جعفر ابراهیمی – معلم
سیاست تمامی دولت ها بخصوص بعد از جنگ حرکت به سمت تعدیل ساختاری و کوچک کردن دولت بوده است. این سیاست ها که اَشکالی از رویکرد نئولیبرالیستی است در پی آن است که از دولت در عرصه های مختلف بویژه در بعد اجتماعی مسئولیت زدایی کند. به عنوان مثال در عرصه آموزش می کوشد نیرو استخدام نکند.
بلکه آموزش را به بخش خصوصی واگذار کرده و اگر نتوانست به اشکال مختلف آموزش را پولی کند. مانند شرایطی که این سال ها با آن روبرو بوده ایم.
این سیاست ها که از زمان هاشمی رفسنجانی شروع و در دوره خاتمی تداوم داشت، در زمان احمدی نژاد سیر صعودی پیدا کرد و در دولت حسن روحانی به اوج خود رسید. اگر چه همسویی این سیاست ها با سرمایه جهانی است اما جالب اینکه هیچ یک از این دولت ها، هرگز در بعد ایدئولوژیک و سیاسی از مداخله در جامعه عقب نشینی نکرده اند و این بخش دولت نه تنها کوچک نشده بلکه فربه تر نیز شده است. تا جایی که اینک تمام عرصه های زندگی ما تحت تاثیر سیاستگذاری و مداخله های ایدئولوژیک حاکمیت است و دولت ها مجری این سیاست ها هستند.
در رویکرد نئولیبرالیِ دولت، هر عرصه اجتماعی که حمایت دولتی دارد مورد تعرض قرار می گیرد. ارزان سازی نیروی کار و امنیت زدایی از مشاغل در کنار خصوصی سازی و تعدیل نیرو استخوانبندی این سیاست هاست.
در حوزه آموزش و پرورش این سیاست ها با اشکال مختلف پولی سازیِ آموزش دنبال می گردد. دولت تا می تواند هزینه آموزش را به گردن مردم می اندازد بطوری که حتی از استخدام نیروی رسمی آموزشی امتناع کرده و می کوشد با به کارگیری بازنشستگان و خرید خدمات آموزشی بحران کمبود نیرو را برطرف سازد.
در همین راستا دولت طرح معلم تمام وقت را برای جبران نیروی آموزشی با ارزانترین قیمت در دستور کار قرار داده است. چون آنها می دانند معلمان بخاطر دستمزد پایین ناراضی هستند و دولت هم ابد قادر نیست وعده درمانی کند با این طرح ضد معلم ابتدا بصورت داوطلبانه و سپس بصورت اجباری در پی افزایش حقوق معلمان در ازای افزایش ساعت کار موظف به 30 ساعت است.
اگر هم بتواند در مرحله بعد به 30 ساعت بسنده نمی کند و تا 36 ساعت تدریس در هفته هم آن را افزایش خواهد داد.
اجرای این طرح که حاصل ائتلاف نوبخت بطحایی است رسما یک طرح استثماری است و معیشت و زندگی معلمان را هدف گرفته است. دولت خوب می داند که بخش آگاه معلمان و در راس آن فعالان صنفی و تشکل ها این طرح را به چالش خواهند کشید پس امیدوار است آن بخش از بدنه معلمان را با خود همراه کند که پیش از این با سیاست بینواسازی به قدری ناتوان شده است که در مواجهه با این سرکوب و استثمار واداده است و به حل معضل معیشت، مقطعی فکر می کند.
به همین اندازه که این معلمان قادر نیستند منشا مقاومت و ایستادگی باشند بخش پیشرو جنبش معلمان ایران بایستی این طرح را برای همگان تشریح و افشا نمایند تا بتوانند مقاومتی جدی در برابر این هجمه دولت سازمان دهند.
وضعیت اسفناک معیشت در جامعه بالقوه در بین مردم و معلمان زمینه یک کنشگری را ایجاد نموده است و بخش سازمان یافته جنبش معلمان باید از این سرفصل نیز سرفراز عبور نماید.