انتخابات کنگره آمریکا نگاه شود اما هم زمان پارامترهای تاثیرگذار بر نتایج آن و پیامدهای پیروزی هر کدام از دو حزب دمکرات و جمهوریخواه را هم می بایست در ارزیابی از شرایط به درستی لحاظ کرد و بی تفاوت از آن نگذشت. تهدید ترامپ به سلب تابعیت از فرزندان مهاجرانی که در خاک آمریکا متولد شده اند و تعداد آنان هم بسیار زیاد است و در انتخابات کنگره این طیف و خانواده های آنان در بعضی ایالت ها می توانند تعیین کننده نتایج باشند، می تواند بزرگترین اشتباه محاسبه وی در این دوره از انتخابات تلقی شود که به بهای از دست دادن کنگره بیانجامد. این دور از انتخابات کنگره در آمریکا بسیار بیشتر از یک انتخابات خواهد بود و هم چنان که ترامپ هم تاکید کرده است یک “همه پرسی” برای میراث دو سال ریاست جمهوری وی می تواند به حساب آید. چنانچه حزب جمهوریخواه کنگره یا حداقل مجلس نمایندگان را از دست بدهد، کار برای ترامپ جهت اجرایی کردن بسیاری از سیاست ها و برنامه های وی سخت خواهد شد و این می تواند برای صلح جهانی خبر خوشایندی باشد. به همین دلیل همه چشم ها در چهار گوشه دنیا به این انتخابات جلب شده است و تاثیر آن بسیار فراتر از حوزه داخلی خواهد بود. حمله مسلحانه یک راستگرای افراطی به کنیسه یهویان در شهر ” پیتزبورگ” در ایالت پنسیلوانیا در هفته گذشته که منجر به قتل یازده تن گردید و حمله به یک کلاس آموزش یوگا در شهر ” تالاهاسی” در ایالت فلوریدا در دوم نوامبر که به قتل دو تن انجامید درست در آستانه برگزاری انتخابات در کنار ارسال بسته های پستی حامل بمب برای رهبران حزب دمکرات و قتل “جمال خاشقچی” که گفته می شود با دستور “محمد بن سلمان” ولیعهد عربستان و متحد اصلی ترامپ در خاورمیانه انجام شد، ضربات نابهنگامی بودند که بر سر وی فرود آمده و احتمالا تاثیر خود را بر نتایج این انتخابات هم خواهند گذاشت.