مازیار گیلانینژاد با انتقاد از گران شدن اقلام خوراکی گفت: باید ضروریات زندگی را به نرخ تعاونی بین مردم توزیع کنند.
او میگوید: اینکه هرازگاهی اعلام میشود فلان چیز گران شد، تمام ماجرا نیست؛ از آنجا که بازرسیهای دقیق و منظم وجود ندارد، همواره در کیفیت و حجم نیز تغییراتی میبینیم. این اتفاق برای بسیاری از مواد خوراکی ازجمله گروه لبنیات و روغنهای خوراکی افتاده است. شما فرض کنید ده درصد از حجم یک قلم خوراکی کم کنند و بیست درصد به نرخ آن بیافزایند؛ سرجمع میشود ۳۰ درصد افزایش قیمت!
گیلانینژاد با بیان اینکه این اتفاق برای هر محصولی که به صورتِ بستهبندی عرضه میشود، میتواند رخ بدهد؛ میافزاید: در ارتباط با کیفیت نیز بازرسان فنی بهداشتی باید نظر بدهند که مثلاً فلان پنیر لبنی از دو سال پیش تا امروز، چقدر کاهش سطح کیفیت داشتهاست.
اشاره او به اقلام خوراکیِ ضروری برای خانوارهای کارگری بازمیگردد: کارگران گوشت و میوهجات را تقریباً حذف کردهاند؛ اما سادهترین اقلام هم دستخوش، افزایش شدید قیمتها شدهاند؛ تخم مرغ از دانهای ۴۰۰ تومان به بیش از ۷۰۰ تومان رسیده؛ گوجه فرنگی کیلویی، ۶ تا ۷ هزار تومان است؛ اگر کارگری بخواهد برای وعدهی ناهارِ شخص خودش یک املتِ ساده درست کند، نیم کیلو گوجه فرنگی و حداقل سه عدد تخم مرغ لازم دارد که رویهمرفته میشود حدود ۶۰۰۰ تومان! این هزینهی یک ناهارِ بسیار حداقلیست؛ حالا شام و صبحانه را حذف کنید؛ باقی اعضای خانوادهی این کارگر را نیز فراموش کنید؛ یک نفر برای یک وعده ناهار بسیار ساده و در دسترس باید ۶۰۰۰ تومان هزینه کند!
گیلانینژاد ادامه میدهد: هزینه نان بربری و پنیر را برای یک خانوار سه نفره در ماه حساب کنید تا دریابید که اوضاع چقدر قمر در عقرب است. کارگران روزانه بین ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان دستمزد دارند؛ یک روز حقوقِ کارگر، پولِ سیصد گرم گوشت قرمز است؛ پس بیجا نیست اگر ادعا کنیم که خانوادههای کارگری هفتهها و ماهها میگذرد که رنگ گوشت را نمیبینند.
این فعال صنفی کارگران فلزکار در ادامه به موضوع دیگری میپردازد: گاهاً خبردار میشویم که انبار محتکران مواد غذایی را کشف کردهاند؛ اما خبری از توزیع عادلانهی این مواد کشفی نیست؛ درحالیکه میتوانند همین مواد غذاییِ کشف شده را بین فرودستان تقسیم کنند.
او به سیستم های توزیع ارزان کالا اشاره میکند و میگوید: ما شرکت تعاونیهای ارتش را داریم برای شاغلان و بازنشستگانِ نیروهای مسلح؛ شرکت تعاونیهای فرهنگیان را نیز برای معلمان شاغل و بازنشسته داریم و البته تعاونیهای کارگری مانند «امکان» را برای کارگران شاغل و بازنشسته داریم؛ لذا مسئولان میتوانند انبارهای محتکران را بعد از کشف در همین سه شبکهی توزیع، تقسیم کنند تا به این طریق، مزدبگیرانِکم درآمد بتوانند مایحتاج اولیهی خوراکی را با کمترین قیمت تهیه کنند.
گیلانینژاد در پایان هشدار میدهد: سفرههای کارگران دارد میشود فقط نانِ خالی! گوشت که مدتهاست حذف شده، میوهجات هم با افزایش ناگهانی ۸۰ درصدی اخیراً حذف شده؛ مصرف لبنیات هم که به پایینترین سطح ممکن رسیده؛ پس فقط میماند همان نان خالی! اگر دیربجنبند، گرسنگی و سوءتغذیه، بخش عظیمی از جمعیت کشور را درگیر خواهد کرد.