احمد منتظری، فرزند آیتالله حسینعلی منتظری در گفتوگوی اختصاصی با یورونیوز با بازخوانی اعدام های دهه ۶۰ تاکید کرد نامهای که به آیتالله منتظری منسوب شده، نوشته منتظری نبود. او خطاب به ابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیسجمهور جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد، ایشان در صورت داشتن اطلاعات کافی درباره نامهای که به منتظری نسبت داده میشود، باید نویسنده و کسی که آن را از «ترکیه» ارسال کرد، معرفی کند تا در تاریخ ثبت شود.
آیا مشخصا در مرور اعدامهای دهه ۶۰ نمونهای در ذهن شما شاخص شده است؟
منتظری با اشاره به بیعدالتیهای اعمال شده در اعدامهای دهه ۶۰، با بازخوانی خاطرهای از محمدمهدی ربانی املشی (۱۳۱۳–۱۳۶۴)، دادستان کل کشور در زمان اعدامهای دهه ۶۰ میگوید که در یکی از مراجعات مردمی که خارج از پروندههای جاری روزمره به آن رسیدگی میشد، خانمی به او مراجعه کرد و گفت: همسر من از سرهنگهای زمان شاه بود و پس از انقلاب اعدام شد. در حال حاضر حتی منزل شخصی نداریم و چه بسا ۶۰۰ هزار تومان قرض هم داریم.
وی گفت به دستور آقای املشی تحقیق درباره خانواده این سرهنگ آغاز شد و صحت گزارش وضعیت مالی آنان هم تایید شد. منتظری به یورونیوز گفت، تعبیر آقای املشی از این پرونده چنین بود: من وقتی پرونده را خواندم، چیزی در آن پرونده نیافتم که به استناد آن بتوان به آن سرهنگ حتی حبس یک ماهه داد. اما آقای ریشهری به آن حکم اعدام داده بود.
منتظری با تاکید تصریح کرد: «آنان که زندانیان را در دهه ۶۰ اعدام کردند، شاگردان آقای ریشهری بودند.»
آیا معتقدید آقای خمینی دستور اعدامها را صادر کرد؟
وی ادامه داد: «آن نامهای که به امام خمینی نسبت داده میشود که در آن گفته اینها را بکشید و اشداءُ علی الکفار باشید، دستخط آقای خمینی نیست. در آن سن ۹۰ و خردهای سالگی، دستخط ایشان بسیار لرزان بود. دستخط ایشان دندانه دندانه بود و همان دستخطی است که شعر من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم، نوشته شد.»
منتظری با یادآوری استانداردهای آقای خمینی برای تعیین صحت و سقم صحبتهایی که به وی نسبت داده میشود، گفت: «در وصیت نامه آقای خمینی آمده الان که من زندهام صحبتهایی به من نسبت داده میشود و مسلم است که پس از مرگ من نیز این وضعیت بیشتر هم خواهد شد. آقای خمینی گفتند، چیزی از من نیست مگر با تایید کارشناسان خط و امضای من باشد یا این که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده باشد. پس بعضی نامهها که به وی نسبت داده میشود خط و امضای ایشان نیست.»
اگر آقای خمینی دستور اعدام را صادر نکرد، در جریان این اعدام بود و سکوت کرد؟
منتظری معتقد است اعدام های دهه ۶۰ُ از آیتالله خمینی پوشانده شده بود. وی در این باره گفت: «آقای منتظری میگفت اگر به من ۱۰ دقیقه وقت بدهند با آقای خمینی ملاقات کنم میرفتم و نظر ایشان را تغییر میدادم. یعنی کسی مثل آقای منتظری نمیتوانسته ۱۰ دقیقه وقت ملاقات با ایشان بگیرد وای به حال بقیه.»
وی با اشاره به نامه مرداد سال ۶۷ آقای منتظری میگوید این نامه «با مضامین بسیار تند» هیچ جوابی از طرف آقای خمینی دریافت نکرد. منتظری خاطرنشان کرد: «آقای خمینی کسی نبود که بنشیند و تماشا کند که کسی به او بگوید تو چند هزار نفر را در چند روز کشتید و او هم هیچ چیزی در پاسخ نگوید. این هیچ جوابی نیامد به این معنی است که اطرافیان نمیگذاشتند ایشان در جریان امور قرار بگیرند. این جریان تا ۵ فروردین ۶۷ ادامه داشت.
آیا ارسال نامه اعدامهای تابستان ۶۷ به بیبیسی از سوی بیت آقای منتظری صورت گرفت؟
منتظری در پاسخ به این پرسش که آیا نامهای که اعدامهای تابستان ۶۷ را مطرح میکند، از سوی آقای منتظری نوشته شد گفت: «آن کسانی که به دنبال عزل آقای منتظری بودند، این نامه را به بیبیسی دادند تا امام سر موضع بیاید و فردای آن روز نامه ۶ فروردین [سال ۶۸] را با آن مضامین تند بنویسد. کسی که در جریان چیزی نباشد و به یک باره این اطلاعات را به او بدهند به یک باره منفجر میشود. میبیند که نظامی که برای آن زحمت کشیده در حال از بین رفتن است. پس همین طور تصمیم تندی میگیرد.»
منتظری با اشاره به مستند «قائم مقام» که از صدا و سیما ایران پخش شد، گفت: در همان مستند هم اصرار داشتند که این نامه را شما دادید. من توضیح دادم که ما از نوروز ۶۸ میدانستیم که امام میخواستند آیتالله منتظری را برکنار کند. آیا اصلا عاقلانه است که در این شرایط ما چنین نامهای را به بیبیسی بدهیم و خودمان بنزین روی آتش بریزیم؟ نخیر! آنان که میخواستند این پروژه را پیش ببرند، این کار را کردند.
منتظری با ارجاع به سخنان آقای بنیصدر درباره فرستنده این نامه، گفت: «اخیرا آقای بنیصدر هم گفته است یک شخص مورد اعتمادی از ترکیه برای من این نامه را فرستاد. آقای بنیصدر تا زنده است بگوید آن شخصی که از ترکیه نامه را فرستاد چه کسی است تا در تاریخ بماند.»