در سالیاد علی اشرف درویشیان هستیم؛ او که نمادی از حق خواهی و عدالت و آزادگی بود؛ علی اشرف که خود از میان رنجدیدگان برآمده بود و در زندگی حرفه ای خود در نویسندگی به بازتاب دادن وضعیت زندگی کارگران و زحمتکشان و فراموش شدگان پرداخت و صدای خود و صدای ما بود؛ علی اشرف نماد و صدای ما بود و کتاب هایش و آثارش هم جنس و شبیه ما بود.
برای اولین بار با آثار علی اشرف درویشیان در زندان اوین (در بند ۳۵۰) و از طریق مطالعه کتاب آبشوران آشنا شدم . علی اشرف، از آنجا که خودش از طبقه فرودست بود و از نوجوانی کارگری کرده بود و کاملا آشنا به درد و رنج مردم بود، آنچه را که در آبشوران از فرودستان نگاشته بود با پوست و خون خود لمس کرده بود؛ علی اشرف درویشیان به واقع، نماد حق خواهی و آزادگی بود. مطالعه داستان آبشوران در زندان باعث شد که من بیشتر به این داستان نویس و فرهنگ شناس ِ متعلق به طبقه فرو دست، علاقمند شوم و به همین خاطر در سال ۹۱ و در اولین مرخصی از زندان و با اشتیاق به دیدن این رفیق گرانمایه و این انسان بزرگ شتافتم.
علی اشرف عزیز و بزرگ در دیداری که با هم داشتیم و در بخشی از حرف هایش به من گفت که “خوشحالم که می بینم بعد از ما، جوانان و نسل های جدید ادامه راه ما را می روند. نترسید که آزادی و برابری حق ماست. با اتحاد و همبستگی با همه مزدبگیران قطعا به خواسته هایتان می رسید”. حرف های علی اشرف حرف های همه ی ما بود و هست و علی اشرف درویشیان صدای ما بود و هست. علی اشرف درویشیان بخشی از خاطره ی جمعی ما کارگران و زحمتکشان ایران و جهان بوده و خواه ماند. علی اشرف در ما و ما در کتاب هایش و کتاب هایش در ما زنده است و خواهد بود.
یاد و راهش درخشان و گرم است و ادامه خواهد داشت.
رضا شهابی
کارگر اخراجی، سوم آبانماه ۱٣۹۷
عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه